دربارهی قانون موسوم به «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و #حجاب »، حرف و سخن بسیار است.
اما چون احتمالا در آینده بیشتر دربارهی آن بشنویم، ذکر صرفاً چند نکته خالی از لطف نیست:
١. انتقاد به مفاد این قانون، انتقاد به اصل حکم شرعی حجاب یا حتی الزام قانونی آن نیست. کما این که یک روز قانون حجاب از طریق گشت ارشاد اجرا میشد و حالا خود قانونگذار از آن عبور کرده است.
٢. گشت ارشاد و طرح نور و باقی موارد مشابه، هدف همین قانون را دنبال میکردند و در زمان تصویب و اجرا، بانیان آن ادعا داشتند بهترین روش موجود برای اجرای قانون حجاب همین است. زمان این موارد را آشکار میسازد.
٣. در این قانون که متن آن توسط خبرگزاریها منتشر شده، پوشش «خلاف اخلاق اسلامی» یا «مصداق اعانه بر اثم» جرمانگاری شده است. گمان نمیکنم هیچ یک از بزرگواران جامعهی حقوق کشور، بتوانند تبیین کنند تشخیص این مورد در عالم واقع چگونه ممکن خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، این قانون هم تاب میآورد.
@tadaeeat
اما چون احتمالا در آینده بیشتر دربارهی آن بشنویم، ذکر صرفاً چند نکته خالی از لطف نیست:
١. انتقاد به مفاد این قانون، انتقاد به اصل حکم شرعی حجاب یا حتی الزام قانونی آن نیست. کما این که یک روز قانون حجاب از طریق گشت ارشاد اجرا میشد و حالا خود قانونگذار از آن عبور کرده است.
٢. گشت ارشاد و طرح نور و باقی موارد مشابه، هدف همین قانون را دنبال میکردند و در زمان تصویب و اجرا، بانیان آن ادعا داشتند بهترین روش موجود برای اجرای قانون حجاب همین است. زمان این موارد را آشکار میسازد.
٣. در این قانون که متن آن توسط خبرگزاریها منتشر شده، پوشش «خلاف اخلاق اسلامی» یا «مصداق اعانه بر اثم» جرمانگاری شده است. گمان نمیکنم هیچ یک از بزرگواران جامعهی حقوق کشور، بتوانند تبیین کنند تشخیص این مورد در عالم واقع چگونه ممکن خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، این قانون هم تاب میآورد.
@tadaeeat
«فاطمه (س) برابر امّت!»
١. این که چه باعث شد تنها چند روز پس از رفتنِ پیامبر میان امت و دختر او درگیری رخ دهد، سوالی است به دارازای عمر بشریت. تاریخ هرچهقدر هم که خواسته سکوت کند، نتوانسته فریادِ شکایت فاطمه را خاموش نماید. هرچند شاید از این واقعه در گذر تاریخ، گوناگون روایت شده باشد، اما اصلِ آن مورد تردید نیست. فاطمه برابر امت قرار گرفته بود!
٢. ممکن است به ذهن خطور کند مگر دخترِ پیامبر بودن دلیلی میشود که امت از فاطمه اطاعت کنند؟ بیشک خیر. فراموش نکنیم پیامبر سه دختر دیگر نیز داشته است. پس فاطمه نه به صرف دختر پیامبر بودن، بلکه چون فاطمه است و شخصیتی متمایز دارد، اهمیت پیدا میکند. انسانی که تمام عمرش را غرق ایمان باشد و تمام تلاش خود را برای طی کردن مسیر کمال کرده باشد، میشود «معیار»، چه دختر پیامبر باشد چه نباشد.
٣. اما به عنوان ناظری بیطرف چهگونه میتوان این ماجرا را تحلیل کرد؟ آیا مردم آگاهانه و عامدانه به دختر پیامبرشان ظلم روا داشتند و کَکِشان هم نگزید؟ چه در سر این مردم میگذرد که فریاد فاطمه را نمیشنوند؟ متاسفانه ابزاری برای سنجش میزان ایمان و خلوص افراد نداریم. همینطور تشخیص انگیزهی انسانها هم کار دشواری است. تودهی مردم در یک همنوایی جمعی، دست به رفتارهایی میزنند که شاید اصلا توجیهپذیر نباشد.
۴. هماهنگی امت در نشنیدن صدای فاطمه، امری است ممکن و حتی قابل فهم. یک «زن» با جمعی از «شیوخ» برابر نیست و «مصلحت» کلان اگر چیزی را ایجاب کرد، تمام موانع باید رفع شوند. فاطمه از این جهت نیز شخصیت ویژهای میشود که یک تنه در برابر امت میایستد. مبارزهی فاطمه یک حرکت «احساسی» یا «متعصبانه» نیست. همچنین نباید فکر کنیم که ما از آن افکار و اندیشهها دوریم. «مصلحتاندیشی» و «کتمان حقیقت» در ذات بشر نهفته است.
۵. فاطمه گفت: «از دنیایتان بیزارم و دلگیر!» او حقیقتا دنیا را پشت سر افکنده و از آن گریزان است. به اطراف خود که بنگریم اما همه «دنیادوستی» و «دنیاطلبی» است. ریشهی همهی این جدلها دنیاست و فاطمه چه خوب این «عروسِ هزارداماد» را نشانه رفته. او با هوشمندی پی برده که مردم لزوماً قدرت تحلیل ندارند و نمیتوانند حقیقت را بیابند. این جا فاطمه باید علامت سوالی در ذهن آنان بکارد، هرچند پاسخی نداشته باشد.
۶. حرکت فاطمه یک حرکت کاملاً «سیاسی» است، اما نه «سیاستزده». حرکتی سیاسی از سر آگاهی و دوراندیشی. گویی فاطمه میداند که این آغاز، چه پایانی خواهد داشت. اما آیا پذیرفته است که زنی جوان، آگاهتر و دوراندیشتر و سیاسیتر از مردانی سرد و گرم چشیده باشد؟ آیا جامعه میپذیرد که بزرگان قوم را رها کند و دنبالهروی یک زن باشد؟ دشوار است و سخت است و ناممکن!
٧. فاطمه را چون درست نشناختهایم، درست هم معرفی نکردهایم. تصویری که از فاطمه در ذهن داریم و مدام بر الگو بودنش تاکید میکنیم، تصویری صحیح _ یا حداقل مطابق واقع_ نیست. فاطمه پابهپای امت در حساسترین موقعیتها نقشآفرینی کرده. در جنگها حضور داشته، در مباحث قرآنی پیشگام بوده و در فعالیتهای خیرخواهانهی اجتماعی همواره تاثیر گذاشته. فاطمه در سیاسیترین موقعیت تاریخ بدون هیچ اِبایی فریاد زده و افشاگری کرده. ایستاده، استدلال کرده، به چالش کشیده.
٨. فاطمه چنان زیرکانه ضد جهل عمومی قیام کرده که نظیرش را سراغ نداریم. شاید مبارزهی پسرش حسین با ظلم، بازتاب بیشتری در تاریخ اسلام داشته باشد، اما شاید هنوز برای فهم ابعاد مبارزهی فاطمه زود است. چراکه فاطمه نه تنها از همعصرانش، بلکه از بشریت جلو افتاده.
✍🏻 روحالله طالبیتوتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
١. این که چه باعث شد تنها چند روز پس از رفتنِ پیامبر میان امت و دختر او درگیری رخ دهد، سوالی است به دارازای عمر بشریت. تاریخ هرچهقدر هم که خواسته سکوت کند، نتوانسته فریادِ شکایت فاطمه را خاموش نماید. هرچند شاید از این واقعه در گذر تاریخ، گوناگون روایت شده باشد، اما اصلِ آن مورد تردید نیست. فاطمه برابر امت قرار گرفته بود!
٢. ممکن است به ذهن خطور کند مگر دخترِ پیامبر بودن دلیلی میشود که امت از فاطمه اطاعت کنند؟ بیشک خیر. فراموش نکنیم پیامبر سه دختر دیگر نیز داشته است. پس فاطمه نه به صرف دختر پیامبر بودن، بلکه چون فاطمه است و شخصیتی متمایز دارد، اهمیت پیدا میکند. انسانی که تمام عمرش را غرق ایمان باشد و تمام تلاش خود را برای طی کردن مسیر کمال کرده باشد، میشود «معیار»، چه دختر پیامبر باشد چه نباشد.
٣. اما به عنوان ناظری بیطرف چهگونه میتوان این ماجرا را تحلیل کرد؟ آیا مردم آگاهانه و عامدانه به دختر پیامبرشان ظلم روا داشتند و کَکِشان هم نگزید؟ چه در سر این مردم میگذرد که فریاد فاطمه را نمیشنوند؟ متاسفانه ابزاری برای سنجش میزان ایمان و خلوص افراد نداریم. همینطور تشخیص انگیزهی انسانها هم کار دشواری است. تودهی مردم در یک همنوایی جمعی، دست به رفتارهایی میزنند که شاید اصلا توجیهپذیر نباشد.
۴. هماهنگی امت در نشنیدن صدای فاطمه، امری است ممکن و حتی قابل فهم. یک «زن» با جمعی از «شیوخ» برابر نیست و «مصلحت» کلان اگر چیزی را ایجاب کرد، تمام موانع باید رفع شوند. فاطمه از این جهت نیز شخصیت ویژهای میشود که یک تنه در برابر امت میایستد. مبارزهی فاطمه یک حرکت «احساسی» یا «متعصبانه» نیست. همچنین نباید فکر کنیم که ما از آن افکار و اندیشهها دوریم. «مصلحتاندیشی» و «کتمان حقیقت» در ذات بشر نهفته است.
۵. فاطمه گفت: «از دنیایتان بیزارم و دلگیر!» او حقیقتا دنیا را پشت سر افکنده و از آن گریزان است. به اطراف خود که بنگریم اما همه «دنیادوستی» و «دنیاطلبی» است. ریشهی همهی این جدلها دنیاست و فاطمه چه خوب این «عروسِ هزارداماد» را نشانه رفته. او با هوشمندی پی برده که مردم لزوماً قدرت تحلیل ندارند و نمیتوانند حقیقت را بیابند. این جا فاطمه باید علامت سوالی در ذهن آنان بکارد، هرچند پاسخی نداشته باشد.
۶. حرکت فاطمه یک حرکت کاملاً «سیاسی» است، اما نه «سیاستزده». حرکتی سیاسی از سر آگاهی و دوراندیشی. گویی فاطمه میداند که این آغاز، چه پایانی خواهد داشت. اما آیا پذیرفته است که زنی جوان، آگاهتر و دوراندیشتر و سیاسیتر از مردانی سرد و گرم چشیده باشد؟ آیا جامعه میپذیرد که بزرگان قوم را رها کند و دنبالهروی یک زن باشد؟ دشوار است و سخت است و ناممکن!
٧. فاطمه را چون درست نشناختهایم، درست هم معرفی نکردهایم. تصویری که از فاطمه در ذهن داریم و مدام بر الگو بودنش تاکید میکنیم، تصویری صحیح _ یا حداقل مطابق واقع_ نیست. فاطمه پابهپای امت در حساسترین موقعیتها نقشآفرینی کرده. در جنگها حضور داشته، در مباحث قرآنی پیشگام بوده و در فعالیتهای خیرخواهانهی اجتماعی همواره تاثیر گذاشته. فاطمه در سیاسیترین موقعیت تاریخ بدون هیچ اِبایی فریاد زده و افشاگری کرده. ایستاده، استدلال کرده، به چالش کشیده.
٨. فاطمه چنان زیرکانه ضد جهل عمومی قیام کرده که نظیرش را سراغ نداریم. شاید مبارزهی پسرش حسین با ظلم، بازتاب بیشتری در تاریخ اسلام داشته باشد، اما شاید هنوز برای فهم ابعاد مبارزهی فاطمه زود است. چراکه فاطمه نه تنها از همعصرانش، بلکه از بشریت جلو افتاده.
✍🏻 روحالله طالبیتوتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
Forwarded from انجمن علمی مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس
📌انجمن علمیدانشجویی مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس بهمناسبت هفتهی پژوهش برگزار میکند:
🔸ارائهی پایاننامههای حوزهی زن و خانواده🔸
ارائهدهندگان:
🔹فاطمه قربانی
دانشجوی دکتری مطالعات زنان
دانشگاه تربیت مدرس،
دانشآموخته مقطع ارشد دانشگاه اصفهان
🔸موضوع ارائه : حق کرامت زن و تاثیر آن بر سیاست گذاری در نظام حقوقی ایران
🔹کوثر خسروی
دانشجوی دکتری مطالعات زنان
دانشگاه تربیت مدرس،
دانش آموخته مقطع ارشد دانشگاه الزهرا
🔸موضوع ارائه : موانع و چالش های سیاست گذاری بر مبنای عدالت جنسیتی
🔹روح الله طالبی توتی
دانشجوی دکتری مطالعات زنان
دانشگاه تربیت مدرس،
دانشآموخته مقطع ارشد دانشگاه تهران
🔸موضوع ارائه : نگرشهای جنسیتی و تطور احکام فقهی پیرامون زنان
📆دوشنبه، ۱۹/آذر/۱۴۰۳
🕰ساعت ۱۲ـ۱۰
مکان🏢: دانشگاه تربیت مدرس ، دانشکده علوم انسانی ، سالن آئینه وند
🌐| @anjoman_zanan_tm
🔸ارائهی پایاننامههای حوزهی زن و خانواده🔸
ارائهدهندگان:
🔹فاطمه قربانی
دانشجوی دکتری مطالعات زنان
دانشگاه تربیت مدرس،
دانشآموخته مقطع ارشد دانشگاه اصفهان
🔸موضوع ارائه : حق کرامت زن و تاثیر آن بر سیاست گذاری در نظام حقوقی ایران
🔹کوثر خسروی
دانشجوی دکتری مطالعات زنان
دانشگاه تربیت مدرس،
دانش آموخته مقطع ارشد دانشگاه الزهرا
🔸موضوع ارائه : موانع و چالش های سیاست گذاری بر مبنای عدالت جنسیتی
🔹روح الله طالبی توتی
دانشجوی دکتری مطالعات زنان
دانشگاه تربیت مدرس،
دانشآموخته مقطع ارشد دانشگاه تهران
🔸موضوع ارائه : نگرشهای جنسیتی و تطور احکام فقهی پیرامون زنان
📆دوشنبه، ۱۹/آذر/۱۴۰۳
🕰ساعت ۱۲ـ۱۰
مکان🏢: دانشگاه تربیت مدرس ، دانشکده علوم انسانی ، سالن آئینه وند
🌐| @anjoman_zanan_tm
این سه سالِ سخت؛ قانون حجاب و مسئلهی سلیقه!
١. آن زمان که قصد داشتم پایاننامهی ارشد را دربارهی سازوکار قانونی پلیس امنیت اخلاقی بنویسم، مدتها با زنانی که توسط گشت ارشاد بازداشت میشدند گفت و گو میکردم. تصور دریافت مجوز برای ورود به مقر وزرا، دور از ذهن بود. هرچند با فوت مهسا امینی و انحلال عملی گشت ارشاد، موضوع پایاننامه تغییر کرد، اما دادههای بسیار قابلتوجهی جمعآوری شد که البته بخش مهمی از آن هم به لطف فیلترینگ، از میان رفت.
٢. مهمترین مسئلهی زنان بازداشتشده، اعمال سلیقهی ماموران در مورد پوشش آنان بود. من هم در طی گفتوگوها به این نتیجه رسیدم که معیار مشخصی برای بازداشت وجود ندارد. به یکی گفته بودند مانتویت دکمه ندارد. یکی دیگر شلوارش تنگ بوده. یکی از رنگ مناسبی استفاده نکرده. شال یکی مورد تایید نبوده. شگفت، دختری بود که پوشش او از نظر مامور همراه با ون مورد تایید نبود و بعد از بازداشت، توسط مامور مقر آزاد شد، چون از نظر او پوشش مناسبی داشت!
٣. خوب به یاد دارم که در بازدید از پزشکی قانونی، موقع بررسی حجاب، چندنفری تایید گرفتند و چند نفری نه. تفاوت پوشش آنها برای ما روشن نبود. مسئله را اندازهی مانتو عنوان کردند درحالیکه مانتوی هر دو گروه روی زانو بود. حراست دانشگاه هم از این تفاوت سلیقهها کم نداشت. در مورد اخیر، حراست، مهمان برنامهی علمی را نیم ساعت نگه داشته بود چون از نظر آنان، پوششِ در غایتِ سادگیِ مهمان، مناسب نبود. ما هر چه دیگران را نگاه میکردیم، متوجه تفاوت پوششِ مناسبِ دیگرانی که اجازهی ورود داشتند و پوششِ نامناسبِ مهمان که پشت دربها مانده بود، نشدیم.
۴. قانون جدید حجاب که گویا بناست یکی دو روز دیگر ابلاغ شود، توسط حامیانش به قانون پایان گشت ارشاد نامبُردار شده و مهمترین دفاع از آن، حذف برخورد فیزیکی و تعیین معیار مشخص پوشش برای جلوگیری از اعمال سلیقه عنوان شده است. درست است. این قانون خلاف رویهی سابق، اعمال سلیقه را از دوش ماموران برداشته، اما در خود متن قانون آن را دخیل ساخته است! حقوقیها میدانند بازگذاشتن راه اعمال سلیقه آن هم در یک قانون کیفری، چه تبعاتی میتواند داشته باشد.
۵. تنها برای نمونه، مادهی ۴٨ این قانون، پوششی که «مصداق اعانه بر اثم یا تهییج دیگران» باشد را برای زنان و مردان، ممنوع دانستهاست. عجیبتر، افزودن قید «خلاف عفت و اخلاق اسلامی» در مورد پوشش ممنوعِ مردان است. بیایید تصور کنیم زن یا مردی به استفاده از پوششی که موجب تهییج دیگران شده متهم شود. یا با مردی به خاطر پوشیدن لباس خلاف اخلاق اسلامی برخورد شود. چه کسی میتواند بگوید این کار خلاف قانون است؟ چه کسی میتواند اثبات کند خلاف قانون نیست؟ سلیقه؟!
۶. من و خیلیهای دیگر، به این بحث که اصلا باید برای حجاب قانون نوشت یا نه و آیا اصلا حکومت باید وارد کنترل حجاب شود یا آن را به عرف واگذارد، ورود نمیکنیم. حداقل مواجههی من با این قانون، از این منظر نیست و روشن است که تجویز و نسخهپیچیدن یکطرفه برای جامعهی ایران با این همه تکثر و چندصدایی، عِرض خود بردن و زحمتِ دگران داشتن است. پس بحث اصلی، له یا علیه اصل نگارش قانون دربارهی پوشش نیست. اما این که قانون نباید سلیقهای نوشته شده باشد و مهمتر از آن، راه اعمال سلیقه را مفتوح نگذارد، آنقدر روشن است که بعید به نظر میرسد حتی نگارندگان این قانون هم با آن مخالف باشند.
٧. پس باید چه کار کرد؟ تجربه نشان داده در چنین مواردی، زمان همه چیز را روشن میکند. قانون حجاب قرار است سه سال به صورت آزمایشی اجرا شود. در این مدت، احتمالا عدهای کما فیالسابق قربانی خطای اعمال سلیقه میشوند که با توجه به مجازاتهای مندرج در این قانون، برایشان پرتبعاتتر است. در نهایت یا این قانون هم متروک میشود، یا تغییر ماهیت میدهد. احتمال کمی هم وجود دارد که چون رئیسجمهور از اجرایی نبودن این قانون گفته و رئیس مجلس و رئیس قوهی قضاییه، هر دو بر امکان اصلاح این قانون صحه گذاردهاند، گوش شنوایی از میان مسئولان، انتقادها را بشنود و پیش از رخدادِ ناگواری، آن را اصلاح کنند. اینبار منطبق بر واقعیتها، ظرفیتها، پیامدها، به دور از سلیقه و البته توسط حقوقدانان.
✍🏻 روحالله طالبیتوتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
#حجاب #قانون #زنان #ایران
@tadaeeat
١. آن زمان که قصد داشتم پایاننامهی ارشد را دربارهی سازوکار قانونی پلیس امنیت اخلاقی بنویسم، مدتها با زنانی که توسط گشت ارشاد بازداشت میشدند گفت و گو میکردم. تصور دریافت مجوز برای ورود به مقر وزرا، دور از ذهن بود. هرچند با فوت مهسا امینی و انحلال عملی گشت ارشاد، موضوع پایاننامه تغییر کرد، اما دادههای بسیار قابلتوجهی جمعآوری شد که البته بخش مهمی از آن هم به لطف فیلترینگ، از میان رفت.
٢. مهمترین مسئلهی زنان بازداشتشده، اعمال سلیقهی ماموران در مورد پوشش آنان بود. من هم در طی گفتوگوها به این نتیجه رسیدم که معیار مشخصی برای بازداشت وجود ندارد. به یکی گفته بودند مانتویت دکمه ندارد. یکی دیگر شلوارش تنگ بوده. یکی از رنگ مناسبی استفاده نکرده. شال یکی مورد تایید نبوده. شگفت، دختری بود که پوشش او از نظر مامور همراه با ون مورد تایید نبود و بعد از بازداشت، توسط مامور مقر آزاد شد، چون از نظر او پوشش مناسبی داشت!
٣. خوب به یاد دارم که در بازدید از پزشکی قانونی، موقع بررسی حجاب، چندنفری تایید گرفتند و چند نفری نه. تفاوت پوشش آنها برای ما روشن نبود. مسئله را اندازهی مانتو عنوان کردند درحالیکه مانتوی هر دو گروه روی زانو بود. حراست دانشگاه هم از این تفاوت سلیقهها کم نداشت. در مورد اخیر، حراست، مهمان برنامهی علمی را نیم ساعت نگه داشته بود چون از نظر آنان، پوششِ در غایتِ سادگیِ مهمان، مناسب نبود. ما هر چه دیگران را نگاه میکردیم، متوجه تفاوت پوششِ مناسبِ دیگرانی که اجازهی ورود داشتند و پوششِ نامناسبِ مهمان که پشت دربها مانده بود، نشدیم.
۴. قانون جدید حجاب که گویا بناست یکی دو روز دیگر ابلاغ شود، توسط حامیانش به قانون پایان گشت ارشاد نامبُردار شده و مهمترین دفاع از آن، حذف برخورد فیزیکی و تعیین معیار مشخص پوشش برای جلوگیری از اعمال سلیقه عنوان شده است. درست است. این قانون خلاف رویهی سابق، اعمال سلیقه را از دوش ماموران برداشته، اما در خود متن قانون آن را دخیل ساخته است! حقوقیها میدانند بازگذاشتن راه اعمال سلیقه آن هم در یک قانون کیفری، چه تبعاتی میتواند داشته باشد.
۵. تنها برای نمونه، مادهی ۴٨ این قانون، پوششی که «مصداق اعانه بر اثم یا تهییج دیگران» باشد را برای زنان و مردان، ممنوع دانستهاست. عجیبتر، افزودن قید «خلاف عفت و اخلاق اسلامی» در مورد پوشش ممنوعِ مردان است. بیایید تصور کنیم زن یا مردی به استفاده از پوششی که موجب تهییج دیگران شده متهم شود. یا با مردی به خاطر پوشیدن لباس خلاف اخلاق اسلامی برخورد شود. چه کسی میتواند بگوید این کار خلاف قانون است؟ چه کسی میتواند اثبات کند خلاف قانون نیست؟ سلیقه؟!
۶. من و خیلیهای دیگر، به این بحث که اصلا باید برای حجاب قانون نوشت یا نه و آیا اصلا حکومت باید وارد کنترل حجاب شود یا آن را به عرف واگذارد، ورود نمیکنیم. حداقل مواجههی من با این قانون، از این منظر نیست و روشن است که تجویز و نسخهپیچیدن یکطرفه برای جامعهی ایران با این همه تکثر و چندصدایی، عِرض خود بردن و زحمتِ دگران داشتن است. پس بحث اصلی، له یا علیه اصل نگارش قانون دربارهی پوشش نیست. اما این که قانون نباید سلیقهای نوشته شده باشد و مهمتر از آن، راه اعمال سلیقه را مفتوح نگذارد، آنقدر روشن است که بعید به نظر میرسد حتی نگارندگان این قانون هم با آن مخالف باشند.
٧. پس باید چه کار کرد؟ تجربه نشان داده در چنین مواردی، زمان همه چیز را روشن میکند. قانون حجاب قرار است سه سال به صورت آزمایشی اجرا شود. در این مدت، احتمالا عدهای کما فیالسابق قربانی خطای اعمال سلیقه میشوند که با توجه به مجازاتهای مندرج در این قانون، برایشان پرتبعاتتر است. در نهایت یا این قانون هم متروک میشود، یا تغییر ماهیت میدهد. احتمال کمی هم وجود دارد که چون رئیسجمهور از اجرایی نبودن این قانون گفته و رئیس مجلس و رئیس قوهی قضاییه، هر دو بر امکان اصلاح این قانون صحه گذاردهاند، گوش شنوایی از میان مسئولان، انتقادها را بشنود و پیش از رخدادِ ناگواری، آن را اصلاح کنند. اینبار منطبق بر واقعیتها، ظرفیتها، پیامدها، به دور از سلیقه و البته توسط حقوقدانان.
✍🏻 روحالله طالبیتوتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
#حجاب #قانون #زنان #ایران
@tadaeeat
به نمایندگی از گروه مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس، دعوت شدیم به اجلاس بینالمللی خانواده، آینده و پیوندهای پایدار که با حضور رئیس جمهور، رئیس مجلس، وزیر فرهنگ، رئیس فراکسیون زنان و جمعی از استادان و پژوهشگران حوزهی زنان و خانواده برگزار شد.
شخصاً نقدهای بسیاری به این نوع همایشها و نشستها دارم، اما نکتهی مثبت آن گرد هم آمدن شبکهی موثر در حوزههای خاص در سطوح متفاوت است.
از دکتر قالیباف دربارهی قانون منع خشونت علیه زنان پرسیدم. صراحتاً از پیگیری آن خبر داد. در گفت و گو با دکتر سمیه رفیعی، عضو فراکسیون زنان مجلس هم از لزوم برگزاری جلسات متوالی میان دانشگاه و مجلس گفتیم.
ایدههای بسیاری شکل گرفت و تبادلات خوبی انجام شد، بهویژه در تعامل با مشاوران زنان سازمانهای مختلف. اگر همتی باشد، گامهای کوچک میتواند به طی مسیرهای طولانی ختم شود.
#زنان #خانواده #مطالعات_زنان
@tadaeeat
شخصاً نقدهای بسیاری به این نوع همایشها و نشستها دارم، اما نکتهی مثبت آن گرد هم آمدن شبکهی موثر در حوزههای خاص در سطوح متفاوت است.
از دکتر قالیباف دربارهی قانون منع خشونت علیه زنان پرسیدم. صراحتاً از پیگیری آن خبر داد. در گفت و گو با دکتر سمیه رفیعی، عضو فراکسیون زنان مجلس هم از لزوم برگزاری جلسات متوالی میان دانشگاه و مجلس گفتیم.
ایدههای بسیاری شکل گرفت و تبادلات خوبی انجام شد، بهویژه در تعامل با مشاوران زنان سازمانهای مختلف. اگر همتی باشد، گامهای کوچک میتواند به طی مسیرهای طولانی ختم شود.
#زنان #خانواده #مطالعات_زنان
@tadaeeat
🎄 رنجِ زادن؛ وجه زنانهی کریسمس در قرآن 🎄
١. کریسمس احتمالاً موردتوجهترین جشن جهان است که در اصل، عید بزرگداشت زادروز عیساست. مریم، شناختهشدهترین شخصیت زن تاریخ نیز نقشی اساسی در کریسمس دارد. دو دین بزرگ جهان - #مسیحیت و #اسلام - از او تجلیل کردهاند و در کتاب مقدس خود او را ستودهاند. شاید مهمترین واقعهی زندگی مریم، زادنِ عیسی یا همان #کریسمس باشد. اما چهرهی مریم در سنت دینی اسلام و مسیحیت یکسان نیست و همین منجر به این شده که تفسیرهای گوناگونی پیرامون اهمیت او در این واقعه شکل بگیرد.
٢. در کتاب مقدس مسیحی، مریم نخستین بار به عنوان دختری معرفی میشود که نامزد دارد و بدون آنکه دلیل آن مشخص باشد، برای بار برداشتن به کلمهی خدا - عیسی - انتخاب میشود. نامزد مریم که متوجه بارداری او شده، قصد دارد از او جدا شود اما فرشتهی خدا او را متقاعد میکند که مریم گناهکار نبوده است. مریم فرزندش را با همراهی نامزدش به دنیا میآورد و از اینجا به بعد، شخصیت اصلی روایت، عیساست و مریم در چند پرده، در قالب مادر نگران و دلسوز او ظاهر میشود.
٣. سنت مسیحی غالب، عیسی را در جایگاه خدا و مریم را در جایگاه مادر خدا مینشاند؛ همان نقشی که الهگان مادر دیگر در سنت یونانی و رومی ایفا کرده بودند. مفسران زنانهنگر، از نقش کلیشهای و انفعال مریم در روایت کتاب مقدس مسیحی انتقاد میکنند. در روایت مسیحی، تنها اهمیت مریم، باردارشدن به انتخاب خدا، زادن عیسی و مادری برای اوست، بدون آنکه مشخص شود چه امتیاز فردی و شخصیای نسبت به زنان دیگر برای این امر داشته است.
۴. روایت قرآنی از مریم در عین همسویی با روایت انجیلی، یکسره چهرهی متفاوتی از او به نمایش میگذارد. مریم، شخصیت نقش اول زن قرآن و شخصیت نقش اول روایت خود و حتی عیساست. داستان این خانواده، با ولادت مریم آغاز میشود و قرآن تمرکز خود را بر اهمیت محوری مریم قرار داده و نشان میدهد چگونه شایستگیهای فردی این دختر باعث شده تا خدا او را برای معجزهی خویش برگزیند.
۵. مریم در قرآن، نامزد یا شوهر ندارد و تنها پسرش هم با نام او شناخته میشود. قرآن صراحتاً از معجزه بودنِ «مریم و پسرش» - و نه عیسی و مادرش - یاد میکند و معجزهی زادنِ عیسی را نیز با محوریت مریم روایت میکند. قرآن در تقابل با الههپنداری مریم در سنت مسیحی، چهرهی بشری او به عنوان زنی عادی اما روحانی را به نمایش میکشد. زنی که از کودکی دل به عبادت سپرده است و به دلیل شایستگیهای معنوی، برای حمل کلمه و روح خدا برگزیده میشود. روایت مریم با زادنِ عیسی تمام نمیشود و او همچنان اهمیت خود را به عنوان یکی از شخصیتهای قرآنی حفظ میکند.
۶. تفاوت چهرهی مریم در سنت مسیحی و اسلامی را میتوان از خلال روایت کریسمس بیشتر روشن ساخت. در انجیل، زمانی که نامزد مریم او را میپذیرد، عیسی به عنوان فرزند او شناخته میشود. مریم فرزندش را در حالتی معمولی به دنیا میآورد و سکوت متن دربارهی خود زایمان به عنوان یک تجربهی زنانه، همان است که از یک متن مردانه انتظار داریم. از این رو برخی متون پساانجیلی زایمان مریم را بدون درد توصیف میکنند تا وجه الوهی او را برجسته سازند.
٧. در قرآن، روایت زایمان مریم، نمایشی از رنج بشری عمیقی است که یک زنِ روحانیِ در معرضِ اتهام ناپاکی آن را تجربه میکند. مریم در روایت قرآنی، تنهاست و این درد زایمان است که او را به سوی بیابانی دورافتاده میکشاند. مریم در اوج تنهایی و رنج، مانند هر انسان رنجدیدهی دیگر، آرزو میکند کاش پیش از این مُرده بود! تاکید قرآن بر تجربهی زنانهی درد زایمان، بهنحوی تاکید بر جنبهی بشری مریم است و احساس نزدیکی مخاطب با او را در پی دارد. در ادامهی روایت نیز قرآن شخصیت محبوبش را رها نمیکند و چالش پیش روی مریم برای مواجهه با دیگران پس از زادنِ عیسی را نمایش میدهد.
٨. مریمِ قرآنی از دید زنانه، شخصیت جذاب و الهامبخشی است که در عین ارتباط وحیانی با الوهیت، رنج جسمی بشری یعنی درد زایمان را در پیچیدهترین حالت تجربه میکند و با اتهام ناپاکی، در دشوارترین موقعیت اخلاقی و روانی قرار میگیرد و با آرزوی مرگ، ملموسترین شکوههای انسانی را به نمایش میگذارد. اما استقامت میورزد، بر مسیر خود ثابتقدم میماند و از تمام ناملایمات سرافراز برون میآید.
٩. به همین دلیل قرآن هنگام معرفی یک الگوی جامع برای مومنان - چه زن و چه مرد - مریم را معرفی میکند. چون مریم صرفاً یک دختر منفعل و مادر کلیشهای نیست. مادری تنها جنبهای خاص - و البته عظیم - از زندگی اوست. در قرآن، مریم تنها به دلیل زادنِ عیسی، تجلیل نشده؛ او مریم بوده که شایستهی این تجلیل شده است.
پ.ن: رادیو دورنما در شمارهای، مقالهی «کریسمس در قرآن» از استیون شومیکر را روایت کردهاست.
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
١. کریسمس احتمالاً موردتوجهترین جشن جهان است که در اصل، عید بزرگداشت زادروز عیساست. مریم، شناختهشدهترین شخصیت زن تاریخ نیز نقشی اساسی در کریسمس دارد. دو دین بزرگ جهان - #مسیحیت و #اسلام - از او تجلیل کردهاند و در کتاب مقدس خود او را ستودهاند. شاید مهمترین واقعهی زندگی مریم، زادنِ عیسی یا همان #کریسمس باشد. اما چهرهی مریم در سنت دینی اسلام و مسیحیت یکسان نیست و همین منجر به این شده که تفسیرهای گوناگونی پیرامون اهمیت او در این واقعه شکل بگیرد.
٢. در کتاب مقدس مسیحی، مریم نخستین بار به عنوان دختری معرفی میشود که نامزد دارد و بدون آنکه دلیل آن مشخص باشد، برای بار برداشتن به کلمهی خدا - عیسی - انتخاب میشود. نامزد مریم که متوجه بارداری او شده، قصد دارد از او جدا شود اما فرشتهی خدا او را متقاعد میکند که مریم گناهکار نبوده است. مریم فرزندش را با همراهی نامزدش به دنیا میآورد و از اینجا به بعد، شخصیت اصلی روایت، عیساست و مریم در چند پرده، در قالب مادر نگران و دلسوز او ظاهر میشود.
٣. سنت مسیحی غالب، عیسی را در جایگاه خدا و مریم را در جایگاه مادر خدا مینشاند؛ همان نقشی که الهگان مادر دیگر در سنت یونانی و رومی ایفا کرده بودند. مفسران زنانهنگر، از نقش کلیشهای و انفعال مریم در روایت کتاب مقدس مسیحی انتقاد میکنند. در روایت مسیحی، تنها اهمیت مریم، باردارشدن به انتخاب خدا، زادن عیسی و مادری برای اوست، بدون آنکه مشخص شود چه امتیاز فردی و شخصیای نسبت به زنان دیگر برای این امر داشته است.
۴. روایت قرآنی از مریم در عین همسویی با روایت انجیلی، یکسره چهرهی متفاوتی از او به نمایش میگذارد. مریم، شخصیت نقش اول زن قرآن و شخصیت نقش اول روایت خود و حتی عیساست. داستان این خانواده، با ولادت مریم آغاز میشود و قرآن تمرکز خود را بر اهمیت محوری مریم قرار داده و نشان میدهد چگونه شایستگیهای فردی این دختر باعث شده تا خدا او را برای معجزهی خویش برگزیند.
۵. مریم در قرآن، نامزد یا شوهر ندارد و تنها پسرش هم با نام او شناخته میشود. قرآن صراحتاً از معجزه بودنِ «مریم و پسرش» - و نه عیسی و مادرش - یاد میکند و معجزهی زادنِ عیسی را نیز با محوریت مریم روایت میکند. قرآن در تقابل با الههپنداری مریم در سنت مسیحی، چهرهی بشری او به عنوان زنی عادی اما روحانی را به نمایش میکشد. زنی که از کودکی دل به عبادت سپرده است و به دلیل شایستگیهای معنوی، برای حمل کلمه و روح خدا برگزیده میشود. روایت مریم با زادنِ عیسی تمام نمیشود و او همچنان اهمیت خود را به عنوان یکی از شخصیتهای قرآنی حفظ میکند.
۶. تفاوت چهرهی مریم در سنت مسیحی و اسلامی را میتوان از خلال روایت کریسمس بیشتر روشن ساخت. در انجیل، زمانی که نامزد مریم او را میپذیرد، عیسی به عنوان فرزند او شناخته میشود. مریم فرزندش را در حالتی معمولی به دنیا میآورد و سکوت متن دربارهی خود زایمان به عنوان یک تجربهی زنانه، همان است که از یک متن مردانه انتظار داریم. از این رو برخی متون پساانجیلی زایمان مریم را بدون درد توصیف میکنند تا وجه الوهی او را برجسته سازند.
٧. در قرآن، روایت زایمان مریم، نمایشی از رنج بشری عمیقی است که یک زنِ روحانیِ در معرضِ اتهام ناپاکی آن را تجربه میکند. مریم در روایت قرآنی، تنهاست و این درد زایمان است که او را به سوی بیابانی دورافتاده میکشاند. مریم در اوج تنهایی و رنج، مانند هر انسان رنجدیدهی دیگر، آرزو میکند کاش پیش از این مُرده بود! تاکید قرآن بر تجربهی زنانهی درد زایمان، بهنحوی تاکید بر جنبهی بشری مریم است و احساس نزدیکی مخاطب با او را در پی دارد. در ادامهی روایت نیز قرآن شخصیت محبوبش را رها نمیکند و چالش پیش روی مریم برای مواجهه با دیگران پس از زادنِ عیسی را نمایش میدهد.
٨. مریمِ قرآنی از دید زنانه، شخصیت جذاب و الهامبخشی است که در عین ارتباط وحیانی با الوهیت، رنج جسمی بشری یعنی درد زایمان را در پیچیدهترین حالت تجربه میکند و با اتهام ناپاکی، در دشوارترین موقعیت اخلاقی و روانی قرار میگیرد و با آرزوی مرگ، ملموسترین شکوههای انسانی را به نمایش میگذارد. اما استقامت میورزد، بر مسیر خود ثابتقدم میماند و از تمام ناملایمات سرافراز برون میآید.
٩. به همین دلیل قرآن هنگام معرفی یک الگوی جامع برای مومنان - چه زن و چه مرد - مریم را معرفی میکند. چون مریم صرفاً یک دختر منفعل و مادر کلیشهای نیست. مادری تنها جنبهای خاص - و البته عظیم - از زندگی اوست. در قرآن، مریم تنها به دلیل زادنِ عیسی، تجلیل نشده؛ او مریم بوده که شایستهی این تجلیل شده است.
پ.ن: رادیو دورنما در شمارهای، مقالهی «کریسمس در قرآن» از استیون شومیکر را روایت کردهاست.
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
👩🏻🎓آن ۶٠ درصد چه میشوند؟ سهم ناهمگون زنان از آموزش عالی 👩🏻🏫
١. بنا بر آمارها، سهم زنان ایرانی از آموزش و بهویژه آموزش عالی در دهههای اخیر رشد فزایندهای داشته است. برآوردها نشان میدهد بیش از ۶٠ درصد از دانشجویان ایرانی را زنان تشکیل میدهند. الگوهای رفتاری نوجوانان نیز نشان میدهد اقبال دختران به دانشگاه رو به افزایش است و در برابر، ورود به دانشگاه برای پسران کماهمیتتر شده است. تداوم این روند ممکن است در آینده به زنانه شدن آموزش عالی بینجامد.
٢. بنابر همان آمارها که افزایش ورود زنان به دانشگاه را نشان میدهند، سهم زنان از کرسیهای هیئت علمی دانشگاهها حدود ٢۵ درصد است. توزیع کمّی دانشجویان زن نسبت به مرد در آموزش عالی نیز منحصر به سطوح مقدماتی است و برای نمونه، غالب دانشجویان دکتری تخصصی مردان هستند و آمارها از کاهش حضور زنان در مقاطع تحصیلات تکمیلی حکایت دارند. این ناهمگونی آماری برای پژوهشگران جنسیت قطعا جالب توجه است.
٣. اما چرا؟ آن ۶٠ درصد چه میشوند؟
میتوان تحلیلهای گوناگونی از این مسئله ارائه داد. نخستین مواجهه، تاکید بر محروم بودن زنان از سطوح فراتر ساختارهای موجود است. براساس نظریهی بسیار شنیدهشدهی سقف شیشهای، کلیشههای ریشهدار جنسیتی مانع از رشد طولی زنان در ساختارهای اجتماعی میشوند. اما ابهام دیگری همچنان پابرجاست. شاید مردانه بودن ساختار قدرت سیاسی و بازار کار توجیه بیشتری داشته باشد، چون زنان معمولاً در سطوح دونتر آن نیز نقش اندکی ایفا میکنند؛ اما چرا در ساختار آموزش عالی که زنان سطوح مقدماتی آن را به دست گرفتهاند، دگربار بنا بر همان رویهی عمومی، از تداوم و بقا در ساختار باز میمانند؟
۴. دیگرانی ممکن است بر درگیری زنان با نقشهای خانوادگی و تعارض آن با طی مدارج تحصیلی تمرکز کنند. برخی تجربهنگاریها توجه میدهند که زنان بسیاری با همسران خود در مورد ادامهی تحصیل دچار چالش میشوند و در تعارض میان خانواده و آموزش عالی، عطای دانشگاه را به لقایش میبخشند. از سوی دیگر، ساختارهای دانشگاهی در ایران، با وجود تبلیغات و شعارهای بسیار پیرامون اهمیت مادری، همچنان امکانات مناسبی را برای مادران دانشجو فراهم نساخته است.
۵. گزاف نیست اگر دلیل این ناهمگونی آماری را در هدف از ورود به دانشگاه و کارکرد آموزش عالی برای زنان واکاویم. دهههاست که دانشگاه برای دختران ایرانی بیش از آنکه ابزاری برای تحصیل و آموزش باشد، فرصتی برای استقلال، دستیابی به منزلت اجتماعی و امکان ورود به مرحلهی دیگری از زندگی بوده است. تعبیر عامیانه و جنسیتزدهی «رفتن به دانشگاه برای یافتن شوهر» هرچند مستند به آمار پژوهشی نیست، اما تلویحاً حاکی از یک نگرهی عمومی است که میتواند خالی از واقعیت نباشد.
۶. با وجود کاهش میزان ازدواج در ایران، آمارها از تمایل غالب افراد مجرد به تشکیل خانواده حکایت دارد. از اینرو منطقی است که انتخابهای افراد در راستای فراهم ساختن موقعیت مناسبی جهت یک ازدواج بهتر باشد. شاید عدم اقبال پسران به ورود به دانشگاه را نیز بتوان به این دلیل دانست که دانشگاهِ ایرانی نتوانسته سهم موثری در ارتقای اقتصادی و شغلی دانشآموختگانش داشته باشد و مردان که طبق عرفهای اجتماعی در مورد تامین اقتصادی خانواده موظف به شمار میآیند، از این مسیر ناامید شدهاند. به عکس در مورد دختران، دانشگاه همچنان کارکرد خود در این راستا را حفظ کرده است.
٧. برای تعمیق و به ثمر رساندن ادعای این تحلیل، انجام دستکم سه پژوهش لازم مینماید. نخست بررسی موانع قانونی و ساختاری ارتقای زنان در آموزش عالی همچون ممنوعیت پذیرش زنان در رشتههای خاص. دوم نسبتسنجی میان ازدواج دانشجویان و ورود به مقطع تحصیلی بالاتر و سوم - که از باقی دشوارتر است - اجرای یک پژوهش جامع کیفی پیرامون دلایل و انگیزههای دانشجویان دختر از ورود به دانشگاه و انتظار آنان از کارکرد یک دانشگاه مطلوب. پس از آن میتوان در اینباره محتاطانهتر گفتوگو کرد. البته تا آن زمان، میتوان همچنان پرسید که حقیقتاً آن ۶٠ درصد چه میشوند؟!
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
#آموزش_عالی #دانشگاه #ایران #زنان
@tadaeeat
١. بنا بر آمارها، سهم زنان ایرانی از آموزش و بهویژه آموزش عالی در دهههای اخیر رشد فزایندهای داشته است. برآوردها نشان میدهد بیش از ۶٠ درصد از دانشجویان ایرانی را زنان تشکیل میدهند. الگوهای رفتاری نوجوانان نیز نشان میدهد اقبال دختران به دانشگاه رو به افزایش است و در برابر، ورود به دانشگاه برای پسران کماهمیتتر شده است. تداوم این روند ممکن است در آینده به زنانه شدن آموزش عالی بینجامد.
٢. بنابر همان آمارها که افزایش ورود زنان به دانشگاه را نشان میدهند، سهم زنان از کرسیهای هیئت علمی دانشگاهها حدود ٢۵ درصد است. توزیع کمّی دانشجویان زن نسبت به مرد در آموزش عالی نیز منحصر به سطوح مقدماتی است و برای نمونه، غالب دانشجویان دکتری تخصصی مردان هستند و آمارها از کاهش حضور زنان در مقاطع تحصیلات تکمیلی حکایت دارند. این ناهمگونی آماری برای پژوهشگران جنسیت قطعا جالب توجه است.
٣. اما چرا؟ آن ۶٠ درصد چه میشوند؟
میتوان تحلیلهای گوناگونی از این مسئله ارائه داد. نخستین مواجهه، تاکید بر محروم بودن زنان از سطوح فراتر ساختارهای موجود است. براساس نظریهی بسیار شنیدهشدهی سقف شیشهای، کلیشههای ریشهدار جنسیتی مانع از رشد طولی زنان در ساختارهای اجتماعی میشوند. اما ابهام دیگری همچنان پابرجاست. شاید مردانه بودن ساختار قدرت سیاسی و بازار کار توجیه بیشتری داشته باشد، چون زنان معمولاً در سطوح دونتر آن نیز نقش اندکی ایفا میکنند؛ اما چرا در ساختار آموزش عالی که زنان سطوح مقدماتی آن را به دست گرفتهاند، دگربار بنا بر همان رویهی عمومی، از تداوم و بقا در ساختار باز میمانند؟
۴. دیگرانی ممکن است بر درگیری زنان با نقشهای خانوادگی و تعارض آن با طی مدارج تحصیلی تمرکز کنند. برخی تجربهنگاریها توجه میدهند که زنان بسیاری با همسران خود در مورد ادامهی تحصیل دچار چالش میشوند و در تعارض میان خانواده و آموزش عالی، عطای دانشگاه را به لقایش میبخشند. از سوی دیگر، ساختارهای دانشگاهی در ایران، با وجود تبلیغات و شعارهای بسیار پیرامون اهمیت مادری، همچنان امکانات مناسبی را برای مادران دانشجو فراهم نساخته است.
۵. گزاف نیست اگر دلیل این ناهمگونی آماری را در هدف از ورود به دانشگاه و کارکرد آموزش عالی برای زنان واکاویم. دهههاست که دانشگاه برای دختران ایرانی بیش از آنکه ابزاری برای تحصیل و آموزش باشد، فرصتی برای استقلال، دستیابی به منزلت اجتماعی و امکان ورود به مرحلهی دیگری از زندگی بوده است. تعبیر عامیانه و جنسیتزدهی «رفتن به دانشگاه برای یافتن شوهر» هرچند مستند به آمار پژوهشی نیست، اما تلویحاً حاکی از یک نگرهی عمومی است که میتواند خالی از واقعیت نباشد.
۶. با وجود کاهش میزان ازدواج در ایران، آمارها از تمایل غالب افراد مجرد به تشکیل خانواده حکایت دارد. از اینرو منطقی است که انتخابهای افراد در راستای فراهم ساختن موقعیت مناسبی جهت یک ازدواج بهتر باشد. شاید عدم اقبال پسران به ورود به دانشگاه را نیز بتوان به این دلیل دانست که دانشگاهِ ایرانی نتوانسته سهم موثری در ارتقای اقتصادی و شغلی دانشآموختگانش داشته باشد و مردان که طبق عرفهای اجتماعی در مورد تامین اقتصادی خانواده موظف به شمار میآیند، از این مسیر ناامید شدهاند. به عکس در مورد دختران، دانشگاه همچنان کارکرد خود در این راستا را حفظ کرده است.
٧. برای تعمیق و به ثمر رساندن ادعای این تحلیل، انجام دستکم سه پژوهش لازم مینماید. نخست بررسی موانع قانونی و ساختاری ارتقای زنان در آموزش عالی همچون ممنوعیت پذیرش زنان در رشتههای خاص. دوم نسبتسنجی میان ازدواج دانشجویان و ورود به مقطع تحصیلی بالاتر و سوم - که از باقی دشوارتر است - اجرای یک پژوهش جامع کیفی پیرامون دلایل و انگیزههای دانشجویان دختر از ورود به دانشگاه و انتظار آنان از کارکرد یک دانشگاه مطلوب. پس از آن میتوان در اینباره محتاطانهتر گفتوگو کرد. البته تا آن زمان، میتوان همچنان پرسید که حقیقتاً آن ۶٠ درصد چه میشوند؟!
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
#آموزش_عالی #دانشگاه #ایران #زنان
@tadaeeat
منیره گرجی درگذشت. زنِ مهمِ تاریخِ معاصر ایران. تنها زن حاضر در مجلس خبرگان قانون اساسی که حضورش از سر نمایش و رفع تکلیف نبود. خلاف برخی زنان که در این مواقع مردتر از مرداناَند، منیره گرجی مردان پیرامونش را به پرسش گرفت و به چالش کشید و تلاش داشت قانون اساسی، زنستیزانه تاسیس نشود.
هر بار لبخند او به مردی که در جلسهی مجلس خبرگان میگوید «عقل زن ناقص است» را میبینم، رنج میکشم. در خاطراتش گفته برخی مردان حتی بودنِ او را مفسدهآمیز میدانستند و برنمیتافتند!
روحش شاد. باشد که بشناسیمش.
@tadaeeat
هر بار لبخند او به مردی که در جلسهی مجلس خبرگان میگوید «عقل زن ناقص است» را میبینم، رنج میکشم. در خاطراتش گفته برخی مردان حتی بودنِ او را مفسدهآمیز میدانستند و برنمیتافتند!
روحش شاد. باشد که بشناسیمش.
@tadaeeat
تداعیات
منیره گرجی درگذشت. زنِ مهمِ تاریخِ معاصر ایران. تنها زن حاضر در مجلس خبرگان قانون اساسی که حضورش از سر نمایش و رفع تکلیف نبود. خلاف برخی زنان که در این مواقع مردتر از مرداناَند، منیره گرجی مردان پیرامونش را به پرسش گرفت و به چالش کشید و تلاش داشت قانون اساسی،…
هنوز نمیتوانم تحمل کنم؛
گزیدهای از روایت منیره گرجی از حضور در مجلس خبرگان
روز اولی کـه بـه مجلـس رفتیم، یکی از روحانیون که نمایندهی یکی از شـهرهای اطراف شـیراز بودند، بلند شدند و اعلام کردند اینجا مجلس گناه است، یک زن و هفتاد مرد! این خانم باید برود تا ما در این مجلس بمانیم!
خیلی ناراحتکننده اسـت، کسانی که قرآن را خواندهاند و مقام زن در قرآن را دیدهاند، اینچنین حرف بزنند!
هنوز هم نمیتوانم ایـن حـرف را تحمل کنم. ببینید ایـن مرد با این حرف، مردان را تحقیر کرد و مورد تحقیر قـرار داد.
مـن بـه اظهارات آن نماینده پاسـخ دادم. گفتم مـن مطمئن هسـتم هیچگونه گناهی نمیکنم. هرکسی که فکر میکند گناه میکند مجلس را ترک کند.
در ضمن مـن یک میلیون و نیم رأی دارم؛ درحالیکه این آقا ۴۰۰ هــزار رأی دارد. مــن در قبال مردمی کــه بـه من رأی دادهاند مسئول هستم.
چطور یک انسان می تواند آنقدر پسـت باشد که اگــر یک زن در مجلس خبرگان حضور داشــت بــه گناه بیفتد؟ بــرای خودتــان شــرافت و انســانیت قائــل باشید! بسـیاری از روحانیون دیگر بــا حضور مــن مخالف بودند. امـا مثلاً آیتالله صدوقـی نماینـدهی مـردم یـزد رفتـار بسـیار خوبـی با من داشتند.»
@tadaeeat
گزیدهای از روایت منیره گرجی از حضور در مجلس خبرگان
روز اولی کـه بـه مجلـس رفتیم، یکی از روحانیون که نمایندهی یکی از شـهرهای اطراف شـیراز بودند، بلند شدند و اعلام کردند اینجا مجلس گناه است، یک زن و هفتاد مرد! این خانم باید برود تا ما در این مجلس بمانیم!
خیلی ناراحتکننده اسـت، کسانی که قرآن را خواندهاند و مقام زن در قرآن را دیدهاند، اینچنین حرف بزنند!
هنوز هم نمیتوانم ایـن حـرف را تحمل کنم. ببینید ایـن مرد با این حرف، مردان را تحقیر کرد و مورد تحقیر قـرار داد.
مـن بـه اظهارات آن نماینده پاسـخ دادم. گفتم مـن مطمئن هسـتم هیچگونه گناهی نمیکنم. هرکسی که فکر میکند گناه میکند مجلس را ترک کند.
در ضمن مـن یک میلیون و نیم رأی دارم؛ درحالیکه این آقا ۴۰۰ هــزار رأی دارد. مــن در قبال مردمی کــه بـه من رأی دادهاند مسئول هستم.
چطور یک انسان می تواند آنقدر پسـت باشد که اگــر یک زن در مجلس خبرگان حضور داشــت بــه گناه بیفتد؟ بــرای خودتــان شــرافت و انســانیت قائــل باشید! بسـیاری از روحانیون دیگر بــا حضور مــن مخالف بودند. امـا مثلاً آیتالله صدوقـی نماینـدهی مـردم یـزد رفتـار بسـیار خوبـی با من داشتند.»
@tadaeeat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میکرومستند "حق زن"
🔹به مناسبت درگذشت سرکار خانم منیره گرجی، تنها نماینده زن مجلس خبرگان قانون اساسی و به پاسداشت تلاشها و مواضع ایشان در مسیر احقاق حق ریاست جمهوریِ زنان میکرومستند "حق زن" کاری از رسانه آزاد، که روایتی از مجادلات جلسات تصویب قانون اساسی پیرامون برابری زن و مرد است، تقدیم میشود.
پ.ن: و مدیون منیره گرجیها و آیتالله بهشتیها هستیم اگر امروز راه گفتوگو پیرامون برخی «مسائل» مسدود نیست!
@anjomanfarabi_ut
@tadaeeat
🔹به مناسبت درگذشت سرکار خانم منیره گرجی، تنها نماینده زن مجلس خبرگان قانون اساسی و به پاسداشت تلاشها و مواضع ایشان در مسیر احقاق حق ریاست جمهوریِ زنان میکرومستند "حق زن" کاری از رسانه آزاد، که روایتی از مجادلات جلسات تصویب قانون اساسی پیرامون برابری زن و مرد است، تقدیم میشود.
پ.ن: و مدیون منیره گرجیها و آیتالله بهشتیها هستیم اگر امروز راه گفتوگو پیرامون برخی «مسائل» مسدود نیست!
@anjomanfarabi_ut
@tadaeeat
شکافسازی جنسیتی - اتفاقاً - مهم است!
🔹بحث دربارهی چیستی و امکان تحقق الگوی سوم زن با تعریف زن نهشرقی و نهغربی، بسیار است؛ اما روشن است که این گفتمان، باید از نقد فمینیسم و مردسالاری توأمان آغاز شود. پیشتر در برنامهی اردیبهشت دربارهی الگوی سوم زن و نسبت آن با واقعگرایی سخن گفتهبودیم و باید در فرصت دیگری این بحث را پی گرفت. رضوان ولیزاده در سرمقالهای با عنوان «در جستجوی الگوی زن تراز» ورودی به گفتمان الگوی سوم زن داشته و به درستی، آن را از نقد فمینیسم آغاز کردهاست.
🔸در بخشی از این مقاله، به دیدگاه فیلسوف آمریکایی - روسیِ راستگرا و مخالف فمينيسم، آین رید پرداخته شده است. وی بیان میکند کارویژههای زنان و مردان متفاوت است، چون جنس طبیعی آنان متفاوت است و البته این به معنی برتری هیچکدام بر دیگری نیست. تلاش برای احقاق حقوق طبیعی انسانها که به دلیل ذات انسانیشان حائز اهمیت است، بسیار مهمتر از شکافسازی جنسیتی مبتنی بر تفاوتهای طبیعی دو جنس و پیگیری حقوق مبتنی بر این تفاوتها است.
🔹این دیدگاه که در نظریات کارکردگرایانهی پیشگامانی چون پارسونز ریشه دارد، در ظاهر از حقوق انسانی زنان دفاع میکند. در این که پیگیری حقوق انسانی، جنسیت نمیشناسد شکی نیست. اما به دلایلی چند چنین رویکردی، میتواند به نادیده گرفتن همان حقوق انسانی زنان بینجامد. اگر میپذیریم که زنان به دلیل زنبودن، طی سالها مردسالاری ریشهدار فرودست انگاشته شدهاند، حذف عامل جنسیت در احقاق حقوق، قطعاً منجر به نادیدهگرفتن بخشی از حقوق انسانی آنان خواهد خواهد شد.
🔸 در این مورد اتفاقاً شکافسازی جنسیتی مهم است. عدالت و نه برابری چنین اقتضا میکند که به تبعیضها حساس باشیم. تبعیض جنسیتی نیز مانند تبعیض نژادی، دینی و طبقاتی باید مورد توجه قرار بگیرد تا بتوان آن را رفع کرد. از این رو شخصاً با هر رویکردی که به جای تاکید بر عامل جنسیت، آن را منافی انسانی نگریستن به زنان میداند مخالفم؛ به ویژه وقتی بحث بر سر احقاق حقوق زنان باشد. زیرا کاملاً این آمادگی وجود دارد که با غلبهی چنین رویکردی، سخن گفتن از زنان و زنانگی و به بحث گذاردن تأثیرات عامل جنسیت و زن بودن در موارد گوناگون به محاق رود.
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
🔹بحث دربارهی چیستی و امکان تحقق الگوی سوم زن با تعریف زن نهشرقی و نهغربی، بسیار است؛ اما روشن است که این گفتمان، باید از نقد فمینیسم و مردسالاری توأمان آغاز شود. پیشتر در برنامهی اردیبهشت دربارهی الگوی سوم زن و نسبت آن با واقعگرایی سخن گفتهبودیم و باید در فرصت دیگری این بحث را پی گرفت. رضوان ولیزاده در سرمقالهای با عنوان «در جستجوی الگوی زن تراز» ورودی به گفتمان الگوی سوم زن داشته و به درستی، آن را از نقد فمینیسم آغاز کردهاست.
🔸در بخشی از این مقاله، به دیدگاه فیلسوف آمریکایی - روسیِ راستگرا و مخالف فمينيسم، آین رید پرداخته شده است. وی بیان میکند کارویژههای زنان و مردان متفاوت است، چون جنس طبیعی آنان متفاوت است و البته این به معنی برتری هیچکدام بر دیگری نیست. تلاش برای احقاق حقوق طبیعی انسانها که به دلیل ذات انسانیشان حائز اهمیت است، بسیار مهمتر از شکافسازی جنسیتی مبتنی بر تفاوتهای طبیعی دو جنس و پیگیری حقوق مبتنی بر این تفاوتها است.
🔹این دیدگاه که در نظریات کارکردگرایانهی پیشگامانی چون پارسونز ریشه دارد، در ظاهر از حقوق انسانی زنان دفاع میکند. در این که پیگیری حقوق انسانی، جنسیت نمیشناسد شکی نیست. اما به دلایلی چند چنین رویکردی، میتواند به نادیده گرفتن همان حقوق انسانی زنان بینجامد. اگر میپذیریم که زنان به دلیل زنبودن، طی سالها مردسالاری ریشهدار فرودست انگاشته شدهاند، حذف عامل جنسیت در احقاق حقوق، قطعاً منجر به نادیدهگرفتن بخشی از حقوق انسانی آنان خواهد خواهد شد.
🔸 در این مورد اتفاقاً شکافسازی جنسیتی مهم است. عدالت و نه برابری چنین اقتضا میکند که به تبعیضها حساس باشیم. تبعیض جنسیتی نیز مانند تبعیض نژادی، دینی و طبقاتی باید مورد توجه قرار بگیرد تا بتوان آن را رفع کرد. از این رو شخصاً با هر رویکردی که به جای تاکید بر عامل جنسیت، آن را منافی انسانی نگریستن به زنان میداند مخالفم؛ به ویژه وقتی بحث بر سر احقاق حقوق زنان باشد. زیرا کاملاً این آمادگی وجود دارد که با غلبهی چنین رویکردی، سخن گفتن از زنان و زنانگی و به بحث گذاردن تأثیرات عامل جنسیت و زن بودن در موارد گوناگون به محاق رود.
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
فرشته را دیدم عشق من!
نقش خدیجه در روایات مبعث پیامبر
١. خلاف اهمیتی که مبعث برای مسلمانان دارد، گزارشهای منابع اسلامی از وحیهای نخستین و آغاز رسالت پیامبر، تفاوتهایی دارند و بعضاً همسو نیز نیستند. مشهورترین گزارش که به روایت «اقرأ/بخوان» نامبُردار گشته است، از نخستین گزارشهای بعثت است. گریگور شولر در کتاب خود پیرامون ماهیت و وثاقت زندگینامهی پیامبر به نقد و بررسی این روایت نیز پرداخته و روند نقل آن را واکاویده است.
٢. روایت از غار حرا آغاز میشود؛ جایی که پیامبر جهت عبادت در آن خلوت گزیده بود. ناگهان حضوری قدرتمند و الوهی را احساس میکند که از او میخواهد «بخواند» و پیامبر پاسخ میدهد که خواندن نمیداند. فرشته درخواستش را تکرار میکند. پس از مکالمهای کوتاه، پیامبر فرشته را میبیند که بر اساس گزارش، «گویی سراسر افق را پوشانده بود.»
٣. بلافاصله پس از این تجربهی قدرتمند، پیامبر به خانه و نزد همسرش خدیجه بازمیگردد. مواجههی خدیجه با تجربهی الوهی پیامبر، کاملاً حمایتگرانه است. بنا بر گزارش، خدیجه محاسن اخلاقی پیامبر و امانتداری و محبت او به دیگران را یادآوری میکند و اطمینان میدهد که به تجربهی خالصانهی او ایمان دارد و پیامبر نیز نباید در این مورد نگرانیای به خود راه دهد.
۴. خدیجه ماجرا را با پسرعمویش، وَرَقه در میان میگذارد. ورقه پیرمردی در پی حقیقت و احتمالاً مسیحی، شگفتزده از آنچه شنیده، از خدیجه میخواهد تا با همسرش همراهی کند زیرا «ناموس اکبر که بر موسی نازل شده، بر محمد نیز نزول یافته و او پیامبر این قوم خواهد بود.» خدیجه در گام بعد، دیداری میان پیامبر و ورقه ترتیب میبیند و در این دیدار، ورقه بنا بر کتب مقدس پیشین، از مرارتها و دشواریهای مسیر رسالت با پیامبر سخن میگوید.
۵. گزارشی دیگر، از تلاش خدیجه برای یقین حقیقی به وحی میگوید. زمانی که جبرائیل بر پیامبر نازل میشود، خدیجه حجاب از سر بر میدارد و از پیامبر میپرسد هنوز فرشته را میبیند؟ پاسخ منفی پیامبر، مؤیدی بر منشأ الوهی تجربهی وحیانی او بهشمار میرود. ارتباط برهنهبودن سر و الوهی بودن این تجربه، میتواند با حکمِ انجیلیِ لزوم پوشاندن سر زنان هنگام دعا مرتبط باشد. «هر زنی که برهنهسر نزد خدا دعا کند، سر خود را رسوا ساختهاست... آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند؟»
۶. فارغ از نقدهایی که ممکن است به جزئیات این روایات وارد آید، برای قرنها مسلمانان از تمامی مذاهب و فرق، بر مبنای این گزارشها بعثت پیامبر را بزرگ داشتهاند؛ اما نقش مهمی که خدیجه در این میان ایفا کردهاست، عموماً بهاندازهی اهمیت آن در خود روایت، برجسته نشده است. در این گزارشها، عزم راسخ خدیجه در پذیرش بیچون و چرای پیامبر و تلاش برای اطمینان و آرامش خاطر او، تصویری از زنی حامی، زیرک و عاشق را به نمایش میگذارد؛ همانگونه که پیامبر بعدها از او یاد کرده بود.
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
نقش خدیجه در روایات مبعث پیامبر
١. خلاف اهمیتی که مبعث برای مسلمانان دارد، گزارشهای منابع اسلامی از وحیهای نخستین و آغاز رسالت پیامبر، تفاوتهایی دارند و بعضاً همسو نیز نیستند. مشهورترین گزارش که به روایت «اقرأ/بخوان» نامبُردار گشته است، از نخستین گزارشهای بعثت است. گریگور شولر در کتاب خود پیرامون ماهیت و وثاقت زندگینامهی پیامبر به نقد و بررسی این روایت نیز پرداخته و روند نقل آن را واکاویده است.
٢. روایت از غار حرا آغاز میشود؛ جایی که پیامبر جهت عبادت در آن خلوت گزیده بود. ناگهان حضوری قدرتمند و الوهی را احساس میکند که از او میخواهد «بخواند» و پیامبر پاسخ میدهد که خواندن نمیداند. فرشته درخواستش را تکرار میکند. پس از مکالمهای کوتاه، پیامبر فرشته را میبیند که بر اساس گزارش، «گویی سراسر افق را پوشانده بود.»
٣. بلافاصله پس از این تجربهی قدرتمند، پیامبر به خانه و نزد همسرش خدیجه بازمیگردد. مواجههی خدیجه با تجربهی الوهی پیامبر، کاملاً حمایتگرانه است. بنا بر گزارش، خدیجه محاسن اخلاقی پیامبر و امانتداری و محبت او به دیگران را یادآوری میکند و اطمینان میدهد که به تجربهی خالصانهی او ایمان دارد و پیامبر نیز نباید در این مورد نگرانیای به خود راه دهد.
۴. خدیجه ماجرا را با پسرعمویش، وَرَقه در میان میگذارد. ورقه پیرمردی در پی حقیقت و احتمالاً مسیحی، شگفتزده از آنچه شنیده، از خدیجه میخواهد تا با همسرش همراهی کند زیرا «ناموس اکبر که بر موسی نازل شده، بر محمد نیز نزول یافته و او پیامبر این قوم خواهد بود.» خدیجه در گام بعد، دیداری میان پیامبر و ورقه ترتیب میبیند و در این دیدار، ورقه بنا بر کتب مقدس پیشین، از مرارتها و دشواریهای مسیر رسالت با پیامبر سخن میگوید.
۵. گزارشی دیگر، از تلاش خدیجه برای یقین حقیقی به وحی میگوید. زمانی که جبرائیل بر پیامبر نازل میشود، خدیجه حجاب از سر بر میدارد و از پیامبر میپرسد هنوز فرشته را میبیند؟ پاسخ منفی پیامبر، مؤیدی بر منشأ الوهی تجربهی وحیانی او بهشمار میرود. ارتباط برهنهبودن سر و الوهی بودن این تجربه، میتواند با حکمِ انجیلیِ لزوم پوشاندن سر زنان هنگام دعا مرتبط باشد. «هر زنی که برهنهسر نزد خدا دعا کند، سر خود را رسوا ساختهاست... آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند؟»
۶. فارغ از نقدهایی که ممکن است به جزئیات این روایات وارد آید، برای قرنها مسلمانان از تمامی مذاهب و فرق، بر مبنای این گزارشها بعثت پیامبر را بزرگ داشتهاند؛ اما نقش مهمی که خدیجه در این میان ایفا کردهاست، عموماً بهاندازهی اهمیت آن در خود روایت، برجسته نشده است. در این گزارشها، عزم راسخ خدیجه در پذیرش بیچون و چرای پیامبر و تلاش برای اطمینان و آرامش خاطر او، تصویری از زنی حامی، زیرک و عاشق را به نمایش میگذارد؛ همانگونه که پیامبر بعدها از او یاد کرده بود.
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
تقصیر ماست که خدا زنستیز نیست؟!
١. این روزها فیلم «موسی کلیم الله؛ به وقت طلوع» در جشنوارهی فجر به نمایش درآمده و توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرده است. من هنوز فیلم را ندیدهام و دربارهی آن نمینویسم. این یادداشت به بهانهی یکی از پرتکرارترین نقدهایی است که دربارهی موسی، چه در فضای نقد تخصصی و چه در فضای عمومی شنیدم؛ چرا موسی فیلمی زنانه است و چرا این فیلم نشان داده که به یک زن وحی شده است؟!
٢. همان روزهای نخست جشنواره این مسئله را در یکی از نقدها خواندم. منتقد محترم باور داشت این فیلم تحت تاثیر زن، زندگی، آزادی - به زعم وی - روایتی زنانه از داستان موسی ارائه داده و به همین دلیل، وحی بر یک زن را نشان داده است. بعدتر منتقدی در برنامهای تلویزیونی نیز این امر را در سینمای ایران بیسابقه خواند. منتقد دیگری نیز شمشیر را از رو بست و فیلم را به بیخاصیتسازی مردان متهم کرد و پرسید چرا نقش یوکابد، مادر موسی از نقش عمران، پدر او برجستهتر است؟
٣. این انتقاد به نشست خبری فیلم هم راه پیدا کرد. یکی از منتقدان از ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان فیلم، پرسید: «نگران نبودید از این که در این فیلم نشان دادید خدا به یک زن وحی میکند؟» کارگردان پاسخی کوتاه و روشن به این پرسش عجیب داد:
«من از خودم چیزی را در نیاوردم و این فیلم بر مبنای آیات قرآن ساخته شده است.»
۴. حاتمی کیا راست میگوید. این آیهی صریح قرآن است که خدا به مادر موسی وحی کرده. نه الهام و نه هیچ چیز دیگر. وحی! همانگونه که به موسی و نوح و ابراهیم و عیسی وحی شده! پدر موسی نه تنها در روایت قرآنی نقشی ندارد، بلکه اصلا هیچ اشارهای به او نشده. روایت میلاد موسی در قرآن کاملاً زنانه است و چهار شخصیت اصلی دارد؛ یوکابد، مادر موسی. میریام، خواهر موسی. فرعون و آسیه، همسر او. سه شخصیت مثبت و یک شخصیت منفی؛ سه زن و یک مرد!
۵. منتقدان احتمالاً فراموش کردهاند که شهریار بحرانی پیشتر در مریم مقدس، بخش مهمی از روایت خود را بر مسئلهی وحی به مریم و خشم کاهنان مردسالار زنستیز از این مسئله متمرکز ساخته بود. سینمای ایران پیشتر هم ارتباط وحیانی زنان با خدا را نمایش داده است. جالب توجه است که مهمترین شخصیتهای زن قرآن، با خدا یا فرشتگان او سخن گفتهاند. حوا، سارا، یوکابد و مریم...
۶. امیدوارم فیلم «موسی؛ به وقت طلوع» که به میلاد موسی پرداخته است، به روایت قرآنی پایبند باشد و همانگونه که منتقدان گفتهاند، روایتی زنانه ارائه داده باشد. اگر جز این باشد، میتوان نقدی جدی به فیلم وارد ساخت و از عدم صداقت آن گله کرد. گلهی دیگر از رسوخ این حجم از زنستیزی و مردسالاری در اندیشهی ماست. کوچکترین انتظار از کسانی که ادعای دینداری دارند این است که با روایت اصیل دینشان در قرآن آشنا باشند و ببینند شخصیتهای زن، کجای روایتهای قرآن ایستادهاند.
٧. و فقط یک پرسش از مردان دغدغهمندی که نگران وحی به یک زن شدهاند... تقصیر ماست که خدا زنستیز نیست؟!
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
١. این روزها فیلم «موسی کلیم الله؛ به وقت طلوع» در جشنوارهی فجر به نمایش درآمده و توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرده است. من هنوز فیلم را ندیدهام و دربارهی آن نمینویسم. این یادداشت به بهانهی یکی از پرتکرارترین نقدهایی است که دربارهی موسی، چه در فضای نقد تخصصی و چه در فضای عمومی شنیدم؛ چرا موسی فیلمی زنانه است و چرا این فیلم نشان داده که به یک زن وحی شده است؟!
٢. همان روزهای نخست جشنواره این مسئله را در یکی از نقدها خواندم. منتقد محترم باور داشت این فیلم تحت تاثیر زن، زندگی، آزادی - به زعم وی - روایتی زنانه از داستان موسی ارائه داده و به همین دلیل، وحی بر یک زن را نشان داده است. بعدتر منتقدی در برنامهای تلویزیونی نیز این امر را در سینمای ایران بیسابقه خواند. منتقد دیگری نیز شمشیر را از رو بست و فیلم را به بیخاصیتسازی مردان متهم کرد و پرسید چرا نقش یوکابد، مادر موسی از نقش عمران، پدر او برجستهتر است؟
٣. این انتقاد به نشست خبری فیلم هم راه پیدا کرد. یکی از منتقدان از ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان فیلم، پرسید: «نگران نبودید از این که در این فیلم نشان دادید خدا به یک زن وحی میکند؟» کارگردان پاسخی کوتاه و روشن به این پرسش عجیب داد:
«من از خودم چیزی را در نیاوردم و این فیلم بر مبنای آیات قرآن ساخته شده است.»
۴. حاتمی کیا راست میگوید. این آیهی صریح قرآن است که خدا به مادر موسی وحی کرده. نه الهام و نه هیچ چیز دیگر. وحی! همانگونه که به موسی و نوح و ابراهیم و عیسی وحی شده! پدر موسی نه تنها در روایت قرآنی نقشی ندارد، بلکه اصلا هیچ اشارهای به او نشده. روایت میلاد موسی در قرآن کاملاً زنانه است و چهار شخصیت اصلی دارد؛ یوکابد، مادر موسی. میریام، خواهر موسی. فرعون و آسیه، همسر او. سه شخصیت مثبت و یک شخصیت منفی؛ سه زن و یک مرد!
۵. منتقدان احتمالاً فراموش کردهاند که شهریار بحرانی پیشتر در مریم مقدس، بخش مهمی از روایت خود را بر مسئلهی وحی به مریم و خشم کاهنان مردسالار زنستیز از این مسئله متمرکز ساخته بود. سینمای ایران پیشتر هم ارتباط وحیانی زنان با خدا را نمایش داده است. جالب توجه است که مهمترین شخصیتهای زن قرآن، با خدا یا فرشتگان او سخن گفتهاند. حوا، سارا، یوکابد و مریم...
۶. امیدوارم فیلم «موسی؛ به وقت طلوع» که به میلاد موسی پرداخته است، به روایت قرآنی پایبند باشد و همانگونه که منتقدان گفتهاند، روایتی زنانه ارائه داده باشد. اگر جز این باشد، میتوان نقدی جدی به فیلم وارد ساخت و از عدم صداقت آن گله کرد. گلهی دیگر از رسوخ این حجم از زنستیزی و مردسالاری در اندیشهی ماست. کوچکترین انتظار از کسانی که ادعای دینداری دارند این است که با روایت اصیل دینشان در قرآن آشنا باشند و ببینند شخصیتهای زن، کجای روایتهای قرآن ایستادهاند.
٧. و فقط یک پرسش از مردان دغدغهمندی که نگران وحی به یک زن شدهاند... تقصیر ماست که خدا زنستیز نیست؟!
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
@tadaeeat
Forwarded from تداعیات
ناگهان آید.pdf
236.3 KB
#داستان
«ناگهان آید» روایتیست از سرگذشت شاهدختی که منجی را به جهان میآورد.
آن را نیمهی شعبان ١٣٩۴ نوشتم و پنج سال در دفتری ساده گوشهی اتاق خاک میخورد. تا این که سال ١٣٩٩ به سرم زد ارسالش کنم برای جشنوارهی رویش.
این کار را کردم و «ناگهان آید» رتبهی برگزیدهی بخش داستان کوتاه شد.
حالا این داستان کوتاه یکی از اتفاقهای مهم زندگی من است که آن را مدیون صاحب همین اثر هستم.
حتما که دوست دارم آن را بخوانید؛ مایهی خوشحالی خواهد بود 🌟🕊
@tadaeeat
«ناگهان آید» روایتیست از سرگذشت شاهدختی که منجی را به جهان میآورد.
آن را نیمهی شعبان ١٣٩۴ نوشتم و پنج سال در دفتری ساده گوشهی اتاق خاک میخورد. تا این که سال ١٣٩٩ به سرم زد ارسالش کنم برای جشنوارهی رویش.
این کار را کردم و «ناگهان آید» رتبهی برگزیدهی بخش داستان کوتاه شد.
حالا این داستان کوتاه یکی از اتفاقهای مهم زندگی من است که آن را مدیون صاحب همین اثر هستم.
حتما که دوست دارم آن را بخوانید؛ مایهی خوشحالی خواهد بود 🌟🕊
@tadaeeat
An Ignored Arabic Account of a Byzantine Royal Woman.pdf
1.4 MB
در گزارشهای شیعی، امام زمان از پیوند میان امام حسن عسکری و شاهدختی رومی با نام ملیکا که بعدها نرگس نام میگیرد، متولد شده است.
در مقالهای با عنوان
«An Ignored Arabic Account of a Byzantine Royal Woman»
پژوهشگران تلاش کردهاند تا از روایت این شاهدخت رومی غبار بزدایند.
مهدی عسگری این مقاله را با عنوان
«یک گزارش عربی مغفول از بانوی سلطنتی بیزانسی»
ترجمه کرده است که میتوانید فایل ترجمه را از اینجا دریافت کنید.
https://www.tgoop.com/Fragenachdemsein0
@tadaeeat
در مقالهای با عنوان
«An Ignored Arabic Account of a Byzantine Royal Woman»
پژوهشگران تلاش کردهاند تا از روایت این شاهدخت رومی غبار بزدایند.
مهدی عسگری این مقاله را با عنوان
«یک گزارش عربی مغفول از بانوی سلطنتی بیزانسی»
ترجمه کرده است که میتوانید فایل ترجمه را از اینجا دریافت کنید.
https://www.tgoop.com/Fragenachdemsein0
@tadaeeat
Forwarded from دختران حوا
نقش زنان در سینمای ایران را چگونه میبینید؟
▪️ با این که موضوع مربوط به زنان است اما همه می توانند در هر سنی به آن پاسخ گویند.
🏫مصوب: وزارت ارشاد اسلامی
🎓محقق: آزاده مدنی دکترای پژوهش هنر
🙏خواهشمند است اگر به این موضوع فکر کردهاید، نظرتان را با من در میان بگذارید.
🤫کلیه اطلاعات این پرسشنامه محرمانه و بدون نام است.
🏘لطفا پرسشنامه را تکمیل و در گروه های خانوادگی و دوستان هم نشر دهید.
🔗لینک پرسشنامه:
https://B2n.ir/k33699
🙏با تشکر فراوان از محبت شما
@EveDaughters
▪️ با این که موضوع مربوط به زنان است اما همه می توانند در هر سنی به آن پاسخ گویند.
🏫مصوب: وزارت ارشاد اسلامی
🎓محقق: آزاده مدنی دکترای پژوهش هنر
🙏خواهشمند است اگر به این موضوع فکر کردهاید، نظرتان را با من در میان بگذارید.
🤫کلیه اطلاعات این پرسشنامه محرمانه و بدون نام است.
🏘لطفا پرسشنامه را تکمیل و در گروه های خانوادگی و دوستان هم نشر دهید.
🔗لینک پرسشنامه:
https://B2n.ir/k33699
🙏با تشکر فراوان از محبت شما
@EveDaughters
Google Docs
پرسشنامهی بررسی بازنمایی نقشهای زنانه در سینمای اجتماعی ایران
این پرسشنامه به بررسی نحوهی بازنمایی زنان در سینمای اجتماعی ایران و تأثیر آن بر نگرشهای اجتماعی و فرهنگی میپردازد.
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
مدرسه مطالعات اتوپیای باشگاه اندیشه برگزار میکند:
شهر بانوان؛
مروری بر اتوپیانیسم زنانهنگر
با ارائهی
روحالله طالبی توتی
عضو شورای علمی مدرسهی مطالعات اتوپیا؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
میزبان:
رضوان ولیزاده
دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۹
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش زنده از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
به اطلاع گرامیان میرسانیم که ضیافت مختصر افطار پیش از نشست و از ساعت ۱۸:۳۰ برقرار است، سپس از ساعت ۱۹ نشست آغاز خواهد شد.
#مطالعات_اتوپیا #اتوپیانیسم_زنانهنگر #۸مارس #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
مدرسه مطالعات اتوپیای باشگاه اندیشه برگزار میکند:
شهر بانوان؛
مروری بر اتوپیانیسم زنانهنگر
با ارائهی
روحالله طالبی توتی
عضو شورای علمی مدرسهی مطالعات اتوپیا؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
میزبان:
رضوان ولیزاده
دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۹
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش زنده از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
به اطلاع گرامیان میرسانیم که ضیافت مختصر افطار پیش از نشست و از ساعت ۱۸:۳۰ برقرار است، سپس از ساعت ۱۹ نشست آغاز خواهد شد.
#مطالعات_اتوپیا #اتوپیانیسم_زنانهنگر #۸مارس #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
📝دربارهی نشست شهر بانوان
ژرفای رابطهی پیچیده و پرابهام زنان با جهانِ آرمانشهرها نیازمند تاملی افزون است.
پرداختن به این موضوع، نه تنها فرصتی است برای واکاوی نقش زنان در خلق و تصویرسازی اتوپیاها، بلکه زمینهای است برای تأمل در اندیشهها و رویاهای زنانی که خود، آفرینندهی جهانهای آرمانی بودهاند. از دل تاریخِ پرفرازونشیبِ اتوپیانیسم، صدای زنانِ خالق و کنشگر به گوش میرسد؛ زنانی که با قلم و اندیشههای خود، مرزهای واقعیت را درنوردیدهاند و جهانی عاری از ستم و سرشار از برابری را تصویر کردهاند.
نشست «شهر بانوان» مروری است بر تاریخِ پرفرازونشیبِ اتوپیانیسم زنانهنگر، و تلاشی است برای فهمِ این که چگونه زنان، با خلق جهانهای اتوپیایی، نه تنها به تامل در وضع موجود پرداختهاند، بلکه راههایی نو برای اندیشیدن به آینده گشودهاند.
در این مسیر، به این پرسشها نیز میپردازیم: آیا اتوپیاهای زنانهنگر، ماهیتی متفاوت از اتوپیاهای مردانه دارند؟ چگونه زنان، با استفاده از ابزار ادبیات و فلسفه، به بازتعریف مفاهیمی چون قدرت، برابری و عدالت پرداختهاند؟ و در نهایت، آیا اتوپیانیسم زنانهنگر میتواند الهامبخش ما باشد؟
این نشست، فرصتی است برای گفتوگو، تأمل و کشفِ دوبارهی صدای زنان در تاریخِ اندیشهی اتوپیایی. با هم قدم در این راه خواهیم گذاشت و به تماشای جهانی خواهیم نشست که زنان، نه تنها ساکنان آن، بلکه معمارانش بودهاند. جهانی که در آن، رویاهای برابریطلبانه و عدالتمحور، به واقعیتی نو تبدیل میشود.
#مطالعات_اتوپیا #اتوپیانیسم_زنانهنگر #۸مارس #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
📝دربارهی نشست شهر بانوان
ژرفای رابطهی پیچیده و پرابهام زنان با جهانِ آرمانشهرها نیازمند تاملی افزون است.
پرداختن به این موضوع، نه تنها فرصتی است برای واکاوی نقش زنان در خلق و تصویرسازی اتوپیاها، بلکه زمینهای است برای تأمل در اندیشهها و رویاهای زنانی که خود، آفرینندهی جهانهای آرمانی بودهاند. از دل تاریخِ پرفرازونشیبِ اتوپیانیسم، صدای زنانِ خالق و کنشگر به گوش میرسد؛ زنانی که با قلم و اندیشههای خود، مرزهای واقعیت را درنوردیدهاند و جهانی عاری از ستم و سرشار از برابری را تصویر کردهاند.
نشست «شهر بانوان» مروری است بر تاریخِ پرفرازونشیبِ اتوپیانیسم زنانهنگر، و تلاشی است برای فهمِ این که چگونه زنان، با خلق جهانهای اتوپیایی، نه تنها به تامل در وضع موجود پرداختهاند، بلکه راههایی نو برای اندیشیدن به آینده گشودهاند.
در این مسیر، به این پرسشها نیز میپردازیم: آیا اتوپیاهای زنانهنگر، ماهیتی متفاوت از اتوپیاهای مردانه دارند؟ چگونه زنان، با استفاده از ابزار ادبیات و فلسفه، به بازتعریف مفاهیمی چون قدرت، برابری و عدالت پرداختهاند؟ و در نهایت، آیا اتوپیانیسم زنانهنگر میتواند الهامبخش ما باشد؟
این نشست، فرصتی است برای گفتوگو، تأمل و کشفِ دوبارهی صدای زنان در تاریخِ اندیشهی اتوپیایی. با هم قدم در این راه خواهیم گذاشت و به تماشای جهانی خواهیم نشست که زنان، نه تنها ساکنان آن، بلکه معمارانش بودهاند. جهانی که در آن، رویاهای برابریطلبانه و عدالتمحور، به واقعیتی نو تبدیل میشود.
#مطالعات_اتوپیا #اتوپیانیسم_زنانهنگر #۸مارس #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
آن پیامبربانو
یادداشتی بر فیلم «موسی کلیمالله»
سکانس وحی بر یوکابد در فیلم، باشکوه و تاثیرگذار از آب درآمده. زنی سپیدپوش و روحانی، در چشمهای زلال و جوشان، در برابر خدا ایستاده است؛ سرگشته، حیران، ملول، امیدوار و در انتظار یک پاسخ. اینجاست که وحی نازل میشود؛ با تکرار خطاب «ای مادر موسی...»
در این یادداشت «موسی کلیم الله؛ بهوقت طلوع» را از منظری زنانه دیدم و به مسئلهی پیامبری زنان در سنت اسلامی پرداختم. یادداشت کامل را از پیوند زیر بخوانید 👇🏻
https://vrgl.ir/0nuYq
@tadaeeat
یادداشتی بر فیلم «موسی کلیمالله»
سکانس وحی بر یوکابد در فیلم، باشکوه و تاثیرگذار از آب درآمده. زنی سپیدپوش و روحانی، در چشمهای زلال و جوشان، در برابر خدا ایستاده است؛ سرگشته، حیران، ملول، امیدوار و در انتظار یک پاسخ. اینجاست که وحی نازل میشود؛ با تکرار خطاب «ای مادر موسی...»
در این یادداشت «موسی کلیم الله؛ بهوقت طلوع» را از منظری زنانه دیدم و به مسئلهی پیامبری زنان در سنت اسلامی پرداختم. یادداشت کامل را از پیوند زیر بخوانید 👇🏻
https://vrgl.ir/0nuYq
@tadaeeat
ویرگول
آن پیامبربانو؛ یادداشتی بر فیلم «موسی کلیمالله» - ویرگول
این روزها فیلم «موسی کلیم الله؛ به وقت طلوع» در سینماهای ایران به نمایش درآمده و توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرده است. ا…