tgoop.com/yousefimohamadreza/786
Last Update:
آزموده را آزمودن خطاست
محمدرضا یوسفی
🔹 جناب پزشکیان در اظهار نظری بیان کرده است که «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم».( تابناک، 6 / 6 / 1403)
ایران بنزین را به قیمت فوب خلیج فارس با نرخ بازار بین الملللی خریداری می کند. در شرایط کنونی متوسط قیمت جهانی یک لیتر بنزین 1.4 دلار است ( رسانه خبری تحلیلی بازار نفت و گاز، 10 / 6 /1403) این در حالی است که قیمت آزاد بنزین در ایران، حدود 5 سنت است. بنابراین روشن است که دولت با خرید 3 میلیارد دلار بنزین و فروش آن به ارزش 150 میلیون دلار در شرایط کمبود شدید منابع، زیان مهمی کرده و اقتصاد نیز دچار سوء تخصیص خواهد شد. از سوی دیگر بنزین تولیدشده داخلی را نیز با قیمتی بسیار پایین تر از قیمت های جهانی فروخته و هزینه فرصت بسیار بیشتری از دست می رود.
🔹 پایین بودن قیمت بنزین، دغدغه همه دولتها بوده است. از این رو پس از انقلاب چند بار افزایش قیمت بنزین را تجربه شده است. در ابتدا افزایش تدریجی سالانه در دستور کار قرار گرفت که مجلس هفتم آن را ابطال کرد. احمد نژاد با فضاسازی ها و تلاش برای اقناع مردم، موفق شد بدون هیچ تنشی، قیمت بنزین را افزایش دهد اما به دلیل شرایط اقتصادی عملی خنثی بود. در نهایت ضرورت افزایش مجدد آن در دولت روحانی مطرح شد. افزایش قیمت بنزین بدون هرگونه فضاسازی، موجب اعتراضات سال 98 شد. این امر نشان می دهد که افزایش قیمت بنزین صرفا افزایش یک کالای معمولی نیست.
🔹 دلایل متعددی برای شکست افزایش یک باره قیمت بنزین وجود دارد.
یکی از دلایل آن این است که قیمت های بین المللی شناور است. قیمت بنزین در ایران در سال 98، حدود 8 سنت بوده درحالی که متوسط قیمت جهانی در آن زمان 90 سنت بوده است. در آن سال، قیمت بنزین 200 درصد افزایش یافت تا به حدود 25 سنت افزایش یابد. اما اکنون پس از گذشت 5 سال، قیمت بنزین از میانگین 90 سنت به 1.4 دلار افزایش یافته است در حالی که قیمت داخلی در این پنج سال همان قیمت سابق است. بنابراین از سویی افزایش قیمتها موجب تنش اجتماعی شده و تورم را افزایش داده است و از طرف دیگر همان سوء تخصیص ها ادامه یافته است. بنابراین سیاست درست، شناور نمودن قیمت بنزین است اما آیا این امر به دلیل آثار اجتماعی و سیاسی و حتی اقتصادی آن ممکن است؟
🔹 دلیل دیگر، شکست سیاست یک باره قیمت بنزین، بی ثباتی اقتصادی است. به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، اقتصاد ایران با شوک های متعدد ارزی مواجه شده است از این رو مبنای محاسبه به شدت تغییر کرده است. 3 هزار تومان سال 98، ارزش تقریبی 25 سنت را داشته و اکنون حدود 5 سنت ارزش دارد. بنابراین در شرایط بی ثباتی اقتصادی که یکی از مولفه های آن، نرخ ارز است ما همواره با این قیاسی که رئیس جمهور مطرح کرده، مواجه هستیم. ثبات نرخ ارز می تواند دغدغه دولتها را در این زمینه کاهش دهد. بنابراین اولویت به ثبات بخشی به اقتصاد است. نگاه جزیره ای به قیمت بنزین، بی توجه به نرخ تورم چهل درصدی، رشد اقتصادی پایین، بی ثباتی نرخ ارز نمی تواند مشکل بحران های تو در توی کشور را حل کند.
🔹 دلیل دیگر شکست سیاست افزایش یک باره قیمت بنزین، نگاه یک سویه دولتمردان و ساختار معیوب بخش نفت و گاز کشور و صنعت خودروسازی ایران است. سیاست های قیمتی، سیاست جانب تقاضا بوده و بیشتر نگاه به مصرف کنندگان داشته و از عوامل ساختاری تولید و عرضه غفلت می ورزد. بر اساس آمار مقامات نفتی کشور، مصرف بنزین اتومبیل های ساخت داخل دو برابر استانداردهای جهانی است و از آنجا که به گفته همین مقامات در حدود 110 میلیون لیتر مصرف روزانه بنزین کشور است بنابراین، اصلاح صنعت خودروسازی کشور موجب کاهش حدود 50 میلیون لیتر مصرف روزانه خواهد شد. ارزش سالانه آن با احتساب قیمت 1.4 دلار برای هر لیتر بنزین، حدود 25 میلیارد دلار خواهد شد که نه فقط در 3 میلیارد دلار هزینه واردات فعلی بنزین صرفه جویی خواهد شد بلکه امکان صادرات نیز فراهم خواهد شد. پرسش آن است که تاکنون چه تلاش نظام مندی برای اصلاح صنعت خودروسازی کشور و هدر رفت سوخت کشور در میادین نفتی و گازی شده است.
🔹 بنابراین افزایش قیمت بنزین را باید در یک بسته سیاستی و به عنوان آخرین فرایند تخصیص بهینه منابع مورد توجه قرار داد. نگاه جزیره ای به قیمت بنزین، بدون توجه به مشکلات جانب عرضه و ساختار معیوب صنعت خودروسازی و مانند آن، نارضایتی عمومی را افزایش داده و هیچ نتیجه ای نیز برای اقتصاد کشور نخواهد داشت و در آینده نزدیک دو باره یک مقام دولتی خواهد گفت: «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم»
@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/r33118
BY محمدرضا یوسفی
Share with your friend now:
tgoop.com/yousefimohamadreza/786