SORKHESIAH Telegram 786
.
فروغ زمان را شکست داد... هشت دی‌ماهِ امسال نوداُمین سالِ تولد ذهنِ همیشه‌جوانِ ادبیاتِ ماست. فروغ فرخزاد که شاید حدود ده سال یا کمی بیش‌تر است که بسیار بیش از قبل از او می‌گوییم. عکس‌های تازه‌اش منتشر می‌شود و به او بازمی‌گردیم. فروغ بعد مرگ در سال ۱۳۴۵ با وجود شهرت و اقبال فروان موردِ طعنه‌ی بسیاری بود. چه برخی شاعران هم‌نسل‌اش که مشخصن به او «حسادت» می‌کردند، چه بخشی از سنت‌گرایان که او را صرفن یک تابوشکن می‌دانستند، چه بخشی از مردمان عادی که این نوع «زن‌بودن» را مکروه می‌دانستند. بعد انقلاب این ماجرا چندبرابر سنگین‌تر شد. جریان ایده‌ئولوگ پروین اعتصامی را مقابل فروغ قرار داد، حتا شاعرانی چون سپیده کاشانی و بعدتر طاهر صفارزاده ( که متحول شده و به جریان انقلابیون پیوسته بود) نیز در این مقام قرار داده شدند. برای نسل من از از ابتدای دهه‌ی هفتاد خواندن جدی ادبیات را شروع کرد «فروغ» میوه‌‌ی ممنوعه بود. کتاب‌های‌اش نایاب و تصویرش گم. جالب این‌که یک شاعر جوان‌مرگ دیگر بسیار در شکستن این جو تأثیر داشت. سلمان هراتی که عملن یک شاعر انقلابی شناسانده می‌شد از تنکابن پرتقال می‌آورد و بر مزار فروغ می‌گذاشت و ابایی از این حرکت نداشت. هراتی در سال ۱۳۶۵ در تصادف جاده‌ای از دنیا رفت. در ۲۷ ساله‌گی‌ از سویی نوشتن درباره‌ی فروغ در مطبوعات نیز گیروگرفت داشت و گاه با توبیخ و تذکر همراه بود حتا تا اوایل دهه‌ی هشتاد. اما شاید مهم‌ترین مانع برای درک فروغ و در سطحی دیگر سپهری شاعران متعهدِ چپ‌گرایی بودند که هیچ‌گاه نمی‌خواستند فروغ صدای خاصی باشد در ادبیات ایران. او را به زنده‌گی شخصی‌‌اش خلاصه می‌کردند (و چه باشکوه زندگی‌ای) یا می‌گفتند او «درد» مردم و خلق نداشت. این کلمه‌ی «درد» خیلی بالاها سر ما آورد. چون درد برای بسیاری آرمان‌های خودشان بود نه کاشتن دست‌ها در باغچه. فروغ تمام این پرده‌ها را شکافت. او خود را واقعن به ثبت رساند و این در حالی‌ست که حتا کتاب‌های‌اش چند دهه ممنوع یا مثله‌شده چاپ می‌شد. این عکس که می‌بینید یکی از مجموعه‌قاب‌هایی‌ست که ابراهیم گلستان از او برداشت و به‌شدت وضعیت او را در فضای خشنِ اطراف نشان می‌دهد. چونان درختی روییده در خارزاری بزرگ. اهمیتِ فروغ‌بودن شاید در این باشد که او با مرگ غافلگیر شد و بعد میل بسیاری برای به‌حاشیه‌راندن‌اش. اما فروغ تمام این موج‌ها را با شعر و روایت و حتا صدای‌اش شکست داد. مدفن او نیز همیشه پشت حصار ظهیرالدوله دور می‌نمود.. اما او گورها و آدم‌ها را شکست داد تا حالا کلمات شعرش را از همه‌جا بشنویم. او بی‌بدن خود را متولد کرد.
@sorkhesiah



tgoop.com/sorkhesiah/786
Create:
Last Update:

.
فروغ زمان را شکست داد... هشت دی‌ماهِ امسال نوداُمین سالِ تولد ذهنِ همیشه‌جوانِ ادبیاتِ ماست. فروغ فرخزاد که شاید حدود ده سال یا کمی بیش‌تر است که بسیار بیش از قبل از او می‌گوییم. عکس‌های تازه‌اش منتشر می‌شود و به او بازمی‌گردیم. فروغ بعد مرگ در سال ۱۳۴۵ با وجود شهرت و اقبال فروان موردِ طعنه‌ی بسیاری بود. چه برخی شاعران هم‌نسل‌اش که مشخصن به او «حسادت» می‌کردند، چه بخشی از سنت‌گرایان که او را صرفن یک تابوشکن می‌دانستند، چه بخشی از مردمان عادی که این نوع «زن‌بودن» را مکروه می‌دانستند. بعد انقلاب این ماجرا چندبرابر سنگین‌تر شد. جریان ایده‌ئولوگ پروین اعتصامی را مقابل فروغ قرار داد، حتا شاعرانی چون سپیده کاشانی و بعدتر طاهر صفارزاده ( که متحول شده و به جریان انقلابیون پیوسته بود) نیز در این مقام قرار داده شدند. برای نسل من از از ابتدای دهه‌ی هفتاد خواندن جدی ادبیات را شروع کرد «فروغ» میوه‌‌ی ممنوعه بود. کتاب‌های‌اش نایاب و تصویرش گم. جالب این‌که یک شاعر جوان‌مرگ دیگر بسیار در شکستن این جو تأثیر داشت. سلمان هراتی که عملن یک شاعر انقلابی شناسانده می‌شد از تنکابن پرتقال می‌آورد و بر مزار فروغ می‌گذاشت و ابایی از این حرکت نداشت. هراتی در سال ۱۳۶۵ در تصادف جاده‌ای از دنیا رفت. در ۲۷ ساله‌گی‌ از سویی نوشتن درباره‌ی فروغ در مطبوعات نیز گیروگرفت داشت و گاه با توبیخ و تذکر همراه بود حتا تا اوایل دهه‌ی هشتاد. اما شاید مهم‌ترین مانع برای درک فروغ و در سطحی دیگر سپهری شاعران متعهدِ چپ‌گرایی بودند که هیچ‌گاه نمی‌خواستند فروغ صدای خاصی باشد در ادبیات ایران. او را به زنده‌گی شخصی‌‌اش خلاصه می‌کردند (و چه باشکوه زندگی‌ای) یا می‌گفتند او «درد» مردم و خلق نداشت. این کلمه‌ی «درد» خیلی بالاها سر ما آورد. چون درد برای بسیاری آرمان‌های خودشان بود نه کاشتن دست‌ها در باغچه. فروغ تمام این پرده‌ها را شکافت. او خود را واقعن به ثبت رساند و این در حالی‌ست که حتا کتاب‌های‌اش چند دهه ممنوع یا مثله‌شده چاپ می‌شد. این عکس که می‌بینید یکی از مجموعه‌قاب‌هایی‌ست که ابراهیم گلستان از او برداشت و به‌شدت وضعیت او را در فضای خشنِ اطراف نشان می‌دهد. چونان درختی روییده در خارزاری بزرگ. اهمیتِ فروغ‌بودن شاید در این باشد که او با مرگ غافلگیر شد و بعد میل بسیاری برای به‌حاشیه‌راندن‌اش. اما فروغ تمام این موج‌ها را با شعر و روایت و حتا صدای‌اش شکست داد. مدفن او نیز همیشه پشت حصار ظهیرالدوله دور می‌نمود.. اما او گورها و آدم‌ها را شکست داد تا حالا کلمات شعرش را از همه‌جا بشنویم. او بی‌بدن خود را متولد کرد.
@sorkhesiah

BY سرخِ سیاه


Share with your friend now:
tgoop.com/sorkhesiah/786

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Select “New Channel” "Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. Matt Hussey, editorial director of NEAR Protocol (and former editor-in-chief of Decrypt) responded to the news of the Telegram group with “#meIRL.” best-secure-messaging-apps-shutterstock-1892950018.jpg Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram.
from us


Telegram سرخِ سیاه
FROM American