tgoop.com/sedayearameshezendegi/19337
Last Update:
نیاز به خوبی، نیاز به شخص دیگری که هم چیزی خوب در اختیار دارد و هم حاضر است بخشی از آن را به ما بدهد، در عین اینکه نمیتوان اندازهگیریش کرد آنقدر شکننده و در محاصره پیشفرضهای گوناگون است که شخص نمیتواند با آن کنار بیابد.
عشقها هنوز شروع نشده نابود میشوند، پیش از آنکه حتی رابطه واقعا شروع شده باشد. شخص زخمخورده ترجیح میدهد خودش دیگری را پس بزند، در عوض اینکه خطر پس زده شدن را به جان بخرد؛ ترجیح میدهد خود را طرف فعال قضیه جا بزند تا احساس عمیق ناتوانی و بیارزشیِ خود را پنهان کند.
به این طریق است که الگویی خودتخریبگر مدام تایید و تشدید میشود؛ و درست در همان لحظهای این اتفاق میافتد که امکان شکستنِ الگو وجود داشته است، امکان این تجربه وجود داشته که فرد دریابد برخطاست، اینکه دیگران نیز میتوانند خوب باشند و خوبی فرد نیز میتواند مورد قدردانی قرار گیرد و نه اینکه مورد سوءاستفاده واقع شود یا انکار شود یا مسخره شود.
به تعبیر فروید، اینجا با نوعی اجبار درونی و دیرینه برای تکرار سروکار داریم: ما درگیر نوعی پیشگوییهای خودتحققبخش هستیم، گرچه محتوای آنها شرورانه است و تاثیرشان چیزی جز خودویرانگری نیست و از همه لحاظ نوعی بنبستاند، بهنحوی که حتی حاضر نیستیم به سراغ بدترین تروماهایمان برویم و از آنها خلاص شویم.
این گرایش گاهی چنان در ما عمیق میشود که لازم است سالها در دورههای درمانی شرکت کنیم تا از آن رهایی یابیم و بعد بتوانیم انرژیهایمان را صرف جستجوی خوبیهای حقیقی زندگی کنیم و نه دردناکترین آنها و چیزهایی که زندگی ما را طوری طلسم میکنند که همواره در بدبختی بمانیم.
آرنه یوهان وتلسن
🌸
BY صدای ارامش زندگی
Share with your friend now:
tgoop.com/sedayearameshezendegi/19337