tgoop.com/thing/2080
Last Update:
تعارض منافع پزشکان ایرانی (ص۱)
محمد زینالی اُناری
بحث درباره کارآمدی و ناکارآمدی سیسم بهداشت در جامعه ایرانی، یک نقطه ثقل دارد و آن کارکرد یا ساختار دولتی بهداشت در ایران است. اگر از منظر جامعه شناسی به سیستم بهداشت نگاه کنیم، این سیستم دارای یک عاملیت انسانی در جامعه، شمول گستردهای دارد. از این نظر، هر سیستمی دارای ساختارهایی است که اجزای آن را تشکیل میدهند و عاملان انسانی بر اساس قواعد این ساختارها عمل میکنند و عکس العمل نشان میدهند.
مدل حکمرانی یونسکو کارکرد ساختاری حکمروایی را شامل سه جزء دولت، بازار و جامعه مدنی میداند؛ یعنی قلمرو حکمرانی شامل قواعد مرسوم این سه ساختار و کنش عاملان انسانی آنهاست. دولت به عنوان ناظر بر انجام قواعد مرسوم عمل میکند؛ بازار گروه ذینفعانی است که ذیل بخشهای تولیدی، خدماتی و مصرفی کار میکنند. جامعه مدنی نهاد نمایندگی افکار مردم مانند مجلس، مطبوعات و ... است که از تدوین و تغییر متون قانونی و نقادی آنها تا تعاملات شفاهی کوچه و محله را شامل میشود.
بر این اساس حکمرانی در سیستم بهداشت بخش جزئیتری از ساختار حکمرانی است، بخش دولتی یعنی وزارتخانه؛ بازار یعنی بیمارستان، دانش طب و پیشگیری به عنوان قواعد بهداشت، و کلیه قلمروهای تولیدی، آموزشی، خدماتی و ... که عاملان سیستم بهداشت، اغلب پزشکان و پیراپزشکان، در ذیل آن فعالیت میکنند؛ جامعه مدنی نیز از تولید منزلت پزشکی در جامعه شروع میشود و گسترۀ آن مطبوعات، روزنامه سپید، حضور موثر پزشکان و غیرپزشکان در مجلس برای تدوین و تغییر قوانین و ایجاد ساختارهای جدیدی چون بیمه و تحقیقات برای نظام بهداشتی را دربر میگیرد!
***
اساساً در جامعه ایرانی دولت، بازار و جامعه مدنی، هر سه در هم هضم شدهاند، و عملاً خط مرز دولت و بازار در وزارتخانه بزرگ آموزش پزشکی روشن و مشخص نیست. بخش درمانی در خود دولت هضم است، بخش آموزشی هم عنوان وزارتخانه را تحت تسلط دارد و در دل بخش درمانی قرار گرفته است. خبری از دولتی واضع و متمایز نیست؛ وزارتخانه عنوان دانشگاهی را یدک میکشد و نظام صنفی بخش زیادی از رایزنی امتیازات را در خود دارد و بسیاری از پزشکان دولتی در آن عضوند.
بخشی از پزشکان، هم در بخش خدمات درمانی دولتی هم در بخش غیردولتی (یعنی مطب که یادگار حکیمخانههای انفرادی سنتی اند) فعالیت میکنند و قدرت بزرگ نظام صنفی شناسنامهدار پشتوانه حضور و رقابت پزشکان با غیرپزشکان، مخصوصا در کمیسیونهای مرتبط در مجلس است. این عاملیت نامتمایز دولت و بازار در اغلب کشمکشهای مربوط به امتیازات و منافع پزشکان و جدال آنها در نحوه و میزان مصرف خدمات پزشکی خود را نشان میدهد و تحلیل و تدقیق این وضعیت بیمرز کمتر صورت گرفته است.
«تعارض منافع»، در جامعهای که خود را دارای دولت نوین پس از دوره فئودالیسم میداند، ام الفساد بوده، به معنای افول حکمرانی نوین یا بیدولتی و بازگشت به اصول دوره فئودالیسم است. در این وضعیت، عامل انسانی دولتی، بازاری و مردمی ناواضح است و چهره خود را مشخص نمیکند. شما متوجه نیستید که پزشک دستگاه ایدئولوژیک دولت، فروشنده خدمت یا ذینفع صنفی است!
حکمرانی در ایران یا دولت در ایران از زمان تغییر آن از دارالحکومه به دستگاه بوروکراتیک مدرن تا کنون یک پدیده نابالغ است، و تقریبا تمامی ذینفعان نهادی صنفی سعی داشتهاند نخست در نهاد بروکراسی دولت استخدام شوند و سپس در دل دولت به جمعآوری منافع به سود نهادهای صنفی خود بپردازند. عاملان نهادی اول از دولت و نظارت بر بازار منافع اصناف شروع میکنند، سپس در مجلس، در ظاهر به دفاع از حقوق مردم و در واقع به قانونگذاری نهادی میپردازند.
عاملان نهادی، صبح در نهاد نظارت بازار فعالیت میکنند، و بعدازظهر در مطب که بیقاعدهترین نقطه در دل بازار است، فعالیت میکنند و چندی بعد در مقام استاد دانشگاه دارای بورد تخصصی ( که در تبلیغات مطبها مرسوم است) درس میدهند. همینها باعث شده که سیستم بهداشت به جای پیشگیری و نوین سازی کلینیکها و تخصصی شدن خدمات، از دل مطبها و تصدیگری پزشکان بر نهادهای اقتصادی چون بیمهها سر دربیاورد.
@thing
BY نکته: جامعه شناسی تجربه
Share with your friend now:
tgoop.com/thing/2080