tgoop.com/thing/2120
Last Update:
هنرمند یا باعرضه
محمد زینالی اُناری
این روزها، دو سریال #در_انتهای_شب و #افعی_تهران در شبکههای خانگی در حال تماشا است. نگاهی اسطورهشناسانه به این فیلم نکاتی را که برآمده از معضلات جامعه ایرانی است، به ما رهنمون میکند. نوسازی اجتماعی و اقتصادی جامعه ایرانی مبتنی بر نیروی کار به ویژه نیروی کار مردانه است که در آن مسئولیت کار و زندگی بیشتر بر عهده مرد است. #مرد، قهرمانی است که باید خیر و سعادت را از دل هزاران حادثهی عمرش برچیند و برای خانوادهاش به ارمغان آورد. همانطور که قهرمانان باعرضهی جامعه سنتی با اتکا بر قدرت و #غیرت، مسائل ایل و قوم را ذیل ید خود در میآورند.اما جامعهی جدید، جامعهی ماهران و فنورزها است و چنین به نظر میآید که افراد با داشتن خلاقیت هنری میتوانند کار و زندگی کنند.
در این دو سریال سوژهی مرد ایرانی، هنوز همان قهرمان با عرضه است. چرا که هنوز هم همانند دوران فئودالیسم، مرد ایرانی، نه با مهارت، بلکه بواسطهی عرضه است که از زیر بار هزاران مشکل سرسامآور انباشته در زندگی امروزی بیرون میآید. به بیان مارکوزه، انسان ماهر منقاد مشکلات سرسامآور جامعه امروزی است که نظام اجتماعی او را اسیر فرایندهای سرکوب و سلطه کرده و برای مدیریت بهتر جامعه امکان مسئولیت اجتماعیاش را ندارد. اما در این دو فیلم روایت از این قرار است که فرد خلاق چنان بیارزش و از اعتبار ساقط شده که به موجودی زائد و بیارزش تبدیل شده است. در جامعهی ایرانی، به سبب دیرپا ماندن گفتما نفئودالیسم، امور صوری و تشریفاتی چنان رونق گرفتهاند که اگر فردی به هنر یا مهارتش به دید نقادانه و کیفی نگاه کند، به موجودی زائد، دردسرساز و بیعرضه تبدیل میشود.
بیعرضه، صفت هر فردی است که توانایی همنوایی با فرایند سطحیسازی و فرصتطلبی در جامعه معاصر را نداشته و به جنسیت فرد مربوط نیست، بلکه بار آن را نقش آشنای مرد در این فیلم میکشد.
@thing
BY نکته: جامعه شناسی تجربه
Share with your friend now:
tgoop.com/thing/2120