tgoop.com/thing/2104
Last Update:
درد بی درمان سدسازی
روزی نیست که مصاحبه، میزگرد، اظهارنظر کارشناسی و نوشتار کارشناسان و مسئولان سابق و حاضر و حتی متهمان وضعیت موجود آب کشور از آبهای زیرزمینی گرفته تا آبهای سطحی و تالابها در رسانه های معتبر کشور چاپ نشود.
اما دریغ از این که یک مدیر به این هشدارها توجه کند. اگر چنین بود این همه فریادهای دلسوزان کشور و کنشگران به جایی می رسید.
یک دهه است که کارشناسان هشدار میدهند؛ اما روزبه روز وضعیت منابع آب بدتر و تصمیمات مدیران در همه حوزه ها ترسناک تر شده است. سدسازی و خشکاندن رودها و تالابها با تعداد چاههای غیرمجاز و مجاز مسابقه خشکاندن ایران گذاشته اند.
بعنوان مثال احداث سد خرسان 3 برای منابع برفی و یخچالهای زاگرس سم است؛ اما شرکت آب نیرو که دهها کارشناس دارد درخواست احداث آن را می کند. سوال این است که با وجود نقش مهم جنگلهای زاگرس در تعادل بخشی به آب و هوا و تامین منابع آب کشور؛ ایا آنها نمیدانند این سد چه عواقبی برای زاگرس و منابع آب کشور دارد؟
بسیار بعید است که ندانند اما چرا با این که میدانند (و یا اگر هم نمیدانند صدها کارشناس درباره همه پیامدهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی آن هشدار میدهند) این همه برای احداث این سد که جهنمی در دل زاگرس ایجاد میکند دست و پا می زنند؟
منافع چه کسانی مهمتر از محافظت از آب و خاک و جنگل و زمینهای باارزش کشاورزی کشور است که اینچنین تیشه بر ریشه پایداری سرزمین می زنند؟ چه کسانی از منافع این سد سود می برند که از قانون و اصل 50 قانون اساسی فراترند؟
این مساله است که فهم این همه سدسازی و پشت بند آن پروژه های انتقال آب را بر سرشاخه های کارون و زاگرس دشوار می کند.
🆔@ruralwomenissues
#نه_به_سد_خرسان۳
BY نکته: جامعه شناسی تجربه
Share with your friend now:
tgoop.com/thing/2104