tgoop.com/we_love_imam_zaman/16530
Last Update:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻 خلیفه ای که شیر ترش و نان خشک میل می فرمود
🔻 سلام الله علی امیرالمومنین
#زهد_امیرالمومنین
#حکومت_علوی
#سیره_حکومت_ائمه_اطهار
🔸 وذكره ابْن أَبِي خيثمة من طرق، وَكَانَ قَتَادَة يَقُول: قتل علي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ على غير مالٍ احتجبه، ولا دنيا أصابها
🔹 امیرالمومنین علي علیه السلام به شهادت رسيد در حالى كه نه مالى اندوخته بود و نه مواهب دنيوى براى خود فراهم ساخته بود
📚 الاستيعاب في معرفه الاصحاب ، ج۳ ، ص۱۱۲۶
🔸 قال سوید بن غفلة:دخلت على أمير المؤمنين- عليه السّلام- القصر فإذا بين يديه قعب [لبن] أجد ريحه من شدّة حموضته و في يده رغيف ترى قشار الشّعير على وجهه و هو يكسره و يستعين أحيانا بركبته و إذا جاريته [فضّة] قائمة [على رأسه] فقلت لها: يا فضّة أما تتّقون اللَّه في هذا الشّيخ؟! لو نخلتم دقيقة، فقالت: انّا نكره أن يؤجر و نأثم؛ و قد أخذ علينا أن لا ننخل له دقيقا ما صحبناه، فقال عليّ- عليه السّلام- ما يقول؟- قالت: سله، فقلت له: ما قلت لها: لو ينخلون دقيقك، فبكى ثمّ قال بأبي و أمّي من لم يشبع ثلاثا متوالية من خبز برّ حتّى فارق الدّنيا و لم ينخل دقيقة، قال: يعني رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم
🔹 سوید بن غفلة نیز میگوید: در اواخر عمر مبارک امیرالمومنین علی (علیه السلام) و زمان حکومت و قدرت ایشان در کوفه بر وی وارد شدم در حالی که جلوی آن حضرت ظرف شیری بود که بوی ترشیدگی آن به مشام میرسید و در دست وی نان خشکیدهای دیدم که پوستههای درشت جو بر سطح آن آشکار بود. حضرت آن نان را میشکست و گاهی از زانوی خود برای شکستن آن کمک میگرفت. فضه را دیدم که ناظر بر کارهای حضرت بود. گفتم: ای فضه از خدا در مورد این شیخ ترس ندارید؟ کاش آرد او را غربال میکردید. فضه در پاسخ گفت: میترسم که او ثواب ببرد و ما گناهکار شویم. از ما تعهد گرفته است که تا با او هستیم آرد او را غربال نکنیم. امیرالمومنین علی علیه السلام به او فرمود: چه میگوید؟ فضه پاسخ داد: از خودش بپرسید. من آنچه را که به فضه گفته بودم خدمتش عرض کردم که کاش آرد را غربال میکردند. امیرالمومنین گریست و فرمود: پدر و مادرم فدای آن کسی که سه روز پیاپی از نان گندم سیر نخورد تا از دنیا جدا شد و هرگز آرد خود را غربال نکرد ( مقصود امیرالمومنین رسول الله صلی الله علیه و آله بود)
📚الغارات، ج۱، ص۸۷
🔸 وترصد غداه عمرو بن حريث فأتت فضة بجراب مختوم فأخرج منه خبزا متغيرا خشنا فقال عمرو : يا فضة لو نخلت هذا الدقيق وطيبته قالت كنت افعل فهاني وكنت أضع في جرابه طعاما طيبا فختم جرابه . ثم إن أمير المؤمنين فته في قصعة وصب عليه الماء ثم ذر عليه الملح وحسر عن ذراعه فلما فرغ قال : يا عمرو لقد حانت هذه ، ومد يده إلى محاسنه ، وخسرت هذه ان ادخلها النار من اجل الطعام وهذا يخزبنى
🔹 عمروبن حریث روایت کرد در کمین امیرالمومنین بود که غذاى آن حضرت را ببیند ، دید فضه انبانى سر به مهر آورد و یک گرده نان جو خشک درشت از میان انبان بیرون آورد ، عمروگفت: اى فضه! چرا نخاله این آرد را نگرفتى و آن را پاک نکردى؟!
گفت: چگونه چنین کنم و حال آن که امیرالمومنین مرا از آن نهى کرده و من نان نیکو در میان انبان او مى گذاردم، امیرالمومنین در انبان را مهر کرد که دیگر نتوانیم طعام نیکو در آن گذاریم!
پس امیرالمومنین آن نان را ریزه کرد در کاسه و قدرى آب بر آن ریخت و اندکى نمک بر آن پاشید و آستین بالا زد و از آن میل فرمود و چون فارغ شد، دست بر محاسن شریف خود گرفت و فرمود: اى عمرو! خائب وخاسر است این ریش من اگر از جهت طعام او را در آتش جهنم بسوزانم و این مرا کافى خواهد بود و به آن قناعت توانم نمود
📚 مناقب آل أبي طالب - ط المكتبة الحيدرية ، ج ۱ ، ص ۳۶۸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✨ @hokomat_alavi110 ✨
BY we_love_imam_zaman
Share with your friend now:
tgoop.com/we_love_imam_zaman/16530