tgoop.com/sedayearameshezendegi/19339
Last Update:
بشر موجود خاصی است که باید نسبت به خود آگاه باشد، در برابر خویش مسئول باشد و به خودش تبدیل بشود. او موجودی است که همواره در رابطهای جدلی با نبودن و مرگ است. و نهتنها میداند زمانی فرا میرسد که نخواهد بود، بلکه میتواند با انتخابهای خویش باشندگیاش را به کناری افکند و از دست بدهد.
«بودن و نبودن» - «و» در عنوان فرعی این بخش اشتباه چاپی نیست - چیزی نیست که فرد یک بار برای همیشه و در لحظهای که به خودکشی فکر میکند انتخاب کند. میشود گفت انتخابی است که فرد در هر لحظه میکند. پاسکال با زیبایی بیمانندی این جدل بنیادین موجود در آگاهی انسان از باشندگیاش را به تصویر میکشد: بشر ساقهای بیش نیست، نحیفترین ساقه در طبیعت، ولی او ساقهای اندیشمند است.
لازم نیست همه گیتی برای نابود کردنش مجهز شود: کمی بخار، یک قطره آب برای کشتنش کافی است. ولی بشر از هر آنچه او را بکشد اصیلتر است، فرقی نمیکند گیتی از کجا او را در هم بکوبد، زیرا او میداند که میمیرد و بر برتری گیتی بر خود واقف است؛ ولی گیتی از اینهمه هیچ نمیداند.
رولو می