ارسطو باور داشت غیرِ یونانیان، ذاتاً بَردِه‌اند!

#اسکندر
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
نگرشِ اسکندر نسبت به ایرانیان و دیگر مردمانِ بیگانه، عمیقاً تحت‌تأثیرِ آموزگارش ارسطو بود. ارسطو درباره‌ی برخی موضوع‌ها دیدگاه‌هایی به شدت سُنّتی و محافظه‌کارانه داشت. برای مثال، به گفته‌ی پیتر گرین در کتابِ اسکندرِ کبیر، ارسطو عقیده داشت غیرِیونانیان ذاتاً بَردِه‌اند:

بنابراین برای یونانیان درست و زیبنده بود که بر بربرها[غیرِ یونانیان]فرمانروایی کنند، اما بربرها حق نداشتند بر یونانیان حاکم شوند. مانندِ اکثرِ روشنفکرانِ طرفدارِ تبعیضِ نژادی، ارسطو برای اثباتِ نظریه‌ی خود، داده‌های ژئوپولیتیک(جغرافیای سیاسی)یا《قانونِ طبیعی》را ملاک قرار می‌داد. به اسکندر توصیه می‌کرد《برای یونانیان پیشوا و برای بربرها جبّار باشد، از اولی‌ها همچون دوستان و خویشان مراقبت کند و با دومی‌ها همچون جانوران و گیاهان رفتار کند》...

این فیلسوف(=ارسطو)راسخانه اعتقاد داشت که یونانیان از نظرِ اخلاقی و فرهنگی سرآمدِ همه‌ی مردمانِ دیگرند و این عقیده را به اسکندر القا کرد. ارسطو به شکل‌گیریِ عقایدِ اسکندر در موردِ جنگ نیز کمک کرد. می‌گفت جنگ در شرایطِ خاص موجه است. انسان‌ها حق دارند دست به جنگ بزنند《تا از بَردِه شدنِ خود به دستِ دیگران جلوگیری کنند؛ بخواهند به نفعِ مردمِ تحتِ سلطه بر آنها تسلط یابند و بر کسانی که سزاوارِ بردگی‌اند قدرتِ مطلق یابند》. اسکندر بعدها در توجیهِ فتوحاتِ خود و فرمانروایی بر مردمانِ بیگانه، از این عقاید استفاده کرد.

بن‌مایه: یونان باستان، دان ناردو، ترجمه‌ی مهدی حقیقت‌خواه، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ ۱۳۹۲، رویه‌ی ۱۰۶
@atorabanorg

سنگ‌نبشته‌ای تیمائی که از نبونیدوس( نبونئید_نبونید) پادشاه بابل نام برده است

#کتیبه
#باستانشناسی
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی

بن‌مایه: اعراب و امپراتوری‌های پیش از اسلام؛ مجموعه مقالات، زیر نظر گِرِگ فیشر، ترجمه‌ی مهناز بابایی، تهران، انتشارات مروارید، چاپ دوم ۱۴۰۰، رویه‌ی ۲۳
@atorabanorg

تابلو نقاشی با عنوان زروبابل در حال نمایش طرحی از اورشلیم به کوروش بزرگ پادشاه ایران(رنگ و روغن روی بوم)

#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی

◻️نقاش: ژاکوب (ژاک)وان ( 1614-1670)
◻️نگهداری در موزه هنرهای زیبا، فرانسه

@atorabanorg

نمونه‌هایی از گچبری‌های قلعه‌ی یزدگرد در استان کرمانشاه
#اشکانی
#باستان_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
📕 طاهره ساروی، پژوهشی در گچبری‌های دوره‌ی اشکانی محوطه‌های داخل ایران، پایان‌نامه کارشناسی باستان‌شناسی، گروه باستان‌شناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان، ۱۳۸۷، ص ۲۵_۴۹
@atorabanorg

شمه‌ای از تأثیراتِ تزئیناتِ معماریِ پارتی بر معماریِ ساسانی و پس از آن، معماریِ اسلامی، دکتر محمد ابراهیم زارعی
#اشکانی
#ساسانی
#باستان_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
در معماری پارتی تزئیناتی مانند نقاشی و گچبری‌ وسیعاً به کار گرفته می‌شده است. گچبری‌های کوه خواجه و نقاشی‌های دیواری با رنگ‌های مختلف و گوناگون حکایت از تزئینِ بخشِ داخلیِ ساختمان‌ها دارد. این نمونه تزئیناتِ گچبری با طرح‌های هندسی و گیاهی بعداً در دوره‌ی ساسانی و از آن پس در دوره‌ی اسلامی مورد استفاده‌ی فراوانی قرار گرفت.

📕 دکتر محمد ابراهیم زارعی، آشنایی با معماری جهان، تهران، فن‌آوران، چاپ بیستم(بازنگری و افزوده‌ها)۱۴۰۱، ص ۱۳۰
@atorabanorg

حمله آغامحمدخان پادشاه قاجار به تبریز

#قاجار
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی

«هنگام هجوم آغامحمدخان بر تبریز مردم آذربایجان پایداری فراوان کردند. آغامحمدخان پس از گشودن شهر آنان را ستمگرانه مجازات کرد. جمعی ازایشان را نیز بر سبیل بنده و کنیز به اسیری برد و بیشتر ارامنه شهر را فارغ از جنسیت و سن سلاخی کرد. به همین جهت گروهی تبریز را ترک گفته و به نواحی دیگر کوچ کردند. اما اکنون که والی تبریز نائب السلطنه عباس میرزا است رویه دیگری پیش گرفته‌اند. چه شاهزاده عباس میرزا بر سر آن است که با رفتاری خوش مردمانی را که به خارج کوچ کرده‌اند دوباره به تبریز بازآورد»

📚بن مایه:سفرنامه ارمنستان و ایران ،نوشته ژوبر در عهد فتحلیشاه قاجار ، سال1821، رویه۱۵۹
@atorabanorg

مجله هنر و مردم از شماره ۵۸ تا ۷۹ که در یک مجلد گالینگور به صورت یکجا بسیار نفیس و بی نقص صحافی شده از مرداد ماه سال ۱۳۴۶ تا اردیبهشت ماه ۱۳۴۸ (کلکسیونی)

به فروش می رسد

این شماره ها از مجله هنر و مردم دارای مقالات تاریخی و فرهنگی و هنری.... هستند و بسیار نایاب

@aDaryosh

@atorabanorg

خشایارشا بابل را پادافره می‌کند، لویید لولین-جونز

#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی

در آن هنگام که خشایارشا در ۴۸۰ پیش از زایش در حالِ لشکرکشیِ ارتشِ خود به سوی یونان بود، دومین شورش در بابل به‌ رهبریِ پادشاه شَمَش اِریبا(Šamaš-eriba)آغاز شد. ناآرامی‌های دوباره در بابل برون‌رفتِ شتابانِ خشایارشا از یونان را روشن می‌سازد. دست‌اندازیِ شتابانِ او در بابل پیروزمندانه بود، زیرا استان دیگر شورش نکرد. با این‌روی، به گفته‌ی آریان(لشکرکشیِ اسکندر ۷.۱۷.۲)، خشایارشا شهر را با خاک یکسان کردنِ پرستشگاهِ مردوک و برداشتنِ تندیسِ خدا از شهر پادافره نمود. آیا درستی‌ای در این(=نوشته‌ی آریان)هست؟ بی‌گمان اسنادِ بابلی از دوره‌ی داریوش زیاد هستند، اما از دوره‌ی فرمانرواییِ خشایارشا اسنادِ تاریخیِ بسیار کمی در دست می‌باشد. فرنام‌های شاهانه‌ی یافت شده از بابل نیز نشان‌دهنده‌ی کاسته‌شدنِ جایگاهِ شهر در پاژنامِ پادشاه از "خشایارشا، پادشاهِ بابل، پادشاهِ سرزمین‌ها" در سالِ سوم، تا تنها "خشایارشا، شاهِ سرزمین‌ها" در سالِ پنجم هستند. اما هیچ سندِ باستان‌شناسی در دست نیست که نشان دهد خشایارشا پرستشگاه‌های بابلی را ویران کرده است. بابل پس از دو شورش با نرمی رفتار نشد، اما به‌درستی نمی‌دانیم پادافره‌ی خشایارشا چگونه انجام شد. نیایشگاه‌ها و آیین‌های دینیِ آن هیچ افتِ چشمگیری نگذراندند و جشن‌های سالِ نوی مردوک بی‌درنگ پیگیری می‌شد.

📚بن‌مایه:
KING OF THE SEVEN CLIMES(A History of the Ancient Iranian World (3000 BCE - 651 CE)), Edited by Touraj Daryaee, Jordan Center for Persian Studies, 2017, THE ACHAEMENID EMPIRE, Lloyd Llewellyn-Jones, P. 74_74
@atorabanorg