ROMANKHONEE1 Telegram 26769
داستان #ظاهروباطن 🧑‍🔧👨🏼‍🔧
#قسمت_سیزدهم- بخش دهم








الان تو می دونی که حقیقت ماجرا در کائنات چیه ؟ اصلاً بهم خوردن عروسی دست تو بود یا چون تقدیرت بود اینطوری شد ؟ آیا اگر خدا می خواست تقدیرت بهرام باشه به فکر تو می رسید که درست روز عروسی فرار کنی ؟ شاید قرار بوده تو یک جای دیگه با کس دیگه ای باشی و این همه اتفاقات برای همین بوده راستش منم واقعیت رو نمی دونم ،میگم شاید اما تو اگر می خوای داد بزنی، بزن .می خوای دلت رو خالی کنی، بکن. ولی به خاطر خدا دیگه اینقدر خودت رو مقصر ندون ، مال دنیا ارزشی نداره که تو زندگیت رو نابود کنی .گفت : غلام می ترسم ،من خواب های بدی می ببینم ،خیلی بد، برای چیزی که الان هست نمی ترسم برای اونچه که ممکنه بعداً بشه وحشت دارم ، متاسفانه کسی حرفم رو باور نداره چرا من این خواب ها رو می ببینم ، تا چشمم را هم می زارم میان سراغم گفتم : خب معلومه، از بس بهش فکر می کنی ،اصلاً بیا امتحان کنیم این چند روز بی خیال همه چیز بشو و سعی کن بهت خوش بگذره، ببین بازم خواب می ببینی ؟ گفت : تو دستمال داری ؟ گفتم : الان میرم برات میارم توی ماشین هست .گفت : نه بزار صورتم رو بشورم با هم بریم .گفتم : جواب منو ندادی قبول می کنی این چند روزه بی خیال همه چیز بشی ؟ گفت : نمی دونم سعی می کنم ،ولی وقتی با تو حرف می زنم آروم میشم .گفتم : در خدمتم هر چقدر بخوای باهات حرف می زنم حالا بیا بریم که فرح جون خیلی برات نگرانه.



tgoop.com/romankhonee1/26769
Create:
Last Update:

داستان #ظاهروباطن 🧑‍🔧👨🏼‍🔧
#قسمت_سیزدهم- بخش دهم








الان تو می دونی که حقیقت ماجرا در کائنات چیه ؟ اصلاً بهم خوردن عروسی دست تو بود یا چون تقدیرت بود اینطوری شد ؟ آیا اگر خدا می خواست تقدیرت بهرام باشه به فکر تو می رسید که درست روز عروسی فرار کنی ؟ شاید قرار بوده تو یک جای دیگه با کس دیگه ای باشی و این همه اتفاقات برای همین بوده راستش منم واقعیت رو نمی دونم ،میگم شاید اما تو اگر می خوای داد بزنی، بزن .می خوای دلت رو خالی کنی، بکن. ولی به خاطر خدا دیگه اینقدر خودت رو مقصر ندون ، مال دنیا ارزشی نداره که تو زندگیت رو نابود کنی .گفت : غلام می ترسم ،من خواب های بدی می ببینم ،خیلی بد، برای چیزی که الان هست نمی ترسم برای اونچه که ممکنه بعداً بشه وحشت دارم ، متاسفانه کسی حرفم رو باور نداره چرا من این خواب ها رو می ببینم ، تا چشمم را هم می زارم میان سراغم گفتم : خب معلومه، از بس بهش فکر می کنی ،اصلاً بیا امتحان کنیم این چند روز بی خیال همه چیز بشو و سعی کن بهت خوش بگذره، ببین بازم خواب می ببینی ؟ گفت : تو دستمال داری ؟ گفتم : الان میرم برات میارم توی ماشین هست .گفت : نه بزار صورتم رو بشورم با هم بریم .گفتم : جواب منو ندادی قبول می کنی این چند روزه بی خیال همه چیز بشی ؟ گفت : نمی دونم سعی می کنم ،ولی وقتی با تو حرف می زنم آروم میشم .گفتم : در خدمتم هر چقدر بخوای باهات حرف می زنم حالا بیا بریم که فرح جون خیلی برات نگرانه.

BY 📚🌈رمان کده🌈📚


Share with your friend now:
tgoop.com/romankhonee1/26769

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Hashtags Ng was convicted in April for conspiracy to incite a riot, public nuisance, arson, criminal damage, manufacturing of explosives, administering poison and wounding with intent to do grievous bodily harm between October 2019 and June 2020. Concise Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link). So far, more than a dozen different members have contributed to the group, posting voice notes of themselves screaming, yelling, groaning, and wailing in various pitches and rhythms.
from us


Telegram 📚🌈رمان کده🌈📚
FROM American