TAARIBEDASTANI Telegram 574
#من_او
#فصل_پنجم
#قسمت_چهارم
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳

-کله‌ی بزِ شاش‌خور را قاتی گوسفندها می‌کنی.... اگر توی دیگ بیفتد، دیگ بالکل بوی گند می گیرد...
-جمع كن! یک مشت زغال می‌ریزی توی پیت و تا صبح می‌گیری مثلِ میشِ پرواری می‌خوابی. صبح هم همه را به خلق الله می‌تپانی و دوباره تا شب کپه‌ی مرگ...جخ این را هم بدان، شاه پریروزی‌ها یک نانوای گران‌فروش را انداخته توی تنور!

اِسْتَرْسَلَ إِسْمَاعِيلُ أَبُو الشَّوَارِبِ فِي إِلْقَاءِ اللَّوْمِ عَلَى مُوسَى الْقَصَّابِ:

-لَكِنَّكَ تَضَعُ رَأْسَ الْمَعْزَى الَّتِي تَشْرَبُ الْبَوْلَ بَيْنَ بَقِيَّةِ الرُّؤُوسِ، وَلَوْ أَنِّي طَبَخْتُهُ فِي هَذَا الْقِدْرِ فَسَتَفُوحُ رَائِحَتُهُ الْكَرِيهَةُ فِي أَرْجَاءِ الْمَطْعَمِ.

-صَهْ، أَنْتَ تَضَعُ لَيْلًا مِقْدَارًا مِنَ الْفَحْمِ فِي عُلْبَةِ الصَّفِيحِ تَحْتَ الْقِدْرِ الْكَبِيرِ الَّذِي تَضَعُ فِيهِ رَأْسَ وَكُرَاعَ وَكَرِشَ الذَّبِيحَةِ لِيَطْبُخَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ وَدُونَ عَنَاءٍ مِنْكَ وَتَنَامُ، ثُمَّ تُقَدِّمُهُ لِخَلْقِ اللهِ وَتَنَامُ مِنْ جَدِيدٍ حَتَّى اللَّيْلِ، وَاعْلَمْ بِأَنَّ الشَّاهَ قَدْ أَلْقَى خَبَّازًا جَشِعًا فِي التَّنُّورِ قَبْلَ أَمْسِ.

♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

اسماعیل دو انگشتش را در روغن زرد و غلیظی که روی مجمعه جمع شده بود، فرو کرد و سبیلش را چرب کرد. این جوری سبیلش راست می‌ایستاد و روی لب‌هایش نمی‌ریخت. به موسا ضعیف کش گفت:
-باکی نیست گیرم رضا شاه باشه، من که توی کوره - به قولِ تو - پیت، جا نمی‌شم! 
موسا ضعیف کش خندید بعد به سبیل اسماعیل اشاره کرد و گفت: 
-اما سبیلت جان میدهد برای دود دادن! یک زغال آتشی هم برای سبیل کفایت می‌کند! چه برسد به یک پیت زغال!! 
همه خندیدند. کریم هم مشتری‌ای که روی تخت آخری لمیده بود گفت: 
-البته می‌گویند تیاتر بوده...یک نمد را لوله کرده بودند و جای یارو توی تنور انداخته بودند. عوام هم که کالانعام! خیال برشان داشته که شاه یارو را سوزانده و همه ماست ها را کیسه کرده اند...

دَسَّ إِسْمَاعِيلُ إِصْبَعَيْنِ مِنْ يَدِهِ الْيُمْنَى فِي طَبَقَةِ زَيْتٍ طَفَتْ فَوْقَ الْقِدْرِ الْكَبِيرِ، وَكَانَ زَيْتًا أَصْفَرَ غَلِيظًا، ثُمَّ دَهَنَ بِهِمَا شَارِبَهُ كَيْ تَنْتَصِبَ شَعَرَاتُ شَارِبِهِ وَلَا تُغَطِّيَ شَفَتَيْهِ، وَخَاطَبَ مُوسَى الْقَصَّابَ قَائِلًا:

-أَنَا لَا أَخَافُ مِنْ ذَلِكَ، وَلْنَفْتَرِضْ أَنَّ رِضَا شَاهْ قَدْ أَلْقَى الْخَبَّازَ فِي الْفُرْنِ كَمَا تَقُولُ، لَكِنَّ عُلْبَةَ الصَّفِيحِ لَا تَسَعُ لِهَيْكَلِي الضَّخْمِ.

ضَحِكَ مُوسَى الْقَصَّابُ، ثُمَّ أَشَارَ إِلَى شَارِبِ إِسْمَاعِيلَ وَقَالَ:
-لَكِنَّ شَوَارِبَكَ قَابِلَةٌ لِلِاشْتِعَالِ جَيِّدًا. فَحْمَةٌ وَاحِدَةٌ تَكْفِي لِاشْتِعَالِ شَوَارِبِكَ وَلَا حَاجَةَ لِعُلْبَةٍ مِنَ الْفَحْمِ.

ضَحِكَ جَمِيعُ الْحَاضِرِينَ بِمَا فِيهِمْ كَرِيمٌ. مِنْ نِهَايَةِ الْمَطْعَمِ قَالَ زَبُونٌ كَانَ مُسْتَرْخِيًا عَلَى الْمَقْعَدِ:
-لَكِنْ يُقَالُ بِأَنَّ حِكَايَةَ حَرْقِ الْخَبَّازِ كَانَتْ مُجَرَّدَ مَسْرَحِيَّةٍ.. رَمَوْا لِبَادًا مَلْفُوفًا فِي الْفُرْنِ وَأَوْهَمُوا النَّاسَ أَنَّهُ رَمَى خَبَّازًا، وَالْعَوَامُ كَالْأَنْعَامِ أَقْنَعَهُمُ الْخِدَاعُ بِأَنَّ الشَّاهَ أَحْرَقَ خَبَّازًا، وَانْطَلَتِ الْحِيلَةُ عَلَيْنَا جَمِيعًا.

🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
ادامه دارد...
#أناه
#الفصل_الخامس
#آموزش_عربی
https://www.tgoop.com/taaribedastani



tgoop.com/taaribedastani/574
Create:
Last Update:

#من_او
#فصل_پنجم
#قسمت_چهارم
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳

-کله‌ی بزِ شاش‌خور را قاتی گوسفندها می‌کنی.... اگر توی دیگ بیفتد، دیگ بالکل بوی گند می گیرد...
-جمع كن! یک مشت زغال می‌ریزی توی پیت و تا صبح می‌گیری مثلِ میشِ پرواری می‌خوابی. صبح هم همه را به خلق الله می‌تپانی و دوباره تا شب کپه‌ی مرگ...جخ این را هم بدان، شاه پریروزی‌ها یک نانوای گران‌فروش را انداخته توی تنور!

اِسْتَرْسَلَ إِسْمَاعِيلُ أَبُو الشَّوَارِبِ فِي إِلْقَاءِ اللَّوْمِ عَلَى مُوسَى الْقَصَّابِ:

-لَكِنَّكَ تَضَعُ رَأْسَ الْمَعْزَى الَّتِي تَشْرَبُ الْبَوْلَ بَيْنَ بَقِيَّةِ الرُّؤُوسِ، وَلَوْ أَنِّي طَبَخْتُهُ فِي هَذَا الْقِدْرِ فَسَتَفُوحُ رَائِحَتُهُ الْكَرِيهَةُ فِي أَرْجَاءِ الْمَطْعَمِ.

-صَهْ، أَنْتَ تَضَعُ لَيْلًا مِقْدَارًا مِنَ الْفَحْمِ فِي عُلْبَةِ الصَّفِيحِ تَحْتَ الْقِدْرِ الْكَبِيرِ الَّذِي تَضَعُ فِيهِ رَأْسَ وَكُرَاعَ وَكَرِشَ الذَّبِيحَةِ لِيَطْبُخَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ وَدُونَ عَنَاءٍ مِنْكَ وَتَنَامُ، ثُمَّ تُقَدِّمُهُ لِخَلْقِ اللهِ وَتَنَامُ مِنْ جَدِيدٍ حَتَّى اللَّيْلِ، وَاعْلَمْ بِأَنَّ الشَّاهَ قَدْ أَلْقَى خَبَّازًا جَشِعًا فِي التَّنُّورِ قَبْلَ أَمْسِ.

♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

اسماعیل دو انگشتش را در روغن زرد و غلیظی که روی مجمعه جمع شده بود، فرو کرد و سبیلش را چرب کرد. این جوری سبیلش راست می‌ایستاد و روی لب‌هایش نمی‌ریخت. به موسا ضعیف کش گفت:
-باکی نیست گیرم رضا شاه باشه، من که توی کوره - به قولِ تو - پیت، جا نمی‌شم! 
موسا ضعیف کش خندید بعد به سبیل اسماعیل اشاره کرد و گفت: 
-اما سبیلت جان میدهد برای دود دادن! یک زغال آتشی هم برای سبیل کفایت می‌کند! چه برسد به یک پیت زغال!! 
همه خندیدند. کریم هم مشتری‌ای که روی تخت آخری لمیده بود گفت: 
-البته می‌گویند تیاتر بوده...یک نمد را لوله کرده بودند و جای یارو توی تنور انداخته بودند. عوام هم که کالانعام! خیال برشان داشته که شاه یارو را سوزانده و همه ماست ها را کیسه کرده اند...

دَسَّ إِسْمَاعِيلُ إِصْبَعَيْنِ مِنْ يَدِهِ الْيُمْنَى فِي طَبَقَةِ زَيْتٍ طَفَتْ فَوْقَ الْقِدْرِ الْكَبِيرِ، وَكَانَ زَيْتًا أَصْفَرَ غَلِيظًا، ثُمَّ دَهَنَ بِهِمَا شَارِبَهُ كَيْ تَنْتَصِبَ شَعَرَاتُ شَارِبِهِ وَلَا تُغَطِّيَ شَفَتَيْهِ، وَخَاطَبَ مُوسَى الْقَصَّابَ قَائِلًا:

-أَنَا لَا أَخَافُ مِنْ ذَلِكَ، وَلْنَفْتَرِضْ أَنَّ رِضَا شَاهْ قَدْ أَلْقَى الْخَبَّازَ فِي الْفُرْنِ كَمَا تَقُولُ، لَكِنَّ عُلْبَةَ الصَّفِيحِ لَا تَسَعُ لِهَيْكَلِي الضَّخْمِ.

ضَحِكَ مُوسَى الْقَصَّابُ، ثُمَّ أَشَارَ إِلَى شَارِبِ إِسْمَاعِيلَ وَقَالَ:
-لَكِنَّ شَوَارِبَكَ قَابِلَةٌ لِلِاشْتِعَالِ جَيِّدًا. فَحْمَةٌ وَاحِدَةٌ تَكْفِي لِاشْتِعَالِ شَوَارِبِكَ وَلَا حَاجَةَ لِعُلْبَةٍ مِنَ الْفَحْمِ.

ضَحِكَ جَمِيعُ الْحَاضِرِينَ بِمَا فِيهِمْ كَرِيمٌ. مِنْ نِهَايَةِ الْمَطْعَمِ قَالَ زَبُونٌ كَانَ مُسْتَرْخِيًا عَلَى الْمَقْعَدِ:
-لَكِنْ يُقَالُ بِأَنَّ حِكَايَةَ حَرْقِ الْخَبَّازِ كَانَتْ مُجَرَّدَ مَسْرَحِيَّةٍ.. رَمَوْا لِبَادًا مَلْفُوفًا فِي الْفُرْنِ وَأَوْهَمُوا النَّاسَ أَنَّهُ رَمَى خَبَّازًا، وَالْعَوَامُ كَالْأَنْعَامِ أَقْنَعَهُمُ الْخِدَاعُ بِأَنَّ الشَّاهَ أَحْرَقَ خَبَّازًا، وَانْطَلَتِ الْحِيلَةُ عَلَيْنَا جَمِيعًا.

🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
ادامه دارد...
#أناه
#الفصل_الخامس
#آموزش_عربی
https://www.tgoop.com/taaribedastani

BY آموزش زبان عربی با متون داستانی




Share with your friend now:
tgoop.com/taaribedastani/574

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A few years ago, you had to use a special bot to run a poll on Telegram. Now you can easily do that yourself in two clicks. Hit the Menu icon and select “Create Poll.” Write your question and add up to 10 options. Running polls is a powerful strategy for getting feedback from your audience. If you’re considering the possibility of modifying your channel in any way, be sure to ask your subscribers’ opinions first. Among the requests, the Brazilian electoral Court wanted to know if they could obtain data on the origins of malicious content posted on the platform. According to the TSE, this would enable the authorities to track false content and identify the user responsible for publishing it in the first place. It’s yet another bloodbath on Satoshi Street. As of press time, Bitcoin (BTC) and the broader cryptocurrency market have corrected another 10 percent amid a massive sell-off. Ethereum (EHT) is down a staggering 15 percent moving close to $1,000, down more than 42 percent on the weekly chart. While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. The visual aspect of channels is very critical. In fact, design is the first thing that a potential subscriber pays attention to, even though unconsciously.
from us


Telegram آموزش زبان عربی با متون داستانی
FROM American