Telegram Web
4_5886388533278545659.mp4
437.2 KB
وقتی  می‌گن ما به اهداف‌مون در این چهل و هفت سال رسیدیم، منظورشون همچین چیزی‌ست !  چند ضربه‌ آخر واقعا دیدنی ست!

🆔 @Sayehsokhan
👍17👏2👎1
Here with Me
Susie Suh, Robot Koch
اینجا با من
Here With Me

سوسیه سو ، روبوت کوچ

Susie Suh & Robot Koch


#موسیقی_کلاسیک_اپرایی_جهان

🆔 @Sayehsokhan
👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
5
#از_شما

یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت... گلی شد.
و من بی‌خیال پی‌اش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می‌شود. ولی نشد...

بعدها هر چه شستمش پاک نشد؛
حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت!
آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت:
"این لباس چِرک مرده شده!"

گفت: "بعضی لکه‌ها دیر که شود ، می‌میرند ؛ باید تا زنده‌اند پاک شوند!"
چرک مُرده شد...
و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت!
بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید!

حواست که نباشد لکه می‌شود؛
وقتی لکه شد اگر پی‌اش را نگیری، می‌شود چرک...

به قول صاحب خشکشویی "لکه را تا تازه است ، تا زنده است، باید شست و پاک کرد"

🆔 @Sayehsokhan
👏1712👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
haavvaar:

رقص کردی؛ ذخیره‌ی ملی فرهنگ ایرانی؛ چرا؟

🆔 @Sayehsokhan
22👍5👎1
یک دقیقه مطالعه

اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت: یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: دارم میمیرم
گفتم: یعنی چی؟
گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه
گفتم: دکتر دیگه‌ای، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده‌ایه و نمیشه گول مالید سرش
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟

گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم
از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن،
تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم،

خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم،
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت،
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد
با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن، آخه من رفتنی‌ام و اونا انگار نه
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم

بین مردم بودم و بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم
ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم

الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یادگرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر

داشت میرفت
گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!
هم کفرم داشت در میومد وهم ازتعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم،
رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه!
خلاصه ما رفتنی هستیم کی ش فرقی داره مگه؟
باز خندید؛ رفت و دل منو با خودش برد!

🆔 @Sayehsokhan
35👏4
شکایت دل
محمد معتمدی
شکایت دل
...
آهنگ: پرویز یاحقی   شعر: بیژن ترقی  دستگاه چهارگاه    
...
به کنارم مانده نمانده ، گرد ملالت رخ نفشانده ، ای امید دل
 چرا رفتی؟
، به سرای من نرسیده ، گریه شوقم دیده ندیده ، دوراز آغوشم
 کجارفتی؟
بنشسته سربه گریبان!
که  شنیدم  آمده  میهمان!!
چو بدیدم روی تو زیبا  بی خبر 
از جا، بپریدم  که به خاک قدم تو
سربیافشانم!!!
بروی چون از برم ای جان سر به گریبان
بنشینم، که نبینم ، زتن من ، چون رود جانم
رفته‌ای و از در بوی عبیر آید  بوی تو چون پیکی
 سوی اسیر آید ، سوی اسیر آید
....
چو آمدی غم زدرِ خانه برون شد!
چوآمدی عشق تو در سینه فزون شد!!
چو رفتی از فرق سرم خانه نگون شد!!!
جانانه من خندد به دل دیوانه من چون رود از خانه من
چون رود از خانه من
....
به کنارم مانده نمانده ، گرد ملالت رخ نفشانده ، ای امید دل!
 چرا رفتی ؟
، به سرای من نرسیده ، گریه شوقم دیده ندیده ، دور از آغوشم
 کجا رفتی ؟
........
با مهر و احترام
حمید شجاع الدینی

🆔 @Sayehsokhan
13
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
6👏3👍2
واقعاً در زندگیش همینطور بود. در سراسر آثار مولوی یک بیت که مدح امیر یا سالاری را گفته باشد، نمیتوان پیدا کرد. شادروان حسن لاهوتی با ترجمه‌های فاخر و انتخاب‌های خیلی عالی واقعاً خدمت بزرگی به مثنوی پژوهی و مولاناپژوهی کرد. من دلم میخواهد «شکوه شمس» را اگر خواندیم یک بار دیگر و دوبار دیگر بخوانیم؛ چون کتابی نیست که با یکی دوبار خواندن ببندیم و در قفسه بگذاریم. من معتقدم «شکوه شمس» کتابی است که همیشه باید دم دست باشد. نویسندۀ این کتاب، خانم ماری شیمل عارفه‌ای بزرگ و شگفت بوده است. کتاب او نشان میدهد که اثرش فقط نتیجۀ مطالعه و تحقیق او نبوده است. ما نباید این بزرگان را فقط در ادبیات محدود کنیم و بگوییم که این اثر فقط وجۀ ادبی دارد. اگر با بزرگانی چون مولانا چنین برخوردی کنیم واقعاً آن‌ها را نشناخته‌ایم. مولانا پدیده‌ای نیست که فقط در جزوه‌ها و کتاب‌ها بگنجد و در دانشگاه‌ها تدریس شود؛ نه، اگر سیر و سلوک باطنی نداشته باشیم اقیانوس العلوم هم که باشیم به دنیای مولانا راه پیدا نخواهیم کرد. حتماً باید با تجربه‌های باطنی او یک وفاق و سازگاری داشته باشیم و مصداق مثل عربی «اسمع جعحعةً و لا أری طحنا» نباشیم که صدای آسیا را می‌شنویم ولی آردی از این آسیاب بیرون نمی‌آید.

با وجود دقت نظرهایی که خانم آنه ماری شیمل کرده، لاهوتی پاورقی‌هایی بر این کتاب نوشته است که به خوبی نشان می‌دهد در برخی جاها با تمام وسعت معلوماتی که خانم ماری شیمل داشت، ترک اولاهایی هم داشته و شادروان لاهوتی آن ترک اولاها را هم با یک دقت نظر خاص استخراج کرده است. چون ایشان اگر چه رسماً مترجم بودند از زبان انگلیسی ولی با عشق به آثار مولانا، اما واقعا یک محقق و یک پژوهشگر بود. خوب این همه گفتیم ولی:

این همه گفتیم لیک اندر بسیچ
بی‌عنایات خدا هیچیم هیچ

بی عنایات حق و خاصان حق
گر ملک باشد سیاهستش ورق

ای دهندۀ عقل ها فریاد رس
تا نخواهی تو نخواهد هیچکس

دست گیر از دست ما، ما را بخر
پرده را بردار و پردۀ ما مدر

این چنین قفل گران را ای ودود
که تواند جز که فضل تو گشود

ما ز خود سوی تو گردانیم سر
چون توی از ما به ما نزدیکتر

این دعا هم بخشش و تعلیم توست
گرنه در گلخن گلستان از چه رست

جز تو پیش کی برآرد بنده دست
هم دعا و هم اجابت از تو است

- متن سخنرانی استاد کریم زمانی در نشست رونمایی از دوره چهارجلدی مثنوی معنوی آخرین تصحیح نیکلسون به کوشش
زنده یاد حسن لاهوتی
گزارش از سهیلا یوسفی

🆔 @Sayehsokhan
13
📚نام کتاب: #نسخه_استرس

✍️نویسنده: #الیسا_ایپل
👌 مترجم: #مریم_تقی_پور

📇ناشر: #سایه_سخن با همکاری #سایه_سکوت
📙قطع: رقعی، جلد: شومیز
🗞نوبت چاپ: #چاپ_اول ۱۴۰۴
🗃تعداد صفحات: ۳۶۰
💎قیمت: ۴۹۶ هزار تومان


:
#ده_نکته طلایی از نسخه استرس نوشته‌ی: دکتر الیسا ایپل

۱. استرس همیشه دشمن نیست.
الیسا ایپل می‌نویسد: «مقداری استرس سالم، ما را متمرکز، پویا و خلاق نگه می‌دارد. مشکل وقتی‌ست که استرس مزمن و ماندگار شود.»

۲. بدن تو، کتابچه راهنمایی دارد.
بدن ما نشانه‌هایی واضح برایمان می‌فرستد که چه وقت باید ترمز بکشیم، اما اغلب آن‌ها را نادیده می‌گیریم. یاد بگیر به زبان بدن‌ات گوش بدهی.

۳. یک نفس عمیق، آغازگر یک تغییر عمیق است.
تنها با ۲ دقیقه تنفس آهسته و آگاهانه، می‌توانیم سیستم عصبی‌مان را از حالت جنگ یا گریز خارج کنیم.

۴. استرس را نمی‌توان حذف کرد، اما می‌توان آن را تنظیم کرد.
ایپل نسخه‌ای واقع‌بینانه ارائه می‌دهد: نه حذف کامل استرس، بلکه «تنظیم» آن از طریق عادت‌های روزانه.

۵. زمان حال، آنتی‌بیوتیک استرس است.
تمرین حضور در لحظه، ساده‌ترین و در عین حال قوی‌ترین نسخه‌ای‌ست که می‌توان برای ذهن پراکنده پیچید.

۶. تحرک فیزیکی، داروی ضد استرس طبیعی است.
پیاده‌روی، رقص یا حتی چند حرکت کششی، تأثیر بی‌واسطه‌ای بر کاهش هورمون‌های استرس دارد.

۷. طبیعت، درمانگر خاموش ماست.
ایپل توصیه می‌کند هر روز چند دقیقه را در طبیعت بگذرانیم—even looking at trees through a window helps.

۸. کم کردن سرعت، یک هنر است.
در دنیای پرشتاب امروز، کند شدن و توقف آگاهانه، یک کنش انقلابی است.

۹. رابطه‌های امن، ضد استرس‌ترین دارایی ما هستند.
یک مکالمهٔ صمیمی یا در آغوش گرفتن کسی که دوستش داریم، بدن را وارد حالت ترمیم و آرامش می‌کند.

۱۰. هر روز، فرصتی برای بازتنظیم است.
ایپل تأکید می‌کند که ما در هر روز، در هر لحظه، توانایی آغاز دوباره و بازتنظیم بدن و ذهن‌مان را داریم.

🎁اطلاعات بیشتر🎁


🆔 @SayehSokhan
8👍2👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ahmetkayair:

yaşlı gözleriyle bana bakıyor...

کودکی... با چشم‌هایی اشک‌آلود خیره شده به من!

🆔 @Sayehsokhan
7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
17
#از_شما

گلی به گوشه جمال قجر

اسدالله میرزا شهاب‌الدوله که در دولت‌های احمدشاه  قاجار وزیر تلگراف و پست و سپس علوم بوده به دلیل آن که از سلسله جلیله سلطنتی بوده حقوق درباری هم داشته است. مصوبه هیات وزیران دولت حسن خان وثوق الدوله  می‌گوید که چون  گرانی بوده و معیشت رعیت سخت شده و حقوق درباری کفاف زندگی شازده را نمی‌داده، هیات وزیران برای وزیر خود  ماهیانه دویست تومان اضافه مواجب مقرر نموده است.

همین که هیات وزیران آن روزگار  صداقت داشته و گرانی را به رسمیت می‌شناخته  و به فکر جبران کسری معاش کارمند ارشد دولت بوده و مصوبه می‌گذرانده بر وی آفرین و حبذا و بارک الله می‌گوییم .
اما....

حالا که  تورم چون ماه شب چهارده ، به هیچ انگاشته می‌شود و کسی به فکر جبران کسر معیشت شهروندان آزرده خاطر نیست ، چاره ای نداریم جز ان که به انتظار بنشینیم تا ببينيم آیا در باقیمانده سال تلاش برای ارتقای معاش خلق خدا می‌شود و یا باز هم سماق فرد اعلا برای مکیدن سر سفره هایمان هدیه خواهیم گرفت.

دکتر علی رادان

🆔 @Sayehsokhan
👍144
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
📚نام کتاب: #درمان_کمال‌گرایی_با_اکت

✍️نویسنده: #جنیفر_کمپ
👌 مترجم: #دکتر_رباب_حامدی

📇ناشر: #سایه_سخن با همکاری #سایه_سکوت
📙قطع: رقعی، جلد: شومیز
🗞نوبت چاپ: #چاپ_اول ۱۴۰۳
🗃تعداد صفحات: ۳۵۲
💎قیمت: ۴۶۶ هزار تومان

        

#ده_نکته طلایی از کتاب درمان کمال‌گرایی با اکت نوشته جنیفر کمپ:

کمال‌گرایی دشمن زندگی معنادار است
کمال‌گرایی باعث می‌شود افراد به‌جای زندگی در لحظه، درگیر ترس از اشتباه، قضاوت دیگران و نارضایتی دائمی از خود باشند.

تفاوت بین استانداردهای بالا و کمال‌گرایی
داشتن هدف‌های بلندپروازانه سالم است، اما کمال‌گرایی با خودانتقادی شدید، ترس از شکست و تعویق کارها همراه است.

اکت (ACT) به جای تغییر فکر، روی پذیرش آن کار می‌کند
در درمان با اکت، قرار نیست افکار منفی حذف شوند، بلکه یاد می‌گیریم آن‌ها را بپذیریم و به جای کنترل افکار، رفتار خود را بر اساس ارزش‌هایمان انتخاب کنیم.

تمرکز بر ارزش‌ها، نه بر نتایج
زندگی کردن بر پایه ارزش‌ها، حتی اگر نتایج کامل نباشند، رضایت درونی ایجاد می‌کند. ارزش‌ها قطب‌نمای درونی ما هستند.

ذهن همیشه نقدگر است، اما نباید فرمانده باشد
در اکت، ذهن را به‌عنوان یک «داور» درونی می‌شناسیم که همیشه حرف می‌زند، اما یاد می‌گیریم که همه‌ی حرف‌هایش را باور نکنیم.

تمرین فاصله‌گذاری شناختی (Cognitive Defusion)
یکی از ابزارهای اکت، فاصله گرفتن از افکار است؛ مثلاً به‌جای گفتن «من شکست‌خورده‌ام»، بگوییم «من این فکر را دارم که شکست‌خورده‌ام».

پذیرش احساسات، حتی احساس شرم و ترس
مبارزه با احساسات منفی، آن‌ها را قدرتمندتر می‌کند. با پذیرش و آغوش باز نسبت به احساسات، از دام اجتناب و تعویق رها می‌شویم.

شجاعتِ اقدام با وجود ترس
در اکت، شجاعت یعنی «حرکت به سوی ارزش‌ها حتی با وجود ترس». ترس همیشه هست، ولی می‌توان همزمان با آن دست به عمل زد.

زندگی در لحظه اکنون (Mindfulness)
توجه به لحظه‌ی حال یکی از ارکان درمان با اکت است؛ زیرا کمال‌گرایی ما را اسیر گذشته (اشتباهات) یا آینده (ترس از ناکامی) می‌کند.

شفقت به خود، کلید رهایی از کمال‌گرایی
با خود مهربان بودن، به جای تنبیه خود، باعث کاهش اضطراب و افزایش انگیزه‌ی واقعی می‌شود.

🎁اطلاعات بیشتر🎁


🆔 @SayehSokhan
11👏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مانیفستی از برتراندراسل که کوتاه ولی بسیار جامع است.

🆔 @Sayehsokhan
16👍4👏2
Audio
13
2025/07/14 15:24:08
Back to Top
HTML Embed Code: