Telegram Web
Media Literacy.pptx
264 MB
دیروز با زبان‌آموزان آموزشگاه صاد دربارهٔ «سواد رسانه‌ای» صحبت کردم. پاورپوینت این ارائه را در پیوست ملاحظه می‌کنید.

حسین حسن‌زاده
📚 ده سخنرانی در باب زبان‌شناسی شناختی (۱۴۰۳)

✍🏻 جورج لیکاف | مترجم: جهانشاه میرزابیگی

«کتاب حاضر نسخهٔ نوشتاری سخنرانی‌هایی است که جورج لیکاف در آوریل ۲۰۰۴ در دانشگاه پکن ایراد کرد. این سخنرانی‌ها بخشی از یک سری سخنرانی به میزبانی بخش زبان‌های خارجی و انستیتو پژوهش زبان‌های خارجی در دانشگاه بیهانگ است. لیکاف در این سخنرانی‌ها، که به زبان‌شناسی شناختی اختصاص دارد، به‌گونه‌ای به مفاهیم زبان‌شناسی می‌پردازد که می‌تواند هم برای متخصصان و دانشجویان این رشته و هم برای عموم قابل درک و مفید باشد.» (از: جلد پشت کتاب؛ انتشارات آگاه)

#⃣ #کتاب #زبان‌شناسی #زبان‌شناسی_شناختی
📚 اصلاح زبان ترکی: موفقیت فاجعه‌بار

✍🏻 جفری لوئیس (۲۰۰۰)

✍🏻 مترجم: طاهر خدیو (۱۴۰۰)

«در پیِ فروپاشیِ امپراتوریِ عثمانی و تأسیس یک دولت ــ ملّت جایگزین در دلِ آناتولی، برای خلق و ابداع یک هویّتِ جدید ترکی در این بخشِ برجای‌مانده از امپراتوری، رشته‌تلاش‌های گسترده‌ای آغاز شد. اصلاح زبان ترکی، که طرد و حذف واژه‌های فارسی و عربی و طرح و وضع کلمات جدید ترکی یکی از ارکان اصلی این دگرگونی را تشکیل می‌داد، به بن‌بست رسیدن این تلاش‌ها در یک مرحله که به طرح نظریهٔ شگفت‌انگیز «زبان خورشید» منجر شد و آثار بعدی این تجربه بر جامعه و فرهنگ ترکیه، که تا به امروز نیز ادامه دارد، از جمله مضامینی است که در این کتاب به بحث و بررسی گذاشته شده است.» (از: جلد پشت کتاب؛ انتشارات شیرازه)

🔗 دیدگاه امید طبیب‌زاده دربارهٔ این کتاب

#⃣ #کتاب #زبان_و_سیاست #خط #زبان_ترکی
🍁 دیدگاه امید طبیب‌زاده دربارهٔ کتاب «اصلاح زبان ترکی»

آتاترک در ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) الفبای خط رسمی ترکیه را از حروف عربی ــ فارسی به لاتین تغییر داد. این عمل از حیث سوادآموزی، و مکاتبات تلگرافی، و بعدها پردازش زبان ترکی فواید بسیاری برای زبان ترکی در برداشت، اما لطمات جبران‌ناپذیری هم بر تاریخ فرهنگی ترکیه وارد آورد. طبق قانون اساسی آن زمان در ترکیه، هرکس که قادر به خواندن و نوشتن زبان ترکی به خط رسمیِ کشور نبود بی‌سواد محسوب می‌شد، و حال که خط رسمی ترکیه به لاتین تغییر یافته بود، ناگهان جماعت عظیمی از علما و ادیبان عربی‌دان و فارسی‌دان ترکیه به خیل بی‌سوادان کشور پیوسته بودند! بزرگ‌ترین ضرر تغییر خط در ترکیه همین بود که تاریخ فرهنگی آن را از بسیاری جهات به نقطه صفر بازگرداند.

خوشبختانه حکومت ایران در آن زمان به‌ هر علت، از این حیث تحت تأثیر آتاترک قرار نگرفت و چنان وضعیتی را در ایران پدید نیاورد. فرض کنید اگر در اینجا نیز خط را تغییر می‌دادند، دانشمندانی چون فروغی و ناظم‌الاطبا و بهار و قریب و دهخدا و حتی جوان‌ترهایی مانند رشید یاسمی و بدیع‌الزمان و همایی و نفیسی و ... همه‌ و همه مبدل به مردمانی بی‌سواد می‌شدند! البته آنان حروف لاتین را می‌شناختند، اما در چنان فضای پرآشوبی، هرگونه فعالیت پژوهشی در حوزهٔ زبان و ادبیات، برای مدت‌ها به تعویق می‌افتاد و مبدل به عملی عبث و تمسخرآمیز می‌شد.

و کتاب حاضر به‌خوبی چگونگیِ بروز چنین فضا و وضعیتی را در نخستین دهه‌های اصلاحات زبان و خط در ترکیه توصیف می‌کند. باری، نیمی از این کتاب به شرح فضای غریبی آکنده از جعل واژه و ریشه‌شناسی‌های عوامانه و دروغ‌های ایدئولوژیکی اختصاص دارد که ابتدا به رهبری آتاترک آغاز شد (رک. صص‍ـ. ۹۴ ــ ۹۵)، و بعد که آتاترک متوجه اشتباهات خود شد، مشتی نظامی شارلاتان و یاوه‌پرداز (صص‍. ۱۳۸ ــ ۱۴۰) به طرق مختلف آن را ادامه دادند! نیم دیگر آن شامل بحث‌های فنی سودمندی است دربارهٔ اقدامات ادیبان و زبان‌شناسان ترکیه جهت وضع معادل‌های ترکی برای کلمات علمی فرنگی، و تلاش آنها در هرچه زایاترکردن بخش‌های واژه‌سازی و صرف زبان‌ ترکی. این بخش از کتاب، که یادآور اقدامات مشابه فرهنگستان‌های اول و سوم ایران است، برای علاقه‌مندان به مباحثی چون واژه‌سازی و صرف و برنامه‌ریزی زبانی و مانند آن می‌تواند بسیار سودمند و خواندنی باشد.

© از: اینستاگرام امید طبیب‌زاده (۱۴۰۳/۶/۶)

#⃣ #کتاب #زبان_و_سیاست #خط #زبان_ترکی
🍁 یافته‌های یک مطالعه: انسان‌ها می‌توانند با استفاده از دکمه‌های صوتی با سگ‌ها ارتباط برقرار کنند

در ماه‌های اخیر شبکه‌های اجتماعی پر از ویدیوهایی شده است که در آنها سگ‌ها فشاردادن دکمه‌هایی روی یک تخته صوتی و پخش یک پیام ازپیش‎ضبط‎شده از صاحبان‎شان می‌خواهند آنها را بیرون ببرند یا با آ‌نها بازی کنند. این دکمه‌ها با عنوان «صحبت آسان و آموزشی با سگ‌ها» در بازار موجود هستند. اما آیا این ابزارها واقعاً کار می‌کنند و سگ‌ها درکی از آنها دارند؟

محققان می‌گویند اولین گام‌ها را برای کشف این موضوع برداشته‌اند و یافته‌های مطالعات‎شان نشان می‌دهد سگ‌هایی که برای استفاده از چنین وسایلی آموزش دیده‌اند، در واقع، می‌توانند به کلمات ازپیش‎ضبط‎شده پاسخ دهند.

پروفسور فدریکو روسانو، از دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو که هدایت این مطالعه را برعهده داشت، در این باره می‌گوید: «در اینجا ما نشان دادیم که سگ‌ها، در واقع، به کلمات پخش‌شده توسط صفحۀ صدا توجه می‌کنند و رفتارهای مناسبی را، مستقل از نشانه‌های محیطی و تولیدکننده کلمه، از خود نشان می‌دهند.»

استفاده از تخته‌های صوتی دکمه‌ای در سال‌های اخیر رونق گرفته است. با این حال، بحث بر سر این است که آیا این سگ‌ها واقعاً به صدای دستگاه پاسخ می‌دهند یا صرفاً به نشانه‌ها براساس رفتار صاحب‎شان یا زبان بدن آنها واکنش نشان می‌دهند.

پروفسور روسانو و همکارانش در دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو دو آزمایش انجام دادند که در مجموع شامل ۵۹ سگ می‌شد. این‌ سگ‌ها همگی برای استفاده از تخته صدا آموزش دیده بودند. در آزمایش اول، یک محقق از برچسب‌های رنگی برای پوشاندن دکمه‌های تخته صوتی سگ استفاده کرد. این دکمه‌ها از قبل حاوی تلفظ صوتی ضبط‎شده برای کلماتی نظیر بیرون، اسباب‌بازی، غذا و گرسنه بودند.

محققان سپس این دکمه‌ها را به‎صورت تصادفی فشار داده و رفتار سگ را ثبت کردند. بعد از آن صاحبان سگ آزمایش مشابهی را با یک تفاوت عمده انجام دادند: کلمه‌ای که آنها ادا می‌کردند با مضمون دکمه‌ای که فشار می‌دادند متفاوت بود.

بنا به گفتۀ محققان، اینکه صاحب سگ به هنگام فشاردادن دکمه همان کلمات را ادا کرده یا کلمۀ دیگری را گفته، تغییری در نتیجۀ آزمایش نداده و رفتار سگ‌ها ثابت مانده است. به‎علاوه، نتایج نشان می‌داد که واکنش رفتاریِ سگ‌ها به دکمه‌های بازی / اسباب‌بازی هفت برابر بیشتر از دکمه‌های بیرون / خارج بود.

محققان اکنون در حال بررسی این نکته هستند که آیا سگ‌ها می‌توانند دکمه صحیح را برای موقعیت‌های دیگر خاصی فشار دهند؟ کاری که به گفتۀ آنها نه‎تنها می‌تواند به بررسیِ عمق درک کلمات سگ‌ها کمک کند، بلکه روشن می‌کند که آیا چنین دستگاه‌هایی می‌توانند برای ارتباط انسان و سگ استفاده شوند یا نه.

دکتر ملیسا برتت، از دانشگاه زوریخ، می‌گوید این تحقیق پایه و اساس تحقیقات آینده را ایجاد کرده و نشان داده است که سگ‌ها، در واقع، به صدای دکمه‌ها واکنش نشان می‌دهند و نه رفتار صاحب‎شان. نتایج مطالعات تازه در نشریه علمی Plos One منتشر شده است.

©️ از: یورونیوز (۱۴۰۳/۶/۸)
📚 زبان و معنی (۱۴۰۳)

✍🏻 کورش صفوی:

«این نوشته درس‌نامه‌ای در باب معنی‌شناسی زبان نیست. … در این نوشته به‌ تمامیِ مطالبی اشاره می‏‌کنم که قرار اسـت دانشجوی رشتۀ زبان‌شناسی از مطالعۀ معنی بداند. اما فرقش بـا درس‌نامه این است که چیزی در اینجا «بدیهی» نیسـت. تمـام تلاشم این است که مخاطب نوشته‌ام را به اندیشیدن وادارم. … هـر مطلب را با زبان فارسی محک زده‌ام و به بحث گذاشته‌ام. این کاری اسـت که در درس‌نامۀ معیار نباید انجام داد. کتاب درسی قـرار است تکلیف مخاطبش را با موضوعات روشن کند. این کتاب از عهدۀ چنین کاری برنمی‌آید و فقط برای اندیشیدن نوشته ‌شده است، نه آموختن ...» (از: پیش‌گفتار؛ انتشارات علمی)

#️⃣ #کتاب #زبان‌شناسی
🍁The Self and Language

✍🏻
DeLamater et al:

To have a self is to have the capacity to engage in reflexive actions – to plan, observe, guide, and respond to our own behavior (Bandura, 1982; Mead, 1934). Humans with selves can do these things in ways that (most) animals cannot.

Our understanding of reflexive behavior and the self is drawn from symbolic interaction theory, with its focus on how the individual is shaped by social interaction and society. By definition, the self is the individual, viewed as both the source and the object of reflexive behavior. The self is both active (the source that initiates behavior) and passive (the object toward whom reflexive behavior is directed). The active aspect of the self is labeled the I, and the object of selfaction is labeled the me (James, 1890; Mead, 1934).

It is useful to think of the self as an ongoing process (Gecas & Burke, 1995), a continuous loop between the I and the me. Action involving the self begins with the I – a spontaneous impulse to act, often responding to a social situation. For example, Deni wants to see Keisha. In the next moment, that impulse becomes the object of self-reflection – using internalized standards from others – and, hence, is evaluated by the me (“If I don’t work on that paper tonight, I won’t get it done on time and would be a bad student”). Next, Deni has an impulse responding actively to this self-awareness, another I phase (“But I want to see Keisha, so I won’t write the paper”). This impulse, in turn, becomes the object to be judged, again using the me (“That would really hurt my grade”). So, Deni exercises self-control and sits down to write. The I and me phases continue to alternate as every new action (I) becomes, in the next moment, the object of self scrutiny (me). Through these alternating phases of self, we plan, act, monitor our actions, and evaluate outcomes (Markus & Wurf, 1987).

Mead (1934) portrays action as guided by this internal dialogue. While animals respond to their environment through a stimulus– response pattern, human beings have this I– me capacity to modify their response to any stimulus. People engage in conversations in their minds as they regulate their behavior. They use words and images to symbolize their ideas about themselves, other persons, their own actions, and others’ probable responses. to them. This description of the internal dialogue suggests there are three capacities human beings must acquire in order to engage successfully in action: they must (1) develop an ability to differentiate themselves from other persons, (2) learn to see themselves and their own actions as if through others’ eyes, and (3) learn to use a symbol system or language for inner thought. This happens early in development; alongside learning a language, we develop a capacity to both make choices and imagine how others view those choices. Children come to differentiate themselves and how they learn to view themselves from others’ perspectives. (DeLamater et al, 2024: 106 - 107)

Long ago, Cooley (1909) noted the close tie between role-taking and language skills. One of the earliest signs of role-taking skills is the correct use of the pronouns you and I. To master the use of these pronouns requires taking the role of the self and of the other simultaneously. Most children firmly grasp the use of I and you by the middle of their third year (Clark, 1976). This suggests that children are well on their way to effective role-taking at this age. Studies indicate that children develop the ability to infer the thoughts and expecta-tions of others between ages 4 and 6 (Hig-gins, 1989). Thus, the expectations of parents, teachers, and friends form standards for us to judge our thoughts and behaviors. (ibid; 108)

📚 DeLamater, John D. & Collett, R Jessica L. & Hitlin, Steven. (2024). Social Psychology. 10th edition. UK: Routledge.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 جغد ۷٫۷ میلیارد دلاری

در حال حاضر، جغد سبزِ دولینگو جزو معدود اپلیکیشن‌های آموزشی در اپ‌استور است که طی یک دههٔ گذشته همیشه در صدر دانلودی‌ها بوده و با اقبال کاربران همراه شده است.

نکته جالب توجه در مورد دولینگو این است که هزینه‌ای از کاربران خود دریافت نمی‌کند و درس‌های زبان را به‎صورت رایگان و با طراحی و کیفیت بالا در اختیار زبان‌آموزان قرار می‌دهد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد بهره‌گیری از هوش مصنوعی و همچنین در برخی موارد، ارائهٔ آگهی‌ها به این شرکت کمک کرده که بتواند به درآمد سالانه ۵۰۰ میلیون دلار دست پیدا کند. به‌علاوه، ارزش این شرکت هم از همین مسیر به ۷٫۷ میلیارد دلار رسیده که به‎نظر قابل تأمل می‌آید.

وال‌استریت ژورنال در گزارشی به بررسی مدل کسب‌وکار اپلیکیشن دولینگو پرداخته و توضیح داده که چطور این شرکت توانسته به چنین درآمدی دست پیدا کند. در ویدیوی بالا به همین موضوع پرداخته شده است.

©️ از: اکوایران (۱۴۰۳/۶/۱۶)
📚 وام‌واژه‌های فارسی در ترکی آناتولی

✍🏻 آندرئاس تیِتزه با همکاری ژیلبر لازار

✍🏻 ترجمۀ میلاد بیگدلو (۱۴۰۳)

«وام‎واژه‎های فارسی در ترکی آناتولی» ترجمه‎ای است از مقالۀ مفصل آندرئاس تیتزه، ترک‎شناس شهیر، با همکاری ژیلبر لازار. تمرکز این پژوهش بر حدود ۱۴۰ واژۀ فارسی است که در گویش‎های مختلف آناتولی وارد شده است. نویسنده برای هر یک از این وام‎واژه‎ها نخست ریشه و ساخت‎ واژه و سپس صورت آن را در گویش‌های مختلف آناتولی ارائه کرده و در مواردی از توزیع جغرافیایی آن وام‎واژه و نیز وجود آن در ترکیِ آناتولی و ترکیِ آذربایجانی معیار سخن گفته است. در مقدمه به تغییرات آواییِ وام‎واژه‎های فارسی در گویش‎های آناتولی پرداخته شده و در پایان، نمایۀ الفبایی و موضوعی فراهم آورده شده است. پژوهش حاضر برای علاقه‎مندان و پژوهشگران حوزۀ زبان‎شناسی فارسی و ترکی و علاقه‎مندان به مطالعۀ عناصر ایرانی در زبان‏های دیگر سودمند است. (از: جلد پشت کتاب؛ انتشارات کتاب بهار)

#⃣ #کتاب #واژه‌شناسی
🍁Language and Stigmatization

✍🏻
DeLamater et al:

When interacting with stigmatized individuals, people alter their usual behavior. They gesture less than usual, refrain from expression opinions that reflect their actual beliefs, maintain less eye contact, and terminate the encounters sooner. Moreover, unstigmatized persons speak more rapidly in interactions with stigmatized persons than in other interactions, ask fewer questions, agree less, make more directive remarks, and allow the stigmatized persons fewer opportunities to speak. By limiting the responses of the stigmatized person, people reduce uncertainty and diminish their own discomfort (Hebl & Dovidio, 2005). The unstigmatized rarely say anything toward the stigmatized and instead express any negative messages nonverbally. (DeLamater et al, 2024: 157)

📚 DeLamater, John D. & Collett, R Jessica L. & Hitlin, Steven. (2024). Social Psychology. 10th edition. UK: Routledge.

#️⃣ #زبان_و_روان‌شناسی
معادل مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای این دستگاه (pager) «پی‌جو» است، دستگاه قابل‌حملی که از آن برای دریافت پیام‌های متنی (حرف و عدد) و صوتی با کمک امواج رادیویی استفاده می‌شود.

#️⃣ #واژه‌شناسی
سالار سیف‌الدینی: «خبر کوتاه بود. امسال حتی یک نفر واحد اختیاری زبان ترکی آذری را در دانشگاه ش.مدنی تبریز (تربیت معلم سابق) انتخاب نکرد. تفسیر شما از این خبر چیست؟» (ایکس؛ ۱۴۰۳/۶/۲۷)

📝 تفسیر سیف‌الدینی از این خبر را در اینجا بخوانید.

#️⃣ #زبان_ترکی
🍁 «چارلز بایکوت»؛ مدیر بی‌رحم بریتانیایی که نام خانوادگی‌اش به فعل تبدیل شد

بایکوت (و فعل آن، بایکوت کردن) اصطلاحی است که تقریباً هر روز در گوشه و کنار جهان برای اشاره به اعتراض‌، تحریم یا مخالفت جمعی علیه یک محصول، فرد، نهاد یا کشور شنیده می‌شود.

این عبارت به اقدامات اعتراضی اشاره دارد که از سوی گروه‌ها و جوامع، با هدف پیشگیری از توسعه یا عملکرد یک روند ناعادلانه کارگری، اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی انجام می‌شود.

این کلمه با تلفظ «بویکات»‌ وارد فرهنگ لغت انگلیسی شد، و به زبان‌های دیگر راه یافت. اما منشأ آن ریشه در نام یک شخص واقعی دارد: چارلز کانینگهام بویکات، نظامی انگلیسی (که در فارسی بایکوت تلفظ می‌شود).

در اواخر قرن نوزدهم، بایکوت، که یک سرباز سابق ارتش بریتانیا بود، مدیریت املاک یک زمین‌‌دار را در ایرلند برعهده داشت. او بر سر شرایط و هزینه‌های مربوط به اجارهٔ این زمین‌ها با مستأجرانی که در آن کشاورزی می‌کردند وارد مناقشه شد.

اعتراض‌ها خشونت‌آمیز نبود، اما در قالب منزوی‌کردن و طرد اجتماعی، کارگری و اقتصادی چارلز بایکوت اجرا شد و محصولات او، به این دلیل که کسی حاضر به برداشت‌‌شان نبود، دچار مشکل شد.

ماجرای بایکوت به خبری بزرگ در ایرلند، انگلستان و دیگر کشورهای انگلیسی‌زبان تبدیل شد. در اخبار «بایکوت‌های» سراسر ایرلند گزارش می‌شد، و این شیوه به شکل قابل توجهی قدرت کشاورزان را افزایش می‌داد.

دقیقاً مشخص نیست که کلمهٔ «بایکوت» چه زمانی وارد فرهنگ واژگان شد، اما از آنجا که هیچ کلمهٔ دقیقی برای توصیف اقدام منجر به انزوا، ارعاب و تحریم افراد یا نهادها وجود نداشت، این کلمه در سال ۱۸۸۸ به فرهنگ واژگان آکسفورد راه یافت.

«بایکوت» در نهایت در چندین زبان دیگر هم که کلمهٔ معادلی برای این مفهوم نداشتند پذیرفته شد و تا امروز برای توصیف انواع مختلف چنین اقداماتی استفاده می‌شود که عمدتاً به محیط کار یا فضای سیاسی مربوط است.

📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.

©️از: بی‌بی‌سی فارسی (۱۴۰۳/۶/۱۶) | #واژه‌شناسی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🍁 The occasional use of “who her …”

✍🏻 Lewis Gebhardt:

Linguists take a descriptive approach, being much more interested in observing and trying to understand what speakers actually do than in telling speakers what they should or shouldn’t do. A linguist would no more tell a speaker not to end a sentence with a preposition than a biologist would tell a bird not to fly. On verbal morphology, a prescriptivist may advise that the past tense of the verb dive is dived; a descriptivist, in contrast, observes that speakers say both dived and dove (rhymes with stove).

This isn’t to say that prescriptive and descriptive grammars are fundamentally opposed. For the most part, they align. For example, both prescriptive and descriptive grammars tell us that English adjectives generally precede the nouns they modify: big fish rather than *fish big. But when a prescriptivist points out a supposed mistake, a descriptivist leans on the side of speakers’ grammatical capacity. Let’s look at a specific example to get a feel for the difference in attitude and approach between someone proselytizing how people should use language and someone trying to understand how language works by describing how people talk. Both prescriptivists and descriptivists will note a certain oddity about ‘That’s the guy who his mother was my intro to lit professor’. If you included that sentence in a school paper, your English teacher would no doubt hand back the following editorial, i.e., prescriptive correction.

That’s the woman who her whose mother was my intro to lit professor,

A linguist, however, is more likely to react with, ‘Hmmm, that’s interesting’. English, of course, does have the pronoun whose that functions just as the English teacher recommends, but in ordinary speech, people do occasionally produce who her, who his and who their instead of whose, in a very systematic way not simply as a careless error that reflects the deterioration of the language and communication leading to the impending doom of civilization. From the point of view of linguists, there’s grammar underlying the who her construction. That ‘mistake’, interestingly, is probably related to a fact known to linguists who focus on crosslinguistic patterns in the field of typology. A relative pronoun like whose is much less common across languages than ordinary pronouns like who; languages seemingly prefer to separate the who meaning from a possessive piece like his. The fact that people sometimes say who her instead of whose is much more than supposed sloppiness or ignorance; it reveals something very deep about language – a crosslinguistic generalization about languages surfacing in a particular construction in English. (Gebhardt, 2023: 12 - 13)

📚 Gebhardt, Lewis. (2023). The Study of Words: An Introduction. UK: Routledge.

#️⃣ #زبان_انگلیسی #دستور_زبان #گرامر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 پزشکیان باید انگلیسی سخنرانی می‌کرد؟

برخی از منتقدان با اشاره به آشناییِ مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران، به زبان انگلیسی، گفته‌اند که چرا او در مجمع عمومی سازمان ملل به زبان فارسی سخنرانی کرده است.

به گزارش اکوایران، رؤسای جمهوری و مقامات سیاسی اجازه دارند با زبان رسمیِ کشورشان و از روی یادداشت‌های ازپیش‌آماده‌شده ادای سخنرانی کنند.

در این ویدیو، به برخی از اصول سازمان ملل دربارهٔ زبان و نحوهٔ ارائهٔ سخنرانی پرداخته شده است.

© از: کانال اکوایران (۱۴۰۳/۷/۸)

#⃣ #زبان_و_سیاست #زبان_و_هویت #زبان_انگلیسی
🍁 اندیشۀ نو با ترجمه؟

✍🏻 آبتین گلکار:

نگاه به ترجمه و مترجم در کشور ما مانند بسیاری از کشورهای دیگر یکسان نبوده و نیست. در کنار انبوه جمله‌های پرطمطراق و قضاوت‌های دلگرم‌کننده دربارهٔ جایگاه مترجمان در اجتماع و تشبیه‌هایی از قبیل «پل میان تمدن‌ها» و «سفیران فرهنگی»، هرگاه نظرهایی نیز ابراز می‌شود دربارۀ آنکه رونق‌گرفتن ترجمه در حیات فرهنگیِ جامعه ممکن است به ضرر تولید اندیشۀ بومی تمام شود، دانش و هنر بومی را از سکه بیندازد، ازخودبیگانگیِ فرهنگی را دوچندان کند و موجب ضعف هویت ملی شود. این نظرها، که گاه از سر خیرخواهی کامل نیز بیان می‌شود، چندان درست و موجه به‌نظر نمی‌رسد. در اغلبِ دوره‌های شکوفاییِ فرهنگی در تاریخ ایران، و حتی سرزمین‌های دیگر، ترجمه نیز رونق داشته و در این شکوفایی نقش چشمگیری را بازی کرده است. ادب و اندیشۀ فارسی، از زمان‌های باستانی هم که کوه‌ها و دریاها فلات ایران را در محاصرۀ خود گرفته بودند، با سرزمین‌های دیگر ارتباط و دادوستد فکری و فرهنگی داشت، اثر می‌گذاشت و اثر می‌پذیرفت و هویت خود را نیز حفظ می‌کرد؛ اکنون که برقراری روابط تا این اندازه ساده شده، ساده‌اندیشانه به‌نظر می‌رسد که بخواهیم اصالت و هویت‌مان را با بسته نگه‌داشتن جامعه و تمدن‌مان حفظ کنیم و بپنداریم که با کم‌کردن ارتباط‌مان با جهان به استقلال فکری و فرهنگیِ کشورمان کمک می‌کنیم. ترجمه در هر شکلی، از ترجمۀ شفاهی و فنی و بازرگانی گرفته تا ترجمۀ کتبی و ادبی و فلسفی، موجب معرفی اندیشۀ نو می‌شود و اندیشۀ نو موجب حرکت اندیشۀ ما. برای آنکه اندیشۀ نو به ما زیان نرساند و کورکورانه اسیرش نشویم، به چیزی دیگر، غیر از حذف اندیشۀ نو، نیاز داریم: به استقلال اندیشۀ خودی. استقلال اندیشۀ خودی نیز در خلأ و با حذف همۀ اندیشه‌های دیگر به دست نمی‌آید و، برعکس، بسیار ضعیف‌تر می‌شود. بیمارستان جندی‌شاپور را بدون پزشکان رومی و هندی، ابن سینا و فارابی را بدون ارسطو، شعر کهن فارسی را بدون شعر عربی و شعر نو فارسی را بدون شعر غربی می‌توان تصور کرد؟ اینها پیش‌پاافتاده‌ترین نمونه‌های تأثیرپذیری ماست؛ چرا هیچ‌کدام از این دستاوردهای تمدنی‌مان را جلوۀ تقلید و ازخودبیگانگی نمی‌دانیم؟

مترجمان ما در غنابخشیدن به زبان و ادبیات فارسی و ارتقای آن نیز بسیار کوشیده‌اند و سهم‌شان در این راه شاید از نویسندگان کمتر نباشد. کاری که مترجمانی چون ابوالحسن نجفی، محمد قاضی، ابراهیم یونسی، نجف دریابندری و ده‌ها مترجم دیگر چون اینان برای زبان فارسی کرده‌اند جایگزین ندارد. اینان، از یک‌سو، با بینش درست و انتخاب‌های هوشمندانه اندیشه‌های نو به جامعۀ کتاب‌خوان ایران ارزانی داشتند و آن را با نگرش‌های تازه و متفاوت آشنا کردند و از سوی دیگر، با تسلط کم‌نظیرشان بر زبان فارسی و غوطه‌ای که در زبان و ادب کشورهای دیگر خورده بودند شیوه‌هایی نو، چه در انتخاب یا ساخت واژه‌ها و تعبیرها، چه در تحول ساختارهای صرفی و نحوی و چه در طرز بیان، ارائه کردند که، به‌رغم «وارداتی» بودن، بر قامت زبان فارسی خوش می‌نشست و ناساز نبود و، از همین رو، به‌سرعت هم پذیرفته می‌شد و زبان را شکوفاتر می‌کرد.

در روزگار ما، موازنۀ تسلط بر زبان مبدأ و مقصد در میان مترجمان، نسبت به نسل‌های پیشین، تا اندازه‌ای دگرگون شده است. در دهه‌های گذشته، مترجمان برای درک دشواری‌های زبان مبدأ منبع و یاوری جز سه چهار فرهنگ لغت و دانشنامه نداشتند و گاه باید ساعت‌ها و روزها جست‌وجو می‌کردند تا نکته‌ای را دریابند که امروزه، به کمک اینترنت، در چند ثانیه یافت می‌شود. جست‌وجوها نیز بسیاری از اوقات به نتیجه نمی‌رسید و مترجمان ناگزیر بودند خودشان «اجتهاد» کنند و معنایی را که با توجه به بافتار متن احتمال می‌دادند درست‌تر است در ترجمه‌شان بنشانند. اجتهادشان نیز، با درک و شهودی که از زیاد خواندن و انس با ادبیات به‌دست آورده بودند، اغلب صحیح بود. تسلط‌شان بر زبان فارسی و پختگیِ قلم و ذوق‌شان نیز آن خطاهای جزئی را می‌پوشاند. همین است که متن‌های مترجمان بزرگ نسل‌های پیشین را، حتی اگر از لحاظ تطابق با متن اصلی کاملاً دقیق و بی‌خطا هم نباشند، می‌توان جزئی از گنجینۀ ادب فارسی به‌شمار آورد و مایۀ رشد و بالندگیِ این زبان شمرد. امروزه، به لطف فناوری‌های نو، گاه مترجمانی با دانش متوسط از زبان مبدأ هم می‌توانند دشواری‌های متن اصلی را از برترین زبان‌دانان دیروز ما بهتر حل کنند، ولی کمبود مطالعه نسبت به نسل‌های پیشین موجب می‌شود در برگردان فارسیِ همان معنایی که به‌درستی درکش کرده‌اند ناکام بمانند، جمله‌ها سخت‌خوان شوند، ساختارهای وارداتی در لابه‌لای واژه‌ها حل نشوند و به چشم بیایند، و متن،‌ به اصطلاح، «بوی ترجمه بگیرد.»

🔗 متن کامل را در اینجا بخوانید.

©️ از: فرهنگستان زبان و ادب فارسی (۱۴۰۳/۷/۸)

#️⃣ #ترجمه #مترجمی
🍁 فیلترینگ در حال حذف زبان فارسی از وب است

به گزارش پیوست، طبق «گزارش عملکرد و اقدامات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات»، که در دولت دوازدهم منتشر شد، سهم محتوا با زبان فارسی در وب از ۱.۲ درصد به دو درصد رسیده بود و این موضوع از جمله دستاورد‌های وزارت‌ ارتباطات و فناوری اطلاعات به‌حساب می‌آمد، اما زبان فارسی به رتبۀ ۱۹ در ویکی‎پدیا و جایگاه دهم در وب سقوط کرده است.

بر اساس داده‌هایی که در مورد حجم محتوای فارسی در وب منتشر شده بود، این زبان در دهۀ نود تا جایگاه پنجم رشد پیدا کرد. در سال ۹۵ سهم زبان فارسی از محتوای وب تا ۸ درصد نیز اعلام شده بود، اما به‌تدریج این جایگاه کاهش پیدا کرد. بعدها در سال ۱۴۰۰ محتوای فارسی از دنیای وب حدود ۱.۸ درصد اعلام شد. یک سال [بعد] گفته شد زبان فارسی رتبۀ پنجم را واگذار کرده و در جایگاه هشتم قرار گرفته است. یک سال بعد محتوای فارسی باز هم افت کرد و میانۀ سال ۱۴۰۲ با سهم ۱.۶ درصدی به جایگاه دهم رسید. اکنون در سال ۱۴۰۳ سهم زبان فارسی حدود ۱.۳ درصد از محتوای وب اعلام شده است.

قفس ‌برای زبان فارسی: فیلترینگ، تحریم و ایران‌اکسس
حامد بیدی، مدیرعامل پلتفرم کارزار، دربارۀ وضعیت زبان فارسی وب، به سقوط آمار‌ها اشاره کرد و گفت: [...] یکی از مهم‌ترین دلایل افول سهم زبان فارسی در وب، فیلترینگ است، که به‎طور کلی باعث شده است حضور ایرانیان در پلتفرم‌های بین‌المللی، خصوصاً در لایۀ تولید محتوا و در لایۀ مصرف‌کننده، کم‎رنگ بشود یا به تعبیری دیگر حضور ایرانیان در پلتفرم‌های مؤثری، از جمله یوتیوب، فیسبوک و اینستاگرام، کمتر باشد. البته طبق گفتۀ حامد بیدی دلیل مهم دیگری به نام تحریم نیز، علاوه‎بر فیلترینگ، در این کاهش رتبه تأثیرگذار بوده ‌است.

او دربارۀ تحریم‌ها بیان کرد: تحریم‌ها باعث می‌شود ایرانیان نتوانند از امکانات حرفه‌ای بسیاری از پلتفرم‌ها، از جمله گوگل ادد، یوتیوب و اینستاگرام، که ایرانیان حضور قابل توجهی در آن دارند، برای تبلیغات خود استفاده کنند، چرا که استفاده از امکانات تبلیغیِ این پلتفرم‌ها نیاز به پرداخت دارد و اغلبِ ایرانیان نمی‌توانند از چنین امکانی بهره‌مند شوند.

بیدی اضافه کرد: اما علاوه‎بر دو دلیل فیلترینگ و تحریم، یک دلیل دیگری نیز وجود دارد که سهم زبان فارسی در دنیا رو به کاهش است و آن سیاست ایران‎اکسس کردن (iran access) دسترسی به سایت‌ها است. بسیاری از سامانه‌های دولتی و سامانه‌های داخلی که در ایران وجود دارند و بخش زیادی از محتوا‌ها را میزبانی می‌کنند با توجیهات امنیتی ایران‎اکسس شده‌اند، به این معنا که کاربرانی که خارج از ایران هستند نمی‌توانند به آن محتوا دسترسی پیدا کنند و بات‌های خزنده گوگل نیز نمی‌توانند آن محتوا را پیدا کنند. بسیاری از محتوا‌ها به این شکل از دسترس بین‌المللی خارج می‌شود و این نیز باعث می‌شود رتبۀ زبان فارسی در دنیا و جهان فناوری پایین‌تر از قبل بیاید.

جایگاه ناچیز زبان فارسی در اقتصاد جهانی
مجید کثیری، بنیان‌گذار پلتفرم اخبار رسمی، دربارۀ سهم زبان فارسی در اینترنت به آمار تازه‌ای استناد کرد و گفت: بسیاری موفقیت زبان فارسی را با تعداد مقالات آن در ویکی‌پدیا می‌سنجند. سال گذشته تعداد مقالات به زبان فارسی به عدد یک میلیون رسید و معتقدم این موفقیت چشم‌گیری برای زبان فارسی است، اما گفتنی است که این موفقیت نتیجۀ‌ تلاش داوطلبانه و بدون مزد برخی دوست‌داران این زبان است و این موفقیت هیچ‌گونه اثر بلندمدتی بر جایگاه اقتصادی و اجتماعیِ زبان فارسی ندارد.

فیلترینگ بزرگ‌ترین آسیب را به زبان فارسی زد
موفقیت پلتفرم‌های جهانی در جذب مخاطب از سراسر دنیا و فرای مرزها فرصتی بود که در اختیار شهروندان ایرانی و، در نتیجه، تولیدکنندگان محتوای فارسی برای تعامل و ارتباط قرار گرفته بود و، در نهایت، این جامعۀ‌ فارسی‌زبانان در پلتفرم‌های مختلف، ارتباط فرهنگی را به قدرت فرهنگی کشور در فضای مجازی تبدیل می‌کردند. اما تصمیم‌گیران داخلی، به‎جای استفاده از این فرصت، به وسوسۀ پلتفرم‌سازیِ موازی دچار شدند، پلتفرم‌هایی که محدود به مرز است و مثلاً یک تاجیکستانی یا ایرانی ساکن آن‎سوی دنیا نمی‌تواند از آن استفاده کند. در اینترنتی که فرض در آن نامحدودبودن ارتباط است اولین صدمه به محتوای فارسی از همین بسته‎بودن اکوسیستم آن ناشی می‌شود.

📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.

©️از: پیوست (۱۴۰۳/۷/۱۰)

#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_فناوری
🍁 تیر خلاص به هویت ملی با کتاب‌های درسی؟

در حالی‌که گسترش و تقویت هر زبانی در دنیای امروز، یک پیشرفت برای صاحبان و گویشوران آن زبان محسوب می‌شود، دایرهٔ تسلط بر زبان فارسی در میان نسل جدید و جوان این زبان رفته‌رفته کم و کمتر می‌شود.

آموزش زبان فارسی به کودکان در ایران همواره با کاستی‌ها و اشکالاتی همراه بوده است. از یک سو، معلمان انس‌گرفته با روش‌های سنتی در سیستم آموزشی حضور دارند و، از سوی دیگر، خانواده‌هایی هستند که درک صحیحی از زبان رسمی و آموزش آن به کودکان خود ندارند. در حالی‌که در اکثر خانواده‌ها، به‌خصوص در شهرهای بزرگ، رقابت بر سر یادگیریِ زبان دوم و سوم توسط کودک‌شان است، کمترین توجه به زبان فارسی می‌شود؛ گویی این روزها زبان فارسی هم در میان بیگانگان غریب است و هم در میان خویشان و آشنایانش.

بررسی‌های کارشناسان نشان می‌دهد که دانش‌آموزان ایرانی، حتی در مقطع فارغ‌التحصیلی و در آستانهٔ ورود به دانشگاه و پس از آن، به تمامیِ مهارت‌های زبانی تسلط کافی ندارند. پژوهش‌ها حکایت از آن دارد که دانش‌آموزان ایرانی در مهارت‌های نوشتن، شنیدن و سخن گفتن موفق به دریافت کمترین امتیاز شده و تنها از سطح ناتوانی عبور کرده‌اند. از سوی دیگر، بیشترین ضعف در میان دانش‌آموزان در مهارت «خواندن» ارزیابی شده است، مهارتی که بیشترین تمرکز کتاب‌های درسی بر تقویت آن استوار است.

تحقیقات انجام‌شده در این زمینه به چند سال پیش بازمی‌گردد، زمانی که «فارسی» همانند دیگر دروس عمومی، با وجود انتقادات جدی اساتید زبان فارسی، از کنکور حذف شد. در این مدت، هنوز پژوهشی صورت نگرفته تا میزان تأثیر این تصمیم بر دانش و مهارت‌های زبانی دانش‌آموزان بررسی شود. به عقیدهٔ برخی از کارشناسان، با حذف فارسی از کنکور، باید شاهد افت بیشتر مهارت‌های زبانیِ دانش‌آموزان باشیم، چرا که تا پیش از این تصمیم دانش‌آموزان حداقل برای آماده‌شدن برای کنکور «فارسی» را جدی‌تر می‌گرفتند.

فارغ از همهٔ این بحث‌ها، یک سؤال اساسی باقی است: چرا دانش‌آموزان ایرانی، که ۱۲ سال به خواندن و نوشتن زبان فارسی می‌پردازند، در کمترین سطح از کسب مهارت‌های زبان ملیِ خود قرار دارند؟

به باور کارشناسان، در مقابل این پرسش می‌توان گزینه‌های متعددی را مطرح کرد. مریم دانشگر، مدیر بخش آموزش زبان فرهنگستان زبان و ادب فارسی و پژوهشگر، معتقد است بخشی از این امر را باید در ساختار کتاب‌های درسی جست‌وجو کرد، منابعی که دانش‌آموزان بیشتر از دیگر کتاب‌ها مطالعه می‌کنند. دانشگر، که در فرهنگستان طرحی با عنوان «بررسی هویت ملی در کتاب‌های درسی» را انجام داده است، در گفت‌وگو با تسنیم از نتایج این طرح گفت.

به گفته او، از مؤلفه‌های هویت ملی، «زبان»، «ادبیات» و «فرهنگ» است. این سه مسئله تقریباً درهم‌تنیده هستند. ما در طرح حاضر، زبان، ادبیات و خط فارسی را در میان مؤلفه‌های هویت ملی در کتاب‌‎های درسی مورد بررسی قرار دادیم. کتاب‌های درسی از نظر تعداد و گستردگی در میان جمیع زیادی رایج است و، از سوی دیگر، این منابع حتی در دورترین شهرستان‌ها و روستاهای کشور نیز مطالعه می‌شود. کتاب‌های درسی در دسترس همهٔ کودکان و نوجوانان است؛ به همین دلیل، در طرح مورد بحث روی این منابع متمرکز شدیم.

دانشگر افزود: در این طرح تمامی منابع درسی از پایه اول تا پایه دوازدهم را مورد بررسی قرار دادیم. نه تنها کتاب‌های فارسی، که همه کتاب‌ها از جغرافیا و تاریخ گرفته تا علوم، زیست، ریاضی و ...، در رشته‌های مختلف را مطالعه و بررسی کردیم. تمامی خرده‌مؤلفه‌هایی که در ارتباط با هویت زبانی هستند در این کتاب‌ها بررسی و استخراج شد.

مدیر بخش آموزش زبان فرهنگستان زبان و ادب فارسی به نتایج این طرح اشاره و اضافه کرد: طبق بررسی‌های انجام‌شده، به این نتیجه رسیدیم که هیچ نقشه و برنامه‌ای برای پرداختن به موضوع هویت زبانی و ملی در کتاب‌های درسی وجود ندارد؛ به این معنی که همه چیز به ذوق مؤلفان کتاب‌های درسی بستگی دارد. یعنی اگر کتابی در این زمینه موفق عمل کرده، حاصل ذوق و دانش مؤلف آن کتاب بوده است.

دانشگر در پاسخ به این پرسش که آیا این طرح به آموزش و پرورش ارائه شده و تصمیمی در خصوص تغییر کتاب‌های درسی در این راستا گرفته شده است یا خیر، گفت: متأسفانه آموزش و پرورش نه به این طرح و نه دیگر طرح‌های علمی که در فرهنگستان و در مراکز علمی مانند دانشگاه‌ها انجام می‌شود توجهی نمی‌کند. به‌نظر می‌رسد که بدنهٔ اجرایی با بدنهٔ علمی در تألیف کتب درسی ارتباط چندانی ندارند. ما در این سال‌ها تحقیقات انجام‌شده را برای آموزش و پرورش هم ارسال کرده‌ایم، اما بازخوردی دریافت نکرده‌ایم. (تأکیدها به متن افزوده شده است)

©️ از: تسنیم (۱۴۰۳/۷/۱۵)

#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_هویت #زبان_و_فرهنگ
🍁 صیانت از حقوق مترجمان

✍🏻 آزاده چراغی:

از مهم‌ترین مشکلات عدیده‌ای که مترجمان ایرانی با آنها دست‎وپنجه نرم می‌کنند قراردادهای یک‌طرفه و نامتوازن ناشران است. در فراخوانی‎ای که اخیراً پیش‌نویسش منتشر شده نیز به این موضوع اشاره شده که این قراردادها اغلب به نفع ناشر تنظیم می‌شوند و حقوق مادی و معنوی مترجمان را به‌شدت تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. اغلب شرایط قرارداد، از جمله زمان چاپ، زمان تجدید چاپ، تعداد تیراژ چاپ، نحوه توزیع کتاب و ...، به‎صورت یک‌طرفه از طرف ناشر تعیین می‌شود و مترجم حق چندانی برای مذاکره و تغییر این شرایط را ندارد. از جمله نمودهای این مسئله: در قراردادهای ناشران بیشترِ بار مالی و حقوقی روی دوش مترجم است؛ در بازاری که با گذشت زمان، ارزش پول به علت تورم کاهش می‌یابد، موعد پرداخت حق‌الترجمه چندین ماه بعد از چاپ، آن‌هم به‌صورت اقساط است؛ تعیین زمان چاپ اول و تجدید چاپ به عهده‌ و در اختیار ناشر است، آن‌هم زمانی که عایدی مترجم منوط به (تجدید) چاپ بهنگام اثر است و به بهانه‌های مختلف (ویرایش متن، تبلیغات و بازاریابی، انتشار چاپ‌های خاص و ...) از حق‌الزحمه مترجم کسر می‌شود.

در قراردادهایی که مابین ناشران و مترجمان بسته می‌شود امکان سوءاستفاده از سوی ناشر وجود دارد و هیچ سازوکاری برای جلوگیری از متضررنشدنِ مترجم پیش‌بینی نشده است؛ مثلاً ناشر ممکن است، بدون اطلاع مترجم، بیشتر از تیراژ اعلام‌شده کتاب را چاپ کند و بفروشد و حق‌الزحمه مترجم بابت تیراژ مازاد را به او ندهد؛ ممکن است ناشر، بدون اطلاع مترجم، با الصاق برچسب به کتاب، قیمت چاپ‌های جدید را بالاتر ببرد، ولی حق‌الترجمه را طبق قیمت قدیم محاسبه و پرداخت کند؛ ممکن است ناشر پس از ماه‌ها و بعضاً سال‌ها معطلی، اثر ترجمه‌شده را به بهانه‌های مختلف (تغییر سیاست نشر، تغییر سردبیر، کمبود بودجه یا ...) منتشر نکند و بابت حبس اثر نزد ناشر هیچ الزام یا جریمه‌ای متوجه ناشر نیست؛ ممکن است ناشر حق‌الترجمه مترجم را به ‌موقع و به میزان درست پرداخت نکند و هیچ ضمانت اجرایی در قرارداد برای پیشگیری از این امر پیش‌بینی نشده است؛ ممکن است ناشر، بدون کسب اجازه از مترجم و به بهانۀ ویرایش یا اعمال ممیزی‌های ارشاد، تغییراتی در متن ترجمه ایجاد کند یا در آثار جانبی برگرفته از متن ترجمه‌شده یا در تبلیغاتش از مترجم نامی نبرد و این امر نه‌تنها به اعتبار حرفه‌ای مترجم آسیب می‌زند، بلکه حق او برای حفظ تمامیت اثرش را نیز نقض می‌کند.

تمامی این مسائل به مشکلات مالی مترجم دامن زده و همین امر باعث شده حرفۀ مترجمی (ترجمه به‎عنوان شغل اصلی و منبع اصلی درآمد) در معرض خطر باشد، زیرا مترجم نمی‌تواند به‌طور دقیق از میزان درآمد خود مطلع شود و از احقاق حقوق خود اطمینان حاصل کند. بسیاری از مترجمان به‎دلیل شرایط نامناسب کاری و عدم حمایت از سوی ناشران، از ادامۀ فعالیت خود در این حوزه دلسرد می‌شوند. این امر به کمبود مترجم حرفه‌ای و کاهش تنوع آثار ترجمه‌شده منجر و باعث می‌شود مترجمانی که با وجود تمام این مشکلات به کار خود ادامه می‌دهند نیروی کاری ارزان و قابل‌مصرف تلقی شوند. قراردادهای یک‌طرفه و نامتعادل، تأثیرات مخربی بر کل صنعت نشر و سرانۀ کتابخوانی عموم مردم نیز دارند. وقتی مترجم وادار به پذیرش چنین قراردادهایی با حق‌الزحمه‌ای ناچیز می‌شود، انگیزه‌ای برای ارائۀ ترجمۀ باکیفیت نخواهد داشت. این امر به‌طور مستقیم بر کیفیت ترجمه‌ها تأثیر گذاشته و، در نهایت، به نزول کیفیت ادبیات ترجمه‌شده و ریزش آمار کتابخوانی منجر می‌شود.

بازبینی بندهای موجود در قراردادهای ناشران به منظور بهبود شرایط مترجمان و ایجاد تعادل در روابط بین مترجم و ناشر ضروری است. در قراردادهای مذکور می‌بایست حقوق و وظایف هر یک از طرفین به‌طور شفافْ مشخص، ضمانت اجرایی تعهدات طرفین پیش‌بینی و حتی‌الامکان از بروز اختلافات جلوگیری شود. آگاهی و بحث دربارۀ حقوق پدیدآورندگان به تقویت قدرت چانه‌زنی هنرمندان و ایجاد استانداردهای حرفه‌ای کمک می‌کند. با افزایش آگاهی مترجمان، تدوین قراردادهای منصفانه استاندارد و حمایت از‌سوی ناشران و نهادهای دولتی، می‌توان به بهبود وضعیت مترجمان و ارتقای کیفیت آثار امیدوار بود.

©️ از: روزنامه اعتماد (۱۴۰۳/۷/۱۸)

#️⃣ #ترجمه #مترجمی
2025/01/01 01:45:33
Back to Top
HTML Embed Code: