tgoop.com/zaban_arabim/2118
Last Update:
🔴 نکاتی بسیار مهم دربارهی ترجمهی جملهی وصفیه
اعلموا – الجملة حولَ النکرة ( جمله وصفيّه )
🟣 يک مقايسه :
🟡 رأيتُ الأطفالَ في الزّقاقِ يَلعَبونَ بالکرة.
يَلعبونَ بالکرة دربارهی « الأطفال » توضيح می دهد که يک اسم معرفه است. جمله ای که در بارهی يک اسم معرفه توضيح دهد « جملهی حاليه » ناميده می شود. ( عربی دوازدهم – درس دوم )
پسر بچه ها را در کوچه ديدم در حالی که ( که ) با توپ بازی می کردند.
🟠 رأيتُ أطفالاً في الزّقاقِ يَلعَبونَ بالکرة.
يَلعبونَ بالکرة دربارهی « أطفالاً » توضيح می دهد که يک اسم نکره است. جمله ای که در بارهی يک اسم نکره توضيح دهد « جملهی وصفيّه » ناميده می شود. ( موضوع اين درس )
🔵 شاهَدْنا سِنجاباً يَقْفِزُ مِنْ شَجَرَةٍ إلیٰ شَجَرَةٍ. سنجابی را ديديم که از درختی به درختی می پريد.
شاهَدنا: فعل و فاعله نا بارز - سِنجاباً : مفعول به ( نکره ) - يقفزُ : فعل و فاعله هو مستتر و الجملة وصفية - من شجرةٍ : جارّ و مجرور - إلی شجرة : جارّ و مجرور
🟤 إرضاءُ النّاسِ غايَةٌ لا تُدْرَكُ. راضی ساختن مردم، هدفی است که به دست آورده نمی شود.
إرضاءُ: مبتدا - النّاسِ: مضاف إليه - غايةٌ : خبر مفرد ( اسم - نکرة ) - لا تُدرَکُ : حرف نفی + فعل مجهول و فاعله محذوف و نائب فاعله هي مستتر " و الجملة وصفيّة "
🟢 رَأَيْتُ وَلَداً يَمْشي بِسُرعَةٍ.
پسری را ديدم که به سرعت راه می رفت.
رأيتُ : فعل و فاعله تُ بارز - ولداً : مفعول به ( نکرة ) - يَمشي : فعل و فاعله هو مستتر و الجملة وصفية - بسرعةٍ: جارّ و مجرور
فعل ماضی ........ اسم نکره .......... فعل مضارع ( در ترجمه معمولا ماضی استمراری است )
⚪ اشتريت عصاً لأبي يتّکِئُ عليها الآن. عصایی برای پدرم خريدم که اکنون به آن تکيه می دهد.
ديديم که در اين عبارت وجود « الآنَ » باعث شد که نتوانيم فعل مضارع را به صورت ماضی استمراری ترجمه کنيم.
🔴 اشتريت عصاً لأبي يتّکئ عليها. عصایی برای پدرم خريدم که به آن تکيه می داد ( تکيه می دهد).
🟣 اشتريت عصاً لأبي يتّکئ عليها قبلَ وفاته. عصایی برای پدرم خريدم که پيش از مرگش به آن تکيه می داد.
پس توجه به جمله و شرايط حاکم بر جمله در شيوهی ترجمه کردن بسيار مهمّ است.
امّا اگر فعلِ اوّل مضارع باشد، ترجمه فعل دوم چگونه خواهد بود؟ به مثال ها دقّت کنيد.
🟠 أفتِّشُ عَن مُعْجَمٍ يُساعِدُني في فَهمِ النُّصوصِ. دنبال فرهنگ لغتی می گردم که مرا در فهم متون کمک کند.
اُفتِّشُ = فعل و فاعله انا مستتر - عن معجم = جار و مجرور – یساعدنـي : جمله فعلیه وصفیه , فعل و فاعله هو مستتر - "ن": وقایه – ي : مفعول - في فهم : جار و مجرور - النصوص : مضاف الیه
افتش:فعل مضارع - للمتکلم وحده - ثلاثی مزید باب تفعیل بزیاده حرف واحد- متعدّ ( مفعولش با حرف جر مجرور شده است ) - معلوم
🟡 أُشاهِدُ طالِباً يَكْتُبُ تَمارينَ الدَّرْسِ فِي الصَّفِّ. دانش آموزی را می بينم که تمرين های درس را در کلاس می نويسد.
فعل مضارع .......... اسم نکره .......... فعل مضارع ( بصورت مضارع التزامی يا مضارع اخباری ترجمه می شود البته بايد به شرايط جمله توجّه داشت. )
اُشاهد: فعل و فاعله انا مستتر - طالبا مفعول به - یکتب جمله فعلیه وصفیه " فعل و فاعله هو مستتر " - تمارین: مفعول به - الدرس: مضاف الیه : فی الصف: جار و مجرور
اشاهد : فعل مضارع - للمتکلم وحده - ثلاثی مزید من باب مفاعله بزیاده حرف واحد (الف) – متعدٍّ - معلوم
🔵 اِشتريتُ کتاباً قد رأيتُه من قبل.
کتابی را خريدم که قبلاً آن را ديده بودم.
اشتریت:فعل وفاعله ت بارز- الیوم:قیدزمان-کتابا:مفعول به - قد:حرف تحقیق- قد رایته:جمله فعلیه وصفیه " فعل وفاعله ت بارز - ه:مفعول به - من قبل:جارومجرور
فعل ماضی .......... اسم نکره .................... فعل ماضی ( با توجّه به شرايط جمله ، به صورت ماضی بعيد يا ماضی ساده ترجمه می شود. )
🟤 دخلَ علينا رجلٌ غريبٌ غيَّرَ حياتنا. مردی غريب بر ما وارد شد که زندگی ما را تغيير داد ( ماضی ساده )
تغيير زندگی ما پس از ورود مرد غريب اتّفاق افتاده است پس نمی توانيم فعل دوم را بعيد ترجمه کنيم چون به قبل از ورود مرد غريب باز خواهد گشت.
⚪ شاهدتُ رجلاً عالماً سَمِعتُ عنه قبل سنواتٍ. مرد دانشمندی را ديدم که سالها پيش دربارهی او شنيده بودم.( ماضی بعيد )
شنيدن دربارهی مرد دانشمند به سالها قبل از ديدن او مربوط می شود پس فعل دوم را ماضی بعيد ترجمه می کنيم.
حسن اسدی - قزوین
BY عربی آسمونی ﴿از پایه تا کنکور﴾
Share with your friend now:
tgoop.com/zaban_arabim/2118