چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجی
که سخن نگفته باشی، به سخن رسیده باشد

- ناشناس |شعر۹|

جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو، برادر شدنی نیست
صدبار اگر دایه به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست که مادرشدنی نیست

- رحیم روشن |شعر۹|

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟
طاقت داغ فراق این همه ایامم نیست؟

- سعدی |شعر۹|

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

- فاضل نظری |شعر۹|

نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن که خیالی شدم از تنهایی

- فخرالدین عراقی |شعر۹|

چنان تـو در دل من جا گرفته ای ای جان
که هیچ کس نتواند گرفت جای تـو را

- ابتهاج |شعر۹|

نیمه شب شد، دل من در تب و تاب است هنوز
یاد آن شب که دلش را به دلم داد، بخیر

- زینب محمدی |شعر۹|

دیریست که از روی دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم

- هوشنگ ابتهاج |شعر۹|

همه با یار خوش و من به غم یار خوشم
سخت کاریست ولی من به همین کار خوشم

- عماد خراسانی |شعر۹|

امشب منم مهمان تو، دستِ من و دامان تو
یا قفل در وا میکنی، یا تا سحر دف میزنم

- اسحاق انور و رضا دربندی |شعر۹|

مـن از عالم تو را تنها گزیدم
روا داری که من غمگین نشینم؟

- مولانا |شعر۹|

میبوسمت و نیست ازین بوسه گریزی
تقصیر خود توست که اینگونه عزیزی

- محمدرضا عبدالملکیان |شعر۹|

یک جان چه بود
صد جان منی...!

- مولانا |شعر۹|

روزگار از عـشق لبریز است و خاموشیم ما
مـوی سر گشته سپید ، در فکرِ آغوشیم ما

حُسام شاه نظر |شعر۹|

مرا
در آغوش بگير...
كه هيچ‌كجا
خانه ی
خود آدم
نمى‌شود...

- علیرضا اسفندیاری |شعر۹|

‏من تو را همانطور دوست داشتم که
آرزو می‌کردم یکی مرا دوست داشته باشد.

- محمود درویش |شعر۹|

پس صبر داشته باش…! |شعر۹|

‌آن کس که تو را دارد
از عیش چه کم دارد؟
وان کس که تو را بیند
ای ماه! چه غم دارد؟

- مولانا |شعر۹|

‌در گوشه‌ای از ذهنت
به انتظار خود نشستم،
نیامدم، نیامدم، نیامدم...

- جمال ثریا |شعر۹|

دلا دیدی که جانانم نیامد
به درد آمد به درمانم نیامد

- عطار |شعر۹|