tgoop.com/sahandiranmehr/35365
Last Update:
✔️آیا سقوط رهبران عرب بخاطر اعتماد به آمریکاست؟
✍️سهند ایرانمهر
🔸معمولا بعد از هر رویداد مهمی «جنگ روایتها» آغاز میشود و هرکس تلاش دارد که روایت خود را به کرسی بنشاند. سقوط بشار اسد هم یکی از آن رویدادهاست که هرکس روایتی برای آن دارد. مثلا امروز دیدم که یک رسانه ترکیهای یکی از دلایل سقوط اسد را همدستی با اسراییل میداند و مدعی است که بمباران مراکز امنیتی و نظامی سوریه توسط اسراییل برای از بینبردن اسناد این همکاری است. رسانه دیگر تصاویری از رهبران ساقط شده جهان عرب از مبارک تا صدام و از محمد مرسی تا قذافی را نشان میداد و نقل قولی از آنان که: «اشتباه کردیم به آمریکا اعتماد کردیم».
نمیدانم این رهبران دقیقا چنین چیزی گفتهاند یا نه اما در تحلیلها به دفعات این روایت که نتیجه اعتماد به امریکا سقوط دولتهاست، شنیده شده است. تکیه به این مساله اعتماد به آمریکا به مثابه دلیل سقوط احتمالا به این دلیل است که تصور میشود فرضیه رقیب این نگاه، از فرصت سقوط اسد سوء استفاده خواهد کرد و منبعد بر طبل مذاکره خواهد کوبید پس بهتر آن است که یادآوری کنیم دلیل سقوط رهبران پیشین منطقه اعتماد به آمریکا و دست شستن از تقابل با آن بوده است.
درباره این روایت چند نکته را باید یادآوری کرد:
🔸نکته اول- مرحوم باستانی پاریزی میگوید: مثلی بین کرمانیهای قدیم رایج بود که میگفتند «روز آخر، روز نامردی است». من این ضربالمثل نقل شده توسط مرحوم پاریزی را در حوزه قواعد و ضوابط سیاست و روابط بینالمللکه الملل که میریزم اینگونه تفسیر میکنم که در این ساحت ما چیزی به نام «اعتماد» نداریم و آنچه باعث ائتلافها و همراهی است صرفا منافع مشترک یا توازی منافع است، اینجاست که دولتها در کنار هم قرار میگیرند و روزی که این منافع مشترک به پایان میرسد همان روز آخری است که به قول کرمانیها «روز نامردی است».
بنابراین هرچه باورها، ساختارها و موقعیتها به هم نزدیک باشد احتمال اینکه منافع مشترکی پیش روی دولتها قرار بگیرد و آنها را کنار هم قرار دهد بیشتر و هرچه این منافع بلندمدتتر باشد این ائتلاف و همراهی طولانیتر است اما مبنای آن نه اعتماد و نه محبت و رفاقت و لوطیگری که صرفا همان موضوع منافع است، تنها جایی که موضوع واقعا «اعتماد» است در رابطه میان دولت و ملت است که هرچند میتوان گفت آنجا هم منافع مشترک مهم است اما در عین حال نمیتوان گفت فلان دولت با ملتش منافع مشترک ندارد، چون در این صورت سالبه به انتفاع موضوع است زیرا دولت به واسطه برآمدن از ملت و نمایندگی آن موجودیت دارد و اگر قرار باشد منافعی جز منافع ملت برای خود تعریف کند دیگر دولت نیست بلکه موجودی عارضی و موقت و محکوم به فروپاشی است همچنانکه مبارک و اسد و قذافی چنین شدند.
بنابراین مشکل این رهبران اعتماد به امریکا نبود بلکه علت سقوط «بیاعتمادی به ملت» بود. آری به اصطلاح «اعتماد»به دیگران وقتی پای بیاعتمادی به ملت باشد فرجامی جز سقوط ندارد زیرا در رابطه یک دولت و ملت چیزی به اسم «روز آخر» وجود ندارد که روز نامردی باشد و اگر چنین روزی میانشان پدید آمد پیداست که آن دولت آن ملت را نمایندگی نمیکرده است و ملت هم برایش حکم بیگانه را داشته است.
🔸نکته دوم- امروز تصویر شادمانی مردم کرهجنوبی را میدیدم. شاد بودند چون مجلس برآمده از ملت، رییسجمهوری را که دستور حکومتنظامی داده بود عزل کرد. لابد اگر مجلس صدای مردم را نمیشنید و حاکمیت به مردم اعتماد نمیکرد و اعتراض فراگیر مردم به سقوط دولت منجر میشد باز یک عده مدعی میشدند که این تاوان اعتماد دولت سئول به آمریکاست! آری کرهجنوبی به دلیل حوزه منافع مشترک همپیمان آمریکاست اما اگر پشتوانه اعتماد به ملت نبود این همپیمانی ضامن بقای حاکمیت نبود. حاکمیت در کرهجنوبی علیرغم همپیمانی با آمریکا برقرار است اما نه بخاطر اینکه به آمریکا اعتماد کرده است بلکه به این دلیل که به مردمش اعتماد کرده است، درست برخلاف مبارک و صدام و اسد!
@sahandiranmehr
BY سهند ایرانمهر
Share with your friend now:
tgoop.com/sahandiranmehr/35365