tgoop.com/wikifallacy/1155
Last Update:
📄 سوگیری استقلال
autonomy bias
📝 محمدرضا سلیمی
استقلال فکری¹ فضیلتی است که شخص مسئولیت ابتکار عمل در زندگی و تفکر خود را بر عهده میگیرد. متفکران نقاد خودشان تعیین میکنند چه تصمیمی بگیرند؛ آنها خودشان دربارهی موضوعات و موقعیتها تا دستیابی به نتیجه و راهحل نهایی میاندیشند و تصمیم میگیرند. اما سوال این است که تاچهحد ما مجازیم مستقل بیندیشیم و خودمان بهتنهایی تصمیم بگیریم. آیا در هر شرایطی باید خودمان واکسن کرونا بسازیم؟ آیا باید در تمام زمینهها خودکفا باشیم؟ آیا نباید در تصمیمگیری با دیگران مشورت کنیم و از آنها کمک بخواهیم؟ مسلماً، استقلال فکری مشورت کردن با دیگران را برای تصمیمگیری بهتر نفی نمیکند.
ما انسانها تمایل داریم برای باورها، تجربهها، ترجیحات و دانش خودمان بیشازحد ارزش قائل شویم و آنها را محور کارهایمان قرار دهیم. حتی اگر تجربهها و توصیههای دیگران به ما کمک کنند بهتر تصمیم بگیریم، آنها را کاملاً نادیده میگیریم و تجربهها و ترجیحات خودمان را ملاک تصمیمگیری قرار میدهیم. این تمایل از سوگیری استقلال یا استقلالطلبی نشئت میگیرد.
سوگیری استقلال (استقلالطلبی) زمانی اتفاق میافتد که ما تمایل داریم صرفاً بر مبنای تجربیات، ترجیحات و دانش خودمان تصمیم بگیریم و نصیحتهای دیگران را، حتی اگر به نفعمان باشد، کاملاً نادیده بگیریم. سوگیری استقلال نتیجهی استقلالطلبی بیشازحد ماست. استقلالطلبی یکی از نیازهای مهم روانی ما انسانهاست، اما در مواقعی این تمایل به ما آسیب میزند.
ما تمایل داریم مسئولیت تمام تصمیمهایمان را خودمان بر عهده بگیریم، و دوست نداریم دیگران دربارهی تصمیمهایمان ما را نصیحت کنند و به ما راهحل بدهند. در سوگیری استقلال ما خیال میکنیم دیگران میخواهند با توصیهها و نصیحتهایشان ما را کنترل و در کارهایمان دخالت کنند.
مدیران و مسئولان از جمله افرادی هستند که در دام خطای استقلال میافتند. نوجوانان نیز مستعد این خطای شناختی هستند. استقلالطلبی اوج دورهی بلوغ نوجوانان است. این تمایل ممکن است موجب فاصله گرفتن آنها از خانوادهشان بشود. اینجاست که والدین باید بسیار مراقب باشند و با آگاهی از خطای شناختی استقلال و با رفتار درست و منطقی مانع طرد شدن و منزوی شدن فرزندانشان در خانواده شوند.
📙 ۱۰۱ سوگیری در سیاست (در دست تالیف)
@wikifallacy
BY آموزش تفکر نقادانه
Share with your friend now:
tgoop.com/wikifallacy/1155